سخنان اخیر دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص تشدید آلودگی امنیتی در جمهوری اسلامی و حیثیتی شدن آن و تعدد و تداوم حملات مستقیم و غیر مستقیم دشمن در چند ماه گذشته و انفجار در سایت نطنز در واقع اذعان به کمبودها و نواقص در سیستمهای امنیتی و دفاعی است. تکرار این حوادث موجب بی اعتباری اقتدار ملی و سلب اعتماد مردم از نهادهای امنیتی و نظامی میشود و در دراز مدت به اقتدار و مشروعیت سیستم ضربات جبران ناپذیری وارد میکند.
پس از انقلاب شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی اصلی ترین و اساسی ترین آرمان انقلابیون بوده است. تکیه رهبران بر مولفه استقلال و همراهی جامعه و گاها قربانی کردن دیگر اصول همانند رفاه، آزادی و جمهوریت به پای استقلال و اقتدار، ساختاری امنیت محور از جمهوری اسلامی ساخته است که ویژگی تمرکزگرایی، اقتدارگرایی، انحصاری بودن و عدم تکثر دارد. مسلما بخشی از این خصایص شکل گرفته به ایدئولوژی نظام سیاسی و گذشته تاریخی پرتلاطم و ناامن ایران در دوره های گذشته ارتباط دارد. در این چند دهه مردم ایران با درگیرشدن مداوم با جنگ چه از نوع نظامی یا اقتصادی آن با تحمل فشارها و صرف هزینه های عظیم مادی و انسانی برای حفظ نعمت امنیت، عزت و اقتدار ایران همه رنج های اقتصادی و اجتماعی را به دوش کشیده اند. پرسش اصلی اینجاست که چرا امنیت بعنوان تنها مولفه محکمی که مردم بدان دلخوش و امیدوارند اینگونه بازیچه دست دشمنان شده و سیستم های ایمنی و دفاعی ما را ناامن کرده است؟ و چرا عمل بازدارنده در مقابل عامل خارجی انجام نگرفته و پاسخ درخور داده نمیشود؟
یکی از ابزارهای اقتدار در سطح بین المللی میزان شراکت در اتحادهای نظامی منطقه ای و پیمانهای امنیتی بین الملل و پشتیبانی و حمایت تکنولوژیک دولتهای خارجی در تنگناها و هجوم است. شرایط گذشته جنگ و تحریم و سیاست خارجی کنونی ما موجب شده در انزوای بین المللی باشیم و دشمنان قوی و متحد منطقه ای و بین المللی در اکثریت و هم پیمان باشند و از سویی دوستان و همپیمانان ما قلیل و ناتوان هستند. لذا در مقابل حملات دشمن به تاسیسات ما و عملیات ترور دانشمندان هسته ای نتوانستیم از ابزارهای محکم و بازدارنده در ممانعت از جنایات آشکار دولتهای متخاصم بهره مند باشیم. از سویی دیگر انزوای بیش از حد موجب شده حمله و تهاجم به منافع ایران به ندرت و بسیار ضعیف از سوی قدرتهای جهانی و سازمانهای بین المللی محکوم شود.
نگته دیگر فاصله بین ادعا و عمل در دو طرف طیف دولتمردان در داخل ایران و دولتهای متخاصم است. مسئولین ما در این چند سال بارها شعار انتقام و برخورد سخت در مقابل حملات دشمن سر داده اند و ادعاهای دشمنان درخصوص درز اطلاعات محرمانه فعالیتهای هسته ای را به تمسخر گرفته اند ولی در عمل از این سو هرچه مردم شعار شنیده اند طرف مقابل عمل کرده است و حفره های امنیتی تشدید شده و به وضعیتی نگران کننده تبدیل شده است. این وضعیت اعتماد جامعه را از سیستمی که مشروعیت خود را به شدت به قدرت امنیتی خود وابسته است دچار تزلزل خواهد کرد.
یکی از مولفه های شکل گیری آلودگی امنیتی عدم تغییر در منابع انسانی و عدم گردش نخبگان است. بخش عمده ای از خروج اطلاعات هسته ای ایران از طریق سازمانها و گروهکهایی همچون مجاهدین بوده است و احتمال ماندگاری و رسوب این شبکه ها در درون سیستم کماکان وجود دارد.
برخوردهای منفعلانه و خدشه دار شدن اقتدار و امنیت نه تنها مشروعیت داخلی را دچار چالش میکند بلکه شرایط حامیان و دوستان منطقه ای را تضعیف و متزلزل خواهد کرد.