انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حال برگزاری است و شاید تا زمان انتشار این مطلب، نتایجی منتشر شده باشد که بتوان به آن استناد کرد. اما در زمان نگارش این سطور هنوز نتایج نامشخص است و احتمال پیروزی هر دو کاندیدا وجود دارد. اما نکاتی که من در باب انتخابات آمریکا میتوانم تا این لحظه به آن اشاره کنم به شرح ذیل است:
1-همانطور که پیشبینی میشد پیروزی قاطعی که میتوانست دموکراتها را در اکثر ایالتها بالاتر از ترامپ نشانده و کار را تمام کند، به نظر خواب و خیالی بیش نبود. موسسات نظرسنجی که امسال هزینههای زیادی هم برای آنها شده بود، باز هم نتوانستند پیروزی ترامپ در ایالات محل درگیری را پیشبینی کنند. اما نکته اینجاست که ترامپ تا همینجا هم بسیار غیرقابل پیشبینی عمل کرده است. مثلا در مورد ایالت تگزاس که اطلاعات مستقیمی از این ایالت وجود دارد، حزب دموکرات تبلیغات و هزینههای سنگینی برای پیروزی در این ایالت مهم انجام داد و اگر تگزاس بعد از 30 سال از دست ترامپ میرفت، کار تمام بود.
2-بسیاری از مردم آمریکا (به جز طرفداران خجالتی، رایدهندگان و حامیان مخفی ترامپ) که از فارغالتحصیلان کراواتی هاروارد دل خوشی ندارد، در این دو انتخابات 2016 و 2020 بدون هیچ استدلالی پشت سر ترامپ ایستادند. شاید اگر بخواهیم در زمینه فکری این گروه نگاه کنیم، به نوعی انتقام خود را از این اقشار گرفتند و این نکته جالب این انتخابات بود.
3-به نظر میرسد ترامپ در صورت پیروزی، یک سری عقبنشینیهایی ایذایی در مورد کلیت ایران خواهد داشت و ممکن است بعضی مشوقها مثل مهاجرت را برای ایرانیان فعال کند. همچنین احتمال این موضوع هم وجود دارد که در مورد صدور نفت ایران هم ممکن است کمی مماشات کند. اما نمیتوان منکر بود که سیاست کلی ترامپ، ادامه فشار حداکثری است. البته معتقدم ترامپ تلاش زیادی برای عکس گرفتن با روحانی میکند، اما بدون تردید این جاده یک طرفه خواهد بود. چون حداقل از سمت ایران پالسی برای این مساله وجود ندارد و دولت ایران این نوع کنش را نخواهد پذیرفت.
4-چهارم اینکه روند اخیری که در خاورمیانه برای نزدیکی و عادیسازی اعراب و اسرائیل آغاز شده و یکی از سیاستهای اصلی منطقهای آمریکای ترامپ در خاورمیانه است، خطر برخورد نظامی محدود را تقویت خواهد کرد. در این رابطه باید از «بعد نمادین کنش» هم صحبت کرد. اما این مساله حتی اگر به شکل نمادین هم باقی مانده و شکل ارتباط واقعی به خود نگیرد، شخصا هیچ برههای از روابط خارجی ایران (از عصر صفویه به بعد) را سراغ ندارم که چنین اجماعی علیه ایران در بین همه کنشگران (منطقهای و فرامنطقهای) وجود داشته باشد. بنابراین به نظر میرسد که اجماع منطقهای علیه ایران بتواند به اجماع سیاسی هم برسد. در عین حال همیشه باید از ائتلاف وهابیت و صهیونیسم باید نگران باشیم.
5-احتمالا آمریکای ترامپ تعهدات نظامی درون منطقهای را کاهش خواهد داد و به سمت توازن از دور و فروش تسلیحات حرکت خواهد کرد. مسالهای که باعث نگرانی کردها و افغانها هم شده است. شاهد این مساله موضع گیری کمرنگ آمریکا در تنش قرهباغ است و جایگزینی فروش اسلحه توسط ترکیه و اسرائیل به عنوان متحدان آمریکا است. همچنین میتوان خریدهای گسترده تسلیحاتی عربستان را از نشانههای همین راهبرد دانست. البته این مساله بدین معنی نیست که از میزان اهمیت خاورمیانه به عنوان مهمترین کانون بحران کاسته شده باشد.
6-حالا اگر در روی دیگر سکه، بایدن پیروز انتخابات شود، حتما تفسیر شدید و مطلق جمهوریخواهان از برجام را نخواهد داشت، اما معتقدم به برجام با شرایط پیشین هم باز نخواهد گشت. سیاست بایدن قطعا در کنار همپیمانان اروپایی خود در ناتو «فشار دستهجمعی» از طریق دیپلماتیک و سیاسی خواهد بود. در آن صورت ممکن است کاخ سفید خواستار مذاکرات چندجانبه با ایران شود. البته این مذاکرات قطعا به شکلی که ترامپ میخواهد نیست و حساسیتهای سیاسی-ایدئولوژیک آن کاسته خواهد شد.
7-به واسطه اینکه سیاست بینالملل بازی تعارضات است و نمیتوان در آن خوشبین بود، تصور میکنم که جاده مذاکره خیلی وقت است یک طرفه شده و راهکارهای برون رفت از بحران را باید در دو سطح داخلی و منطقهای بررسی کرد. در سطح منطقه باید واقعگرایانه پذیرفت که امروز سوریه میدان بازی قدرتهای دیگر است و به جای هزینه کردن در این کشور، باید همه هم و غم خود را برای حفظ عراق به کار ببریم. چرا که عراق به لحاظ استراتژیک بسیار کشور مهمی محسوب میشود و تحت هیچ شرایطی نباید بین ایران و عراق فاصله بیفتد. در حوزه داخلی هم باید تلاش کرد که اعتماد مردم به سیستم بازگردانده شود. همین مورد بورس که اخیرا اتفاق افتاد، ضربه شدیدی بر اعتماد مردم زده و اینها نکاتی است که نباید به سادگی از کنار آنها عبور کرد. همچنین شفافیت در مورد پروندههای فساد مالی که این روزها در دادگاه رسیدگی میشود، میتواند این اطمینان را افزایش بخشد.
8-من حیث المجموع اگر بایدن به کاخ سفید راه یابد، به نظر میرسد که گزینه مذاکرات چندجانبهای که مد نظر آقای ظریف هم بود انجام گیرد. این بازگشت آمریکا به میز مذاکرات پالسهای مثبتی را برای ایران خواهد داشت. اما هنوز هم به نظر من جایی برای خوشبینی نیست.
9-در نهایت اینکه یادمان باشد ترامپ فقط یک نفر نیست. او نماینده یک تفکر و یک جریان در آمریکاست و توسط مجتمعهای نظامی-صنعتی، شرکتهای بزرگ نفتی و تسلیحاتی پشتیبانی میشود. پس پیروزی ترامپ فقط به حساب خود او نیست و متغیرهای زیادی را تغییر خواهد داد.
*استاد روابط بین الملل دانشگاه