موضوع افشای اطلاعات خانه میلیاردی یکی از واعظان اصولگرا در تهران و واکنش او در جهت توجیه این افشاگری یکی از مباحث داغ شبکه های مجازی و رسانه هاست. پدیده ارتباطات پشت پرده و حلقه های رفاقت بین اهل مذهب، ثروت و قدرت پرسشهای زیادی را نزد افکار عمومی بوجود آورده است و مردم نسبت به آن کنجکاوتر شده اند.
فرهنگ رفاقت و ارتباطات محفلی و باندی یکی از چالشهای حوزه عمومی و نظام سیاسی است. حلقه های رفاقت در انتصابات و گزینش سیاسی یا تاثیر این رفتار در حوزه اقتصاد و فرهنگ موجب نخبه کشی و شکست شایسته سالاری است و در تحولات دوران معاصر ضربات مهلکی بر جامعه ایران وارد کرده است. در این ایام چه بر روی صندلی دادگاه مفاسد اقتصادی و چه بر روی منبر، افراد برای توجیه عملکرد خود و فرار از شفافیت و انضباط مالی موضوع رفاقت و دریافت های مالی بدون ضابطه را مطرح می کنند.
اگرچه ادعای رفاقت با اهل ثروت و قدرت برای مفسدان و رانتخوران امری عادی است ولی این موضوع برای واعظی که در حوزه عمومی فعالیت دارد و گرایش سیاسی اصولگرایی دارد و بعنوان چهره ای حاکمیتی که در مجالس خاص به منبر میرود و نظریه پردازحکومت اسلامی است و شغلش وعظ و نصیحت مردم است چنین توجیهی قابل قبول نیست و بیش از پیش جامعه و افکار عمومی را نسبت به واعظان و روحانیت بی اعتماد می کند. عذر بدتر از آن نحوه مقابله با منتقدین و خبرنگاران است که واعظ مذکور بجای استقبال از فضای نقد و شفافیت، عمل خبرنگاران را رذیلانه و سخیف معرفی میکند.
نکته مهم دیگر این است در این ایام در سخنان برخی از افرادی که در حوزه عمومی صاحب منصب و مرتبه هستند درجهت توجیه و فرار از پاسخگویی و پنهان کردن عملکرد رانتی خود در پشت واژه امام و رهبری سنگر میگیرند و جهت مشروعیت بخشیدن به رفتار خود از تایید یا تقارن و تناسب عمل خود با رهبری انقلاب بهره گیری کرده اند. یقینا این شیوه پاسخگویی عواقب نامطلوبی در پی خواهد داشت.
در عصر مدرن و عصر اطلاعات سبک زندگی و تعاملات در حوزه عمومی شفاف و مشخص است و هر ارتباط مالی زیر ذره بین سازمانهای مردم نهاد و نهادهای شفافیت رصد میشود تا از وقوع فساد و کجروی جلوگیری شود. لذا در جوامع توسعه یافته آمار ارتباطات مالی نخبگان حکومتی با بنیاد های خیریه و نهاد هایی که کمک های بلاعوض دارند باید به صورت مشخص و دقیق منتشر شود و به آگاهی عموم مردم برسد.
شاید در دهه های گذشته چنین مسائلی در ایران در بی اطلاعی، مصلحت گرایی و ترحم پنهان می شد و قابلیت به چالش کشیدن نخبگان مذهبی و اقتصادی وجود نداشت ولی هم اکنون شبکه های مجازی و خبرنگاران آزاد ابزار و سلاح شفافیت، مبارزه با فساد و کژتابی نخبگان و مسئولین هستند. در مقابل این قابلیت مفید و تاثیرگذار، افرادی از اهل تریبون یا اصحاب قدرت در پی محدود کردن شبکه های اجتماعی هستند. لذا همگان برای رشد و اصلاح سیستم و سلامت و رصد افرادی که در حوزه عمومی فعالیت دارند باید به گسترش و افزایش قابلیت رسانه های مجازی و تبادل اطلاعات کمک کنند.
رویه های سنتی و تعاملات رفاقتی و محفلی در ذهنیت نخبگان سیاسی و مذهبی نقش بسته است و انتظارات جامعه و نسل جدید که در پی کشف همه حقایق است را برنمی تابند. برای رسیدن به وضع مطلوب و افزایش اعتماد اجتماعی ضروی است کسانی که در حوزه عمومی فعالیت میکنند تفکیک بین حوزه شخصی و حوزه عمومی را رعایت کرده و در رفتار و عملکرد خود شفافیت کامل داشته باشند.