عزت الله سحابی و هاله سحابی
شادروان عزت الله سحابی متولد سال ۱۳۰۹، فعاليتهای سياسی و تشکيلاتی خود را پس از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز کرد و با تاسيس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ به اين حزب پيوست و به همراه شادروانان محمود طالقانی، مهدی بازرگان و يدالله سحابی در شورای مرکزی نهضت فعاليت میکرد. زنده یاد عزت الله سحابی، همراه دولت ملی شادروان بازرگان، بر پایداری تعهد و وفاداری به قول تاکید دارد و رمز شکوفایی و استواری جوامع را ایستادگی بر تعهدات و پیمانها می داند و میگوید بدون این بنیانها جامعه نمیتواند استوار و پایدار مانده و رشد و توسعه یابد. اندیشه و تلاشهای ملی و دینی این انسان میهندوست و آزاده، یادآور تحولات اجتماعی نشات گرفته از خرداد 76 است که در آن روزگار تا حدودی اصولی و امید آفرین بنظر میرسید . مروری بر اندیشههای سحابی در سالگرد درگذشت شادروان عزت لله سحابی، ضروری به نظر میرسد. توجه به نکات اساسی و بسیار مؤثر دیدگاههای او در جهت حل مشکلات جامعه و نارساییها توصیه میشود.
شادروان سحابی در یادداشتی خطاب به سیدمحمد خاتمی مینویسد: گرفتاریها و عقبماندگیها، جامعه ما را بعد از بیش از یک قرن، هنوز اندر خم کوچه امنیت، آرامش و ترقی نگه داشته است. ادامه این وضع ما را وادار میکند یک لحظه به علت ریشهای این ناکامیها بیندیشیم و تجربه مکرر نکنیم.
دیدگاههای سیاسی:
- بوروکراسی دو بُعد دارد؛ «ساختاری» و دیگری بعد «کاربردی» و عملی؛ در صورتیکه بعد ساختاری دولت اصلاح و منطبق بر «موازین علمی مدیریت و عقلانیت» و بر مبنای «هزینه- فایده» استوار نشود، اصلاح امور با «تعویض افراد و مقامات» راه به جایی نمیبرد.
- درباره تبلیغات، بهویژه موضوع «تهاجم فرهنگی»، باید توجه داشت که سنگینی بار تبلیغات در شرایط فعلی بسیار بالاست و تبلیغات مبتنی بر «شعار و کسب هویت و امتیاز برای خود و نفی هویت دیگران» و «هتک حیثیت و شخصیت مردم» و شعارهایی از این قبیل، به صورت تکراری رکود جامعه را در پی دارد و آنچه گروهی از مسئولان و رسانهها میگویند، «خلاف منظور» از دید جامعه تعبیر میشود و نوعی «ضدتبلیغ» به شمار میرود و ساختار ایمانی، اخلاقی و پایبندی مردم را سست میکند و «لجاجت» جانشین آن میشود.
- اگر مردم در عمل بهبود امور، تنشزدایی، رفع تبعیضات و امتیازات گروهی و تشنجآفرینیها را مشاهده کنند، به «خلاقیت و ابتکار» روی میآورند.
- دقت و تمرکز روی «اصلاح بینشها» و عملکردها و «رفتار اجتماعی مقامات» و گویندگان سیاسی نقش مؤثری خواهد داشت.
- نباید در برابر تبلیغات و دسایس مخالفان نگران بود. سکوت و گزارشهای متین و مستند از حقایق، «پاسخهای آرام و خالی از احساسات» و «اعتراف به اشتباهات» و شکستن بازار شایعات این نقیصه را برطرف میکند.
- دولت باید حقایق امور را بدون پردهپوشی در اختیار مردم بگذارد و صدق و صمیمیت خود را بروز دهد تا جامعه متقابلا عکسالعمل مناسب از خود نشان داده و «یگانگی بین حکومتکنندگان و حکومتشدگان» که یک امر دوطرفه است، از «ضروریتهای حکمت سیاسی و اجتماعی» به وجود آید.
- بودجه سنگین صداوسیما که از منابع عمومی و آگهیهای تجاری تأمین میشود، بدون حسابرسی مانده که خود عامل بسیاری از نارساییهاست. این نهاد با این شیوه ساختاری، بهویژه در امور سیاسی، فرهنگی و اخلاقی دارای اثر منفی است.
- جامعه مدنی مولود خود جامعه است و دولت توان آن را ندارد که به تشکیل و تکوین جامعه مدنی به صورت مستقیم بپردازد.
- وجود و واقعیتهای مخالفان درون ملت باید تحمل شود و در اندیشه حذف دیگری نباید بود.
- اگر موفق شویم الگوی انسانی و اجتماعی حقیقی را در عمل پیاده کنیم و پیامهای معنوی را با هنرمندی مطرح کنیم، با اقبال روشنفکران و اندیشمندان مواجه میشویم.
ديدگاههاي اقتصادی :
- گردش کار اقتصادی باید به مازاد منجر شود و به صورت سرمایه برای توسعه بعدی به کار آید.
اگر این تراکم مازاد از درون اقتصاد بیرون نیاید، ناگزیریم به منابعی دیگر مثل وام خارجی روی بیاوریم.
- اگر سرمایه مالی از مازاد عملکردها، چیزی انباشته نکند، سرمایه انسانی و فنی هم فاقد بهرهوری خواهد شد.
- ما علاوه بر سرمایه انسانی از دانش فنی برخورداریم؛ اما چرا کار ما پیشرفت ندارد و پیوسته دور خود میگردیم؟! دلیلش این است که ما به انباشت، جمعبندی و بهرهگیری از تجارب گذشته خودمان یا تجارب ملتهای دیگر، اعتقاد نداشتهایم.
- اقتصاد ایران «بهشدت مصرفی» است و راهبرد دولت باید واژگونکردن این روش باشد تا استقلال، اقتدار ملی و عدالت اجتماعی تحقق یابد.
- در شرایط فعلی، فعالیتهای تولیدی دولت به تشکیل مازاد اقتصادی، «سود خالص» و انباشت سرمایه برای «توسعه بعدی» منتهی نشده است...
- چارهای نمیماند جز اینکه توسعه صنعت در میان مردم و جامعه، ایجاد ارزش افزوده از طریق سرمایهگذاری صورت گیرد تا توسعه اقتصادی کشور بر مبنای توسعه صنعت خصوصی استوار شود.
- هزینه تولید در جامعه به نحو چشمگیر و تعیینکنندهای بالا رفته و رقابت را از دست دادهایم.
- در این رابطه باید الگوی آنان که در سیاست، «توسعه مرحلهای» را جایگزین «واردات» و تکوین ساختار صنعتی در جامعه کردند و با موفقیت این پروسه را طی کرده و به بازار جهانی وارد شدهاند ، مورد مطالعه جدی قرار داد.
- کاهش سطح مصرف در جامعه ساده نیست و به مراحل و تدابیر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، آن هم غیرمستقیم نیاز دارد.
- در مسیر کاهش سطح مصرف دولتی، اولین اقدام دولت باید کاهش هزینههای جاری، ریختوپاشها و بذل و بخششها باشد.
_ ناگزیریم برای «حراست از استقلال ملی» هرچه سریعتر به یک «ساختار اصولی و علمی در اقتصاد» دست یابیم؛ درحالیکه فاقد ساختار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و صنعتی هستیم.
_ دولت موتور حرکت توسعه اقتصادی و اجتماعی و از سویی ضامن عدالت اجتماعی از طریق کنترل قیمتها، نظارت بر حسن و صحت جریان امور، برنامهریز، سیاستگذار، جهتدهنده روندهای اقتصادی و... است.
- اگر این موتور محرک، ناظر و سیاستگذار، ناکارآمد و فاقد بهرهوری باشد، به جای عرضه خدمات دولتی و محور توسعه و پایگاه انباشت سرمایه ملی، به عاملی برای اتلاف منابع و ضد پیشرفت بدل خواهد شد و...
با گرامیداشت یاد و خاطره هاله فرزند برومند شادروان سحابی یادآوری این مهم را ضروری میداند که با اینکه این دیدگاهها و تذکرات در 25 سال قبل عنوان شده گویا توصیفی از روزگار فعلی کشور است!
ضیا مصباح