همان طور که فوتبال را در باشگاه یاد میگیرند و به تیم ملی راه مییابند سیاست را هم در باشگاه سیاست (احزاب) باید فراگرفت و به مجلس رفت نه این که تازه بعد دوره آموزشی بگذارند...
به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: دبیر شورای نگهبان پیشنهاد کرده است نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی قبل از ورود به مجلس دوره های آموزشی را بگذرانند. زیرا به گفته ایشان «برخی با ابتدایی ترین مسایل مربوط به مجلس نیز آشنا نیستند و چه بسا برخی اصلا یک بار هم متن قانون اساسی را نخوانده باشند».
آیت الله جنتی آنگاه این پرسش را به میان آورده اند که «آیا چنین نمایندگانی اطلاعاتی درباره پیچیده ترین مسایل اقتصادی دارند و می توانند برای حل مشکلات جامعه رأی بدهند؟ نمایندگان چقدر با بودجه آشنا هستند تا نظارت کنند و از مصارف غیر ضروری جلوگیری کنند؟ نمایندگان همچنین باید در دوره های اخلاقی شرکت کنند تا با وظیفه قانونی و شرعی خود آشنا شوند.»
با تأکید بر این که روی سخن این نوشته آیت الله جنتیِ دبیر شورای نگهبان است نه رییس مجلس خبرگان رهبری نکاتی را می توان به بهانه سخنان ایشان در پژوهشکدۀ شورای نگهبان مطرح کرد.
این تفکیک به این خاطر است که ظاهرا درباره رییس مجلس خبرگان و این جایگاه ملاحظاتی وجود دارد و از این رو در این نوشته وجه شورای نگهبان مد نظر است و این سخنان چون آقای جنتی در سیاست، مختلف الاضلاع هستنند. عضو و رییس مجلس خبرگان، عضوو و دبیر شورای نگهبان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و در غیاب رییس و نایب رییس ریاست جلسه، رییس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و چند مسؤولیت دیگر.
پیشنهاد شرکت کاندیداها یا نمایندگان در دروه های آموزشی مثل این است که به بازیکنان تیم ملی فوتبال، فوتبال یاد بدهند. حال آن که فرض این است که این بازیکنان در باشگاه متبوع، چه داخلی و چه خارجی فوت و فن را آموخته اند و از لیگ های داخلی و خارجی دست چین شده اند. نمایندگان نیز باید قبلا در باشگاه های سیاست که همان احزاب اند آموخته باشند نه این که دوره آموزشی بگذرانند.
نمی توان احزاب را محدود و نصف کاندیداها را رد صلاحیت کرد و برای آنها که از فیلتر گذشته اند دورۀ آموزشی گذاشت.
به صورت صریح تر و با تفکیک مجدد دبیر شورای نگهبان از رییس مجلس خبرگان ولو اکنون هر دو در یک نفر متجسم باشد می توان این نکات را یادآور شد:
1.نمایندگی مجلس عقد ازدواج نیست که از دختر و پسر جوان بخواهیم قبل ازآن مشاوره بگیرند و دوره ببینند. فرض این است که کاندیداها را احزاب معرفی می کنند.
چرا این حرف در سال 58 و برای مجلس اول گفته نمی شد؟ در حالی که هیچ یک سابقه نمایندگی مجلس نداشتند؟ چون چهره های شاخص سیاسی بودند.
حزب جمهوری اسلامی افرادی در اندازه آیت الله خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و دکتر باهنر را معرفی کرد و نهضت آزادی مهندس بازرگان و دکتر چمران و دکتر یزدی را و هر دو شهید رجایی و حسن حبیبی را.
در شهرستان ها کی کاندیدا شد؟ از اردکان یزد سید محمد خاتمی و از شبستر محمد مجتهد شبستری و از قزوین احمد صدر حاج سید جوادی و از ورامین رضا اصفهانی و از شیراز عطاء الله مهاجرانی.
اینها نیاز نداشتند دوره ببینند چون شناخته شده بودند. چون نظارت استصوابی نبود که نصف کاندیداها را حذف کند. چون نماینده مجلس را بعد از انتخاب به خاطر عکس خصوصی از مجلس محروم نکردند. (کاری که شورای نگهبان با 200 هزار رأی مردم اصفهان در آخرین انتخابات مجلس کرد.)
2. آقای جنتی فرموده اند برخی نمایندگان یک بار هم متن قانون اساسی را نخوانده اند. حرف ایشان درست است و از پاره ای گفتارها و رفتارها می توان دریافت که نخوانده اند. اما همچو منی که صدبار خوانده ام هم از واژه «نظارت» به تفسیر «استصوابی» نرسیدم. در وصیتنامۀ امام خمینی هم بررسی صلاحیت نمایندگان به دیگر نمایندگان و حین بررسی اعتبار نامه سپرده شده و یک کلمه صحبت از نظارت استصوابی و چنین مأموریتی به شورای نگهبان نیست.
3. برخی از نمایندگان قانون اساسی را خوانده اند و خوب هم خوانده اند اما می ترسند بر اساس آن تذکر بدهند چون بیم دارند شورای نگهبان دوره بعد رد صلاحیتشان کند.
4. تأکید آقای جنتی بر تورم و گرانی را می توان به این معنی دانست که امور دیگر به مجلس ربطی ندارد. شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی و شوراهای دیگر هستند و به امور دیگر می پردازند و کار مجلس همین تورم و گرانی است و نمایندگان باید دوره ببینند.
5. شأن و جایگاه مجلس چنان تنزل کرده که خبرنگاران برای یافتن نماینده ای که بتوان با او گفت و گوی تحلیلی و تخصصی داشت دچار مشکل شده اند. در غیاب چهره های اصلی و ملی و استخوان خرد کرده هر قدر هم تازه واردها را به دوره آموزشی بفرستید افاقه نمی کند. مهد کودک که نیست!
اگر خاستگاه نماینده پایگاه وسیع مردمی باشد ولو سواد کلاسیک نداشته باشد، می شود مرحوم ططری که نام کرمانشاه را بازمی گرداند و در طرح های اقتصادی به کارشناسان اعتماد می کند.
اگر خاستگاه حزبی داشته باشد در حزب آموخته و مدام می آموزد. نیاز به دوره نیست. مثال قبلی گویاست. بازیکن ملی باید قبلا یاد گرفته باشد.
با این 5 نکته راهکار روشن است و تحقق آن به ارادۀ آیت الله جنتی بستگی دارد:
1.نظارت استصوابی را اگر هم برنمی دارند قانونمند کنند یا توضیح دهند. این که کاندیدا پس از نامزدی دنبال تأیید صلاحیت بیفتد و به این و آن متوسل شود خیلی زشت است.
2. هر چه نمایندگان سطح بالاتر انتخاب شوند درک و اخلاق بیشتری دارند.
3. از سخنان آقای جنتی استقبال می کنیم چون اعتراف به شکست نظارت استصوابی با توجیه احراز صلاحیت است. نمایندگانی که مورد انتقاد دبیر قرار گرفته اند کسانی هستند که صلاحیتشان احراز شده است. مگر آن که منظورشان این باشد که دایرۀ نظارت باید تنگتر شود که در این صورت نرخ مشارکت پایین تر می آید و این سیکل معیوب ادامه پیدا می کند.
می دانم دبیر محترم شورای نگهبان اهل شعر و شاعری نیستند و اگر هم بخواهند شعری بخوانند سراغ شاعران کلاسیک می روند. پس اینجا مخاطبم خوانندگان اند.
فروغ می گوید: «هیچ صیادی در جوی حقیری که به مردابی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد».
اگر می خواهیم مروارید صید کنیم باید راه را باز کنیم. باید به رودها و نهرها اجازه دهیم.