حسین میرزایی رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در بزرگداشت چهل و نهمین سالگرد جلال آل احمد که عصر هجدهم شهریور در فرهنگسرای شفق برگزار شد با بیان اینکه سخن گفتن از یک اپوزیسیون در زمانه پوزیسیون کار بسیار سختی است گفت: آل احمد روح و درد زمانه خودش بود و در زمانهای پرآشوب زندگی میکرد و محتوای آثار او پاسخی به بحرانهای و غوغای زمانهاش بود و حدود 9 سال پس از مرگ آل احمد با وقوع انقلاب اسلامی گفتمان فکری آل احمد از حالت اپوزیسیون به پوزیسیون تبدیل شد و همین نکته چهل سال است که در تحلیلها درباره آل احمد سایه انداخته است.
وی در ادامه با اشاره به نقش جلال و شریعتی.در تاریخ این دوره از ایران گفت: به رغم اینکه این دو اندیشمند جوان بودند و در زمان مرگشان به ترتیب 46 و 44 سال بیشتر نداشتند، ولی هیچ کسی نمیتواند نقش این دو اندیشمند را در حیات فکری و سیاسی ـ اجتماعی ایران معاصر انکار کند، و ناقدان هم ناخوداگاه با نقد خود در مقابل این دو اندیشمند کلاه از سر برداشته اند ، چرا که نقد زمانی انجام میشود که مطلب بسیار جدی،اثر گذار و تعیین کننده ای بیان شده باشد.
میرزایی افزود:خواندن کتابچه یک چاه و دوچاله که بسیار پرمغز است را ضروری میدانم،این اثر اتوبیوگرافی و در واقع عصارهای از فعالیتهای جلال است که در نآن آن تاریخ چهل و چند ساله و فراز و فرودهای ان را میتوان به اجمال دیدو متاسفانه در ایران خیلی از این اتوبیوگرافیها نداریم و به تاریخ شفاهی به هنوان یکی از منابع شناخت به شدت نیازمندیم.
نویسنده جلال اهل قلم در ادامه گفت: آل احمد بدون اینکه ادعا کند که یک محقق است، واقعا یک محقق است، هنوز هم کار آل احمد درباره روشنفکران را می توان محققانه نامید و بررسی های میدانی او در دهه 30 بود باعث دعوت دکتر نراقی از او به موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران شد و مونوگرافیهای یوش، ایلخچی، عزاداران بیل و ... که توسط سیروس طاهباز،هوشنگ پور کریم،غلامحسین ساعدی نگاشته شد تحت نظارت جلال در آمد و حتی آثار داستانی او محققانه و نوعی بازآفرینی واقعیت اجتماعی است و در این خصوص نفرین زمین در نقد اصلاحات ارضی و مدیر مدرسه مثال زدنی است.
وی یادآور شد:عنصر پویایی در اندیشه جلال موجب شده است که جلال یک موجود منحصربه فرد بشود که ما هنوز به آن تیپ نیاز داریم. ماندگاری نام جلال به خاطر این است که اندیشه ای دراو وجود دارد. آن اندیشه و حرف هم توجه به شاکله فرهنگی جامعه را مد نظر دارد. آزادگی جلال را نمیتوانم نادیده بگیرم و هیچکس نمیتواند نادیده بگیرد. ، او ماند و حرفش را زد مصلح این جامعه در درون جامعه بود. مسئله این جامعه در درون آن حل میشود و از درون میتوان آن را اصلاح کرد. جلال در این سرزمین ماند و نرفت و به همین دلیل هم مرحوم جمال زاده را بیرحمانه نقد کرد.
این جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران افزود: جلال به جمال زاده میگوید که اگر تو قصه گریختن خود را بنویسی احتمالا بهترین کار تو خواهد بود. و از نظر او اصلاح امور کشور فقط در درون است و ما چارهای جز حرکت از درون نداریم و یاس در منظومه فکری جلال راهی ندارد. جلال بعد از خفقان ناشی از کودتای 28 مرداد 1332 قصه سرنوشت کندوها را مینویسد. این کار از نظر خیلی از افراد یک کار آوانگارد از نظر اجتماعی و داستان نویسی است و در نقد بحران و خفقان مرگبار آن دوران است، این هنر است که فردی بتواند در قالب یک داستان و به شیوه فابل یعنی از زبان حیوانات ، واقعیت جامعه را بیان و نقد کند وجه اصلاحگری از درون که آل احمد مدام بر آن اصرار دارد را میتوان به عنوان یک آموزه که همه به آن نیاز داریم مورد توجه بیشتر قرار داد.
وی یادآور شد: آل احمد شخصیتی مستقل داشت و این استقلال است که آل احمد را از حزب توده جدا میکند، این استقلال است که او را از رفتن به دنبال قدرت منع میکند، این استقلال طلبی است که او را در نسبت با قدرت در یک چالش جدی قرار میدهد و همان استقلال است که باعث میشود بتواند به ناتل خانلری و جمال زاده و دیگران بی پروا بتازد.
متاسفانه یکی از اتفاقاتی که در کشور ما میافتد انگها و برچسبهایی است که باعث میشود فرد به درستی خوانده نشود. مثلا همین برچسب غرب زدگی و مواجهه احساسی بعضی ها با ان باعث شد که آثار جلال در بخشی از جامعه خوانده نشود.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به رابطه و تاثیری که شریعتی از جلال میگیرد گفت: شریعتی بازگشت به خویشتن را تا حد زیادی مدیون جلال است.
وی افزود: آنچه که ما در باب آل احمد نیاز داریم این است که جلال را به عنوان یک اندیشمند بدون اینکه قدیس سازی کنیم مورد مطالعه و نقد قرار دهیم. شاید باید از نقد جلال وارد معرفی او شویم. این قاعدهای است که درزمان ما هست و اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم آنموقع او بهتر در جایگاه خودش قرار میگیرد.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: قبلا نیز اشاره کرده ام که ممکن است پاسخهای ما متفاوت باشد، اما هنوز بسیاری از پرسشهای ما آلاحمدی است. هنوز آن پرسشها پرسشهای کلاسیکی است که ما به آنها نیاز داریم و درگیریم و استفاده میکنیم. اندیشمندان نسل گذشته مانند جلال و سیمین کار خودش را انجام داده اند، ما هم امیدواریم که بتوانیم قدمی برای کاری که وظیفه داریم یعنی اندیشه ورزی درخصوص جامعه و پیشبرد اهداف متعالی آن برداریم.