یک استاد اکوبیولوژیک دریا با اشاره به مشکلات زیست محیطی دریای خزر گفت: هیچ یک از کشورهای حاشیه دریای خزر تمهیدی برای جلوگیری از ورود آلایندهها به دریای خزر ندارند.
به گزارش ايلنا، دانشمندان معتقدند؛ یکی از مهمترین تهدیدات دریای خزر احتمال خشکشدن آن مانند دریای آرال است. تحقیقات نشان میدهد که سدسازی و تبخیر قابلملاحظه آب پشت سدها و مهمتر از آن تغییرات اقلیمی، حیات دریاچه خزر را به مخاطره انداخته است. همچنین نشت نفت به خزر که در عین حال تبخیر را هم تحت تاثیر قرار داده، عامل ۳ الی ۵ درصد از نوسانات سطح آب دریای خزر است.
سید محمدرضا فاطمی (استاد اکوبیولوژی دریا) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره خطر احتمالی خشک شدن دریای خزر گفت: به طور حتم اگر ورودی آب شیرین به دریای خزر کم شود، این دریاچه نیز به سرنوشت دریاچه آرال دچار خواهد شد. در حال حاضر آب رودخانههای ورودی 5 کشور حاشیه دریای خزر وارد این دریا میشود و تراز آبی آن را نگه میدارد. مهمترین این رودخانهها رودخانه ولگا است و 70 درصد حجم آب دریای خزر توسط این رودخانه تشکیل میشود.
وی ادامه داد: بیشک با گرمایش زمین و تبدیل شدن زمینهای بیشتر در آن منطقه به زمین کشاورزی و نیاز به آب بیشتر برای کشاورزی و همچنین احداث سدها در این منطقه کاهش سطح آب رودخانه ولگا را خواهیم داشت و کاهش آب این رودخانه باعث میشود، آب دریای خزر بتدریج کمتر شده و در قسمتهای شمالی عقبنشینی کند.
این استاد اکوبیولوژی دریا خاطرنشان کرد: البته این موارد جزو حدس و گمانهاست، اما بیشک با توجه به شواهد حتما این اتفاق خواهد افتاد، در عین حال کشور روسیه هم هیچگونه آماری در خصوص احداث سدهایش منتشر نمیکند.
فاطمی در خصوص میزان آلایندهها در دریای خزر خاطرنشان کرد: آلودگی به طور مرتب در این منطقه زیاد میشود و هیچ کشوری هیچ نوع تمهیدی برای جلوگیری از ورود آلایندهها به دریای خزر ندارد. بنابراین با کاهش آب دریای خزر میزان غلظت آلایندهها بیشتر می شود این آلودگی هم برای انسان و هم برای آبزیان بسیار خطرناک است.
وی با تاکید بر اینکه با توجه به وضعیت نامناسب دریای خزر آینده این دریا بسیار تیر و تار است، تصریح کرد: با توجه به این وضعیت میتوان گفت منابع زیستی دریای خزر در حال نابودی است و آنچه که میماند یک پیکره آبی است البته منابع هیدروکربنی هم در این دریا وجود دارد که کشورهای حاشیه دریای خزر به جز ایران در حال استخراج این منابع هستند.
این استاد اکوبیولوژیک با اشاره به اینکه کشور آذربایجان سالهاست به هنگام عملیات استخراج و انتقال نفت تمام سواحل باکو را آلوده کرده است، یادآور شد: هر چند سالهای گذشته اقدامات زیادی در خصوص جلوگیری از نشت نفت به دریا انجام شده، اما مقادیر زیادی نفت وارد از عملیاتهای اکتشاف وارد دریا میشود.
فاطمی در خصوص منابع هیدروکربنی (نفتی) ایران در دریای خزر گفت: اگر کشورهای حاشیه دریای خزر سهم 20 درصدی برای ایران قائل شوند، ایران نیز میتواند از این منابع هیدروکربنی در دریای خزر استفاده کند، اما اگر به سهم 11 درصدی برای ایران بسنده کنند بخش اعظمی از منابع هیدروکربنی ایران از دست میرود.
وی همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به جمعیت ساکن در مناطق شمالی کشور گفت: در حدود 4 میلیون جمعیت ساکن در مناطق شمالی کشور است و سالانه حدود 15 میلیون جمعیت گردشگری وارد مناطق شمالی میشوند، این جمعیت مصرف بنزین را در این مناطق افزایش میدهند و خروج گازهای هیدروکربنی که با بارش باران به زمین باز میگردد و همچنین فاضلابهای شهری که حاوی مقادیر زیادی مواد هیدروکربنی است وارد دریا میشوند و علیرغم اینکه ما استخراج نفت در مناطق شمالی کشور را نداریم، اما آلایندههای هیدروکربنی از خشکی وارد دریای خزر شده و آن را آلوده میکند.
او ادامه داد: همچنین سموم پایدار کشاورزی، مواد مغذی مثل فسفر و ازت، فاضلاب انسانی، شویندهها، عناصر سنگین با منشاء شیمیایی از طریق رودخانهها وارد دریای خزر میشوند و دریای خزر در حال حاضر تبدیل به یک منبع دریافت فاضلاب انسانی از پنج کشور حاشیهای شده و هیچ اقدام جدی نیز در این خصوص انجام نمیشود.
وی با اشاره به کنوانسیون دریای خزر موسوم به کنوانسیون تهران گفت: براساس کنوانسیون تهران کشورها ملزم و موظف به رعایت موازین زیست محیطی شدهاند، اما تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده است. قرار بود تصفیهخانه رشت با کمک بانک جهانی راهاندازی شود، اما هیچ ترتیب اثری در این زمینه داده نشد.
فاطمی همچنین در خصوص انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران گفت: قطعا انتقال آب از دریای خزر آخرین راه است. اگر صرفهجویی در مصرف آب، جلوگیری از پرت آب انجام شود و اگر تامین آب صنعت از پساب تصفیه شده آب شرب و مسکونی نیز صورت گیرد و باز هم با مشکل کمبود آب مواجه بودیم به ناچار باید از آب دریای خزر استفاده کنیم، اما در حال حاضر انتقال آب دریای خزر هیچ توجیهی ندارد.
فاطمی با تاکید براینکه انتقال آب دریای خزر در حال حاضر هیچ توجیهی ندارد، خاطرنشان کرد: اگر سیستم مدیریت کشور بتواند 10 درصد صرفهجویی در مصرف آب داشته باشد؛ معادل دو کارخانه آب شیرینکن، میتوانیم آب را تامین کنیم بنابراین راهحل انتقال آب دریای خزر باید آخرین راهحل باشد اگر قرار باشد دو میلیارد مترمکعب آب از دریای خزر برای آب شیرینکنها استفاده کنیم بی شک سطح آب دریای خزر سالانه کاهش پیدا می کند.
وی در پاسخ به این سوال که گفته میشود؛ معاونت دریایی برای کنترل و نظارت بر وضعیت اکوسیستم دریای خزر تجهیزاتی در اختیار ندارد، گفت: میدانیم آلودگی وارد دریای خزر میشود. بارها میزان آلودگی آب از نظر رسوبات، عناصر سنگین در طول 20 سال اندازهگیری شده است و در حال حاضر دادهها و اطلاعات بسیاری در خصوص آلودگی آب دریای خزر وجود دارد و باید اقدامات پیشگیرانه انجام شود که متاسفانه در این خصوص هیچ کاری صورت نمیگیرد و از امکانات موجود استفاده نمیشود. ما براساس اطلاعات و دادههایمان میدانیم که سم و مواد شیمیایی از طریق رودخانهها وارد دریا میشوند، اما هیچ کاری انجام نمیشود.
به گفته این استاد اکولوژیست دریا پایش را میتوان در مصب رودخانه انجام داد و میزان آلودگی وارد شده به دریا را اندازه گیری کرد. بنابراین مبارزه با آلودگی با نداشتن تجهیزات برای پایش ارتباطی با هم ندارد.
وی همچنین درباره احداث سدهای جدید در شمال کشور گفت: ایران در حدود 5 تا 7 درصد آب دریای خزر را تامین میکند، قطعا احداث سدهای بیشتر در این منطقه ورودی آب دریای خزر را کمتر میکند از سوی دیگر حدود 80 درصد ماهیهای دریای خزر در دریاچهها تخمریزی میکنند، وقتی آبی در پاییندست نباشد دیگر ماهی به رودخانه نمیآید و از بین میروند، کما اینکه در طی سی سال گذشته این اتفاق افتاده است و در حال حاضر تولید مثل طبیعی ماهیان وابسته به رودخانه دیگر در رودخانه انجام نمیشود.
او با بیان اینکه بسیاری از آبزیان به ویژه ماهی سفید جمعیتشان به خطر افتاده و بقایشان توسط شیلات ایران حفظ می شود، گفت: زمانی گفته می شد ماهیهای شانه دار بقای آبزیان دریای خزر را به خطر انداخته، اما انسانها هزاران بار بیشتر با صید بیرویه و همچنین ورود آلایندهها هزاران برابر بیش از ماهیشانهدار به ماهیهای دریای خزر لطمه وارد کرده است.