"یک سال پس از آنکه دولت ترامپ استراتژی خود را در خصوص افغانستان اعلام کرد، نیروهای طالبان حضورشان را در صحنه جنگ ابراز میکنند؛ حتی با وجود اینکه مقامات آمریکایی درباره دستیابی به صلح ابراز امیدواری کردهاند. این مساله سوالاتی را درباره امکانپذیر بودن اجرای برنامه آمریکا برای پایان دادن به این جنگ برمیانگیزد؛ جنگی که آغاز آن به زمانی بازمیگردد که برخی از سربازان فعلی آمریکا هنوز پوشک میبستند."
به گزارش ایسنا، خبرگزاری آسوشیتدپرس همزمان با حملات اخیر طالبان، در گزارشی به بررسی مساله دستیابی به صلح با این گروه که از سوی آمریکا مطرح شده، پرداخته است. این خبرگزاری در گزارش خود مینویسد: وزارت دفاع افغانستان اعلام کرده است که حمله طالبان به غزنی، شهری کلیدی که در حدود 120 کیلومتری کابل قرار دارد و مناطق تحت پوشش طالبان را به هم متصل میکند، از روز جمعه منجر به کشته شدن 100 نیروی امنیتی افغان و 20 غیر نظامی شده است. این حمله اگر نشانگر برقراری یک مرکز استراتژیک از سوی طالبان در بزرگراه اصلی این کشور نباشد، توانایی شبهنظامین آن را در حمله نشان میدهد و بر آسیبپذیری نیروهای امنیتی افغان تاکید میکند.
پنتاگون با یادآوری بهای سنگینی که سربازان آمریکایی و خانوادههایشان حتی با وجود حضور نیروهای افغان به عنوان نیروهای اصلی در مبارزه با طالبان پرداخت میکنند، اعلام کرد که ریموند راروگال، از نیروهای آمریکا در افغانستان در یک گشتزنی رزمی در ولایت هلمند کشته شد.
با این حال برای برخی این سوال وجود دارد که دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا میتواند از ادامه جنگی که آمریکا هنوز طی آن سالانه بیش از چهار میلیارد دلار تنها برای نیروهای افغان هزینه میکند، جلوگیری کند یا خیر. او در 12 اوت 2017، هنگامی که استراتژی خود درباره افغانستان را اعلام کرد، گفت تمایل درونیاش این است که کاملا از افغانستان خارج شود.
درگیریها در افغانستان به رغم صلح بسیار کوتاه اوایل تابستان، طی هفتههای اخیر در سراسر افغانستان تشدید شده است. طالبان و دولت در ماه ژوئن به طور جداگانه اعلام آتشبس ملی کردند و دولت با امید سوق دادن طالبان به مذاکره با کابل، با این گروه ارتباط برقرار کرد.
این استراتژی با رویکردی همراه شد که پیش از این در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا هم تجربه شده و شکست خورد؛ افزایش فشار نظامی به منظور تحت فشار قرار دادن طالبان برای مذاکره با دولت افغانستان. نشانهها حاکی از تلاش ترامپ برای تحت فشار قرار دادن طالبان به همین منظور هستند. او قصد دارد یک ژنرال جدید به نام اسکات میلر را به افغانستان بفرستند تا مسئولیت ائتلاف تحت رهبری آمریکا در افغانستان را بر عهده گیرد.
دیوید سیدنی که از آغاز این جنگ در اکتبر سال 2001 به عنوان یک غیرنظامی بر روی مسائل افغانستان کار کرده، بر این باور است که دستیابی به صلح اکنون از هر زمان دیگر شانس بیشتری دارد. او در مصاحبهای گفته است: این به آن معنا نیست که شانسی عالی وجود دارد. تنها به این معنا است که فرصت بهتری ایجاد شده است.
سیدنی در این باره توضیح میدهد که ترامپ سال گذشته اعلام کرد که آمریکا دیگر در خصوص حمایت نظامیاش از افغانستان محدودیت زمانی تعیین نمیکند و این برای طالبان نشانی از عدم قطعیت است.
ترامپ همچنین آزادی بیشتری را برای حمله به طالبان در اختیار ارتش آمریکا قرار داده و چند هزار سرباز آمریکایی دیگر نیز امسال در راستای "تلاش برای بهبود تاثیرگذاری آموزش و راهنمایی نیروهای زمینی افغان" به این کشور فرستاده شدهاند و یک نیروی هوایی کوچک افغان نیز تشکیل شده است. با این حال نتیجه درگیریها همیشه پیروزی یک طرف نیست و طالبان توانسته نفوذ خود در مناطق متعددی حفظ کند.
ارتش آمریکا در اوایل سال 2018 افغانستان را به عنوان اولویت جنگی اول خود اعلام و آن را جایگزین مبارزه با داعش در عراق و سوریه کرد. هواپیماهای جنگی کلیدی آمریکا از جمله جنگنده A-10 که برای حمایت نزدیک از نیروهای زمینی استفاده میشود، به افغانستان فرستاده شدند و پنتاگون ماموریت جدیدی را موسوم به "تیپهای کمکرسانی به نیروهای امنیتی" اعلام کرد تا نیروهایش به نیروهای افغان کمک کنند تا به میدان جنگ نزدیکتر شوند.
با خطری که غزنی را تهدید میکند، آمریکا مشاوران نظامی را اعزام کرده است تا در پسگرفتن این شهر محاصره شده به نیروهای افغان کمک کنند. آمریکا همچنین در این درگیری حملاتی هوایی را نیز صورت داده است.
ست جونز، مدیر پروژه تهدیدهای فراملیتی مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی که مدتها مسائل افغانستان را رصد کرده، اظهار کرد، احتمال کمی وجود دارد که طالبان بتواند مناطق پرجمعیت غزنی را برای مدت طولانی حفظ کند. این شبهنظامیان از حمایت و قدرت نظامی کافی برای حفظ مناطق پرجمعیت برخوردار نیستند.
اما توانایی طالبان در جمعآوری نیرو در مناطقی نظیر غزنی، فاریاب، بغلان و قندوز به طور تقریبا همزمان با این درگیریها باید نگرانی مقامات افغان و آمریکایی را به همراه داشته باشد. جونز میگوید، رهبران قومی و مقامات محلی بارها به سیاستگذاران افغان در کابل هشدار دادهاند که طالبان برای حملات گستردهتری در غزنی آماده میشود.
او با توجه به عدم وجود نشانهای از تمایل ترامپ به در نظر گرفتن اقدامی که بتواند شرایط بازی را تغییر دهد و رهبران ارشد طالبان را در پناهگاه هایشان در پاکستان هدف قرار دهد، نسبت به موثر بودن استراتژی آمریکا در خصوص افغانستان تردید دارد.
جونز میگوید: دولت ترامپ نیز همچون دولت بوش و اوباما ترجیح میدهد بر مناطق دیگری همچون شبهجزیره کره، ایران یا چین متمرکز شود و در صورت امکان از افغانستان خارج شود. اگر دستیابی به یک توافق راه رسیدن به این هدف باشد، آنان تمایل خواهند داشت که این راه را امتحان کنند اما چالش اینجا است که هنوز برای من مشخص نیست که طالبان علاقه جدیای به مذاکره درباره صلحی دارد که برای دولتهای آمریکا و افغانستان قابل قبول باشد و مفادی همچون گسست علنی و رسمی از القاعده را شامل شود یا خیر.
جونز عقیده دارد: طالبان مایل است کمی درباره این مذاکرات صحبت کند اما نه به این معنا که بنشیند و به طور رسمی مذاکره کند. فکر میکنم آنان نفع خود را در سپری شدن زمان طولانی تر میبینند و معتقدند که هر چه جنگ طولانیتر شود، در این مذاکرات از جایگاه بهتری برخوردار خواهند بود.
این گروه نفوذ منطقهای فزایندهای دارد. حمله طالبان به غزنی در حالی آغاز شد که رییس دفتر سیاسی آن حمله دیپلماتیک کمسابقهای را علیه ازبکستان صورت میداد.
جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا که تابستان گذشته به متقاعد کردن ترامپ برای خارج نشدن از افغانستان کمک کرد، میگوید قضاوت درباره احتمال انجام مذاکرات صلح در زمان نزدیک هنوز خیلی زود است.
او هفتم اوت در این باره گفت: بدون شک این استراتژی با دلیلی برای آتشبس و آغاز گفتوگوها درباره مذاکرات احتمالی، با طالبان مقابله میکند اما هنوز برای روند مصالحه زود است.