فقط آدمهایی که در هر دوره به این خانه رفتوآمد دارند، تغییر میکنند وگرنه حرفها، قولها و نگاهها همان است و البته با یک تغییر چشمگیرتر و آن هم مخروبه و ویران شدن کامل مقبرهی «صوراسرافیل» و «ملکالمتکلمین» در پشت بیمارستان «لقمانِ تهران» است.
هشت ماه پیش آخرین باری بود که بیشتر افراد فرهنگی تهران با حضور بر سر مخروبههای قبر شهدای مشروطه قول دادند تا این خانهی ابدی را آباد کنند، قولهایی که تا پیش از آن هم مطرح شده بودند و فقط در حد حرف بودند و نه بیشتر از آن، روز قبل –شنبه ۹ تیر- هم بار دیگر این اتفاق افتاد و باید این بار دید حرفها تا کجا به عمل تبدیل میشوند؟!
به گزارش ایسنا، داستان «قبور شهدای مشروطه» دستکم از ۱۴ سال پیش شروع شد؛ از حدود سال ۱۳۸۳که یکی از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی با دیدن خانه و قبرهای قرار گرفته در آن، اقدام به بررسی و ثبت این خانه در فهرست آثار ملی کرد.
پس از آن، چندبار برای بررسی شرایط از سوی سازمان میراث فرهنگی به این خانه آمدند و قولهایی برای بازسازی و مرمت قبرها دادند اما هنوز آنها را عملی نکردهاند و این "هنوز" تا امروز به ۱۴ سال رسیده و هیچ قدمی برداشته نشده است.
نه تنها تهرانگردیهای مسجد جامعی در آذر ۱۳۹۲ تاثیرگذار نبود، بلکه بازدید سال گذشتهی وی به همراه تیمی که این بار پرجمعیتتر از دورههای قبل در۱۰ آبان سال گذشته انجام شد هم انگار فایدهای نداشته است.
وقتی حجتالاسلام محمود دعایی و فرید قاسمی روزنامهنگار و امیدوار رضایی، رئیس بیمارستان «لقمان»، تیم رسانهها را برای دیدن و بررسی وضعیت این بیمارستان همراهی کردند، قولهای زیادی برای سروسامان دادن مقبره میرزا جهانگیرخان شیرازی (صور اسرافیل) و میرزا نصراله بهشتی (ملک المتکلمین)مطرح شد، تا شاید روزنامه نگاران بعدی فکر نکنند سرنوشت مقبرهی آنها هم همین است!
«وضعیت آرامگاه از نامناسب به ویرانه رسید»؛این را میتوان یکی از تیترهایی دانست که در طول این سالها هر بار که خبری توسط رسانهها دربارهی این مقبرهها منتشر شده چاشنیاش را تندتر کرده است و حالا بعد از پنج سال جز تلی خاک و سیمان، چیزی از شش قبر قرار گرفته در خانهی سرایداری چسبیده به بیمارستان لقمان نمیتوان به چشم دید.
ظاهر خانه بیشتر به یک بنای فرسوده میماند که چند قدمی تا ویرانه شدن فاصله ندارد اما وضعیت داخل خانه بدتر است، به جز سه ستون که حالا آنها هم نای ایستادن روی پا ندارند و سقف را به حالت نیمه مخروبه درآوردهاند، دیگر نه ردی برای رفتن به زیر زمین باقی مانده و نه قبری روی حیاط خانه چون با سیمان پوشیده شدهاند.
آرامگاه «صوراسرافیل»، «ملکالمتکلمین» و برادر او و یک نفر از یاران این دو روزنامهنگار و شهید مشروطه، در حیاط خانه و مهدی ملکزاده فرزند ملکالمتکلمین و همسرش خدیجهسلطان در زیرزمین خانه قرار گرفته بودند، زیرزمینی که حالا با آواری از آجر و سیمان پُر شده است. در حیاط خانه و در کنار وسایل انبارشدهی سرایدار نیز آجرهای ریختهشده از سایبانی جمع شده که برای محافظت از قبر دو روزنامهنگار ایجاد شده بود تا از نور آفتاب و برف و باران مصون بماند، اما حالا خود بلای جان قبرها شده است.
میگویند این خانه در گذشته بزرگتر بوده، اما در سالهای پیش، بیمارستان «لقمان» با تصرف بخشهایی از آن، اقدام به ساختوساز در اطراف خانه کرده و اکنون فقط مساحتی حدود ۵۰ متر بهعنوان آرامگاه این پنج نفر باقی مانده است در خیابان کمالی، خیابان مخصوص، بنبست شهید سیدمحمد ابراهیمی، چسبیده به یکی از ورودیهای بیمارستان لقمان.
در هشت ماه گذشته مسجدجامعی از این محوطه گفته شد؛ «جلساتی در وزارت راه و شهرسازی برگزار و حفاظت از این مقبره و مرمت آن به عنوان یکی از موضوعات اصلی مدیریت شهری مطرح شده است. با تملک بنا از سوی شهرداری منطقه ۱۱ و اجرای مرمت توسط سازمان زیباسازی شهر تهران، حفاظت از این میراثِ فرهنگی امکانپذیر خواهد بود.»
اما آنچه که علی اعطا، سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران کمتر از یک روز پیش در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشته، به نظر میرسد هنوز هیچ کدام از قولهای هشت ماه عملی نشدهاند!
اعطا نوشته است؛ «به اتفاق سرکار خانم دکتر فخاری – عضور شورای شهر، ضرغامی مدیر عامل سازمان زیباسازی شهر تهران، آبادیان، شهردار منطقه ۱۱، جعفری، معاون فنی و طرحهای شهری سازمان زیباسازی از آرامگاه روزنامهنگاران شهید عصر مشروطه در همسایگی بیمارستان لقمان بازدید کردم.
قرار شد سازمان زیباسازی با همکاری شهرداری منطقه، ملک را خریداری کرده و آرامگاه و بنای یادمانی در خور شانی برای روزنامه نگاران شهید طراحی و اجرا کند. خانم دکتر فخاری و من به نمایندگی از همکاران شورا هم قول دادیم از این اقدام شایسته حمایت و پشتیبانی لازم را داشته باشم».
پس از به توپ بسته شدن مجلس در دورهی مشروطیت و دستگیری سردمداران مشروطیت در سوم تیرماه ۱۲۸۷، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملکالمتکلمین (میرزا نصراللهخان بهشتی) دو روزنامهنگار مشروطهخواه توسط نیروهای هوادار محمدعلی شاه در «باغشاه» تهران به قتل رسیدند و جسدشان توسط قزاقها به خندقی بیرون از «باغشاه» پرتاب شد.
وقتی دوستانشان از این اتفاق خبردار شدند، آنها را شبانه در همان خندق پشت دیوارهای باغشاه یعنی در خیابان کمالی، خیابان مخصوص، کوچهی شهید ابراهیمی فعلی دفن کردند. پس از دوران استبداد صغیر، سنگ قبری برایشان تهیه شد.