شعار «آب مایه حیات» را سال ها است می شنویم و بی توجه به عمق معنای آن، از کنارش عبور می کنیم. اینک رسیده ایم به مرحله ای که آب نه در کنار واژه حیات و زندگی که در کنار واژه بحران ایستاده است.
به گزارش ایرنا، هشدارها گواه این است جنگ های آینده بر سر آب خواهند بود نه بر سر نفت. بیش از یک دهه از ورود ایران به دوره های خشکسالی و کم بارشی می گذرد.
بر پایه آمارها و اظهارات رسمی مسئولان وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست وضعیت منابع آبی کشور اکنون در شرایط بحرانی قرار گرفته است. اگرچه بسیاری از کارشناسان مخالف به کاربردن واژه بحران برای این وضعیت هستند اما آمار خشکسالی و همچنین درگیری های صورت گرفته میان برخی کشاورزان چند استان مرکزی بر سر انتقال آب در هفته های گذشته، چیزی جز بحرانی شدن وضعیت دست کم در آینده ای نزدیک را نشان نمی دهد.
بنا بر آمار مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی در آذرماه سال 1396، استان تهران، پاییز سال گذشته کمترین دریافت بارندگی را در 30 سال اخیر داشت. آمارهای بلندمدت کشور نیز (47 سال گذشته) شیب نزولی بارش و شیب صعودی دمای هوا را نشان می دهد.
همچنین بنابر آمار اعلامی وزارت نیرو، 165 شهر با جمعیت 10.5 میلیون نفر در وضعیت زرد، 62 شهر با جمعیت 6.8 میلیون نفر در وضعیت نارنجی و 107 شهر با جمعیت 17.2 میلیون نفر در وضعیت قرمز و در مجموع این 334 شهر در معرض تنش آبی قرار خواهند گرفت.
کارشناسان بر این باورند، بحران کنونی آب از عملکرد چند مدیر یا یکی دو دولت پدید نیامده است بلکه حاصل شیوه نادرست مدیریت منابع آبی و الگوی نادرست مصرف در طول بیش از سه دهه است. از تغییرات اقلیمی و عملکرد مسئولان گرفته تا مردم در بحرانی شدن منابع آبی دخیل هستند. بنابراین جست وجو به دنبال مسببان خشکسالی و کم آبی چندان کارساز نخواهد برد. چرا که وضعیت فعلی در اثر عواملی چون تغییر اقلیم، کاهش بارش ها و همچنین مدیریت نادرست منابع آبی به وجود آمده که رفته رفته به بحرانی ملی و تهدیدی علیه امنیت ملی تبدیل خواهد شد.
اعتراضات گسترده چندی پیش که از سوی کشاورزان اصفهانی به انتقال آب این استان به یزد رخ داد، هشدار جدی برای ورود استان های مرکزی ایران به تنش های ناشی از کم آبی تلقی می شود. شماری از کارشناسان محیط زیست عامل اصلی این اختلافات را در اجرای پروژه های انتقال آب که از سال 1384 کلید خورد، جست وجو می کنند. این طرح ها با هدف اشتغالزایی، توسعه کشاورزی ، صنعتی و تامین آب شرب مردم این مناطق اجرا شد اما اکنون به عامل اختلاف ساکنان این مناطق تبدیل شده است. از سوی دیگر اجرای طرح های توسعه در بخش های کشاورزی و صنایع، کم آبی در فلات مرکزی ایران را تشدید کرده است. برخی استان های مرکزی ایران در سال های گذشته میزبان صنایع مهم، بزرگ و آب بر فولاد و ذوب آهن بودند.
اختلافات رویداده بر سر مساله آب که از سال گذشته آغاز و تا یک هفته پیش ادامه داشت؛ باعث شد تا تیر ماه سال 96 کمیته امنیت آب تشکیل و بحران آب به مثابه مساله ای امنیتی در کمیسیون امنیت ملی مجلس بررسی شود. از آن زمان تاکنون بارها مسئولان وزارت نیرو و کشور به وقوع جنگ آب در آینده اذعان کرده و هشدار داده اند.
کارشناسان آب و محیط زیست، ریشه پدید آمدن چنین وضعیتی را در عدم مدیریت صحیح منابع آبی در دوره های مختلف و نبود تعامل و همکاری های بین استانی عنوان می کنند. آنان راه نجات ایران را نخست پذیرفتن بحرانی بودن وضعیت از سوی مسئولان دانسته و بر لزوم مشارکت وزارتخانه، سازمان، ارگان و نهادهای مدنی در برنامه ریزی و یکپارچه سازی مدیریت تاکید می کنند. مدیریت درست منابع آبی ایران به ویژه در بخش کشاورزی و صنعتی جز با تعامل میان مدیران استانی امکان پذیر نخواهد بود. به نظر می رسد تا زمانی که تلاشی برای حل مساله از طریق گفت وگو و مشارکت روی نداده، شاهد درگیری های استانی که رسانه ها از آن به عنوان «جنگ استانی» یاد کردند، خواهیم بود.
این در حالی است که پیشینه تاریخی ایران و سازه های باقی مانده از آن دوره که شامل سدهای خاکی، قنات و کاریزهای ساخته شده در بخش های مختلف کشور به ویژه مناطق خشک، نشان می دهد ایرانیان فرهنگ مصرف درست آب را می دانسته و از همان زمان به دنبال مدیریت منابع آبی خود بوده اند.