حال دروازهبانی ایران خوب نیست، گلرهای ایران نیازمند تلنگر جدی هستند؛ آیا کسی هست که این نقاط ضعف را ببیند؟!
به گزارش خبرگزاری فارس، 52 روز دیگر تا جام جهانی باقی مانده است و برخلاف کارلوس کی روش که قرص و محکم دلش به دروازه بانانی که در مدت اخیر به اردوهای تیم ملی دعوت کرده، گرم است، دل ما خیلی هم قرص نیست. نه از آن بابت که گلرهای حال حاضری که مدنظر سرمربی تیم ملی هستند این قدر ضعیف و از کار افتاده هستند که نتوان روی آنها حساب کرد اما اساسا در فوتبال ایران همه چیز را نباید فنی دید. گاهی اخلاق و ظرفیت بازیکنان هم در روند عملکرد آنها تاثیرگذار است و نمی توان نسبت به این نکته های اخلاقی بی تفاوت بود.
این یک واقعیت انکار نشدنی است که بعد از اتفاقاتی که بین کی روش و مهدی رحمتی 5 سال پیش رخ داد دروازه تیم ملی روند ثابتی به خود ندیده است و در هر دوره ای سرمربی تیم ملی روی یک دروازه بان زوم کرده اما بعد از گذشت 5 سال هنوز درون دروازه تیم ملی به ثبات نرسیده است. شاید در یکی دوسال اخیر حضور علیرضا بیرانوند در تیم ملی کمی ثبات را به درون دروازه تیم ملی بازگردانده باشد اما عملکرد فنی و رفتاری گلر پرسپولیس هم چندان قابل دفاع و درخشان نیست که بتوان از او به عنوان گلر ثابت تیم ملی و حتی پرسپولیس در چندین سال متوالی نام برد.
تیم ملی از 5 سال گذشته دروازه بان های مختلفی را درون دروازه خود دیده است از علیرضا حقیقی که در جام جهانی 2014 انتخابش به عنوان دروازه بان شماره یک تیم ملی همه را شگفت زده کرد تا علیرضا بیرانوندی که این روزها سودای دروازه لیورپول را در سر دارد اما...؟! سوشا مکانی چه می کند؟ رحمان احمدی و دانیل داوری در چه وضعی به سر می برند؟ حامد لک و رشید مظاهری چند بازی را بدون دردسر و گلهای عجیب خوردن برای تیم های باشگاهی شان در آورده اند؟ امیر عابدزاده در لیگ ایران نتوانست خودی نشان دهد او این روزها در ماریتیمو پرتغال است و عملکرد او برای کیروش قابل قبول بوده و در اردوهای اخیر جزو دعوت شده ها بوده اما هنوز درون دروازه تیم ملی ایران امتحانی پس نداده است. سید حسین حسینی با توجه به فرصتی که در استقلال به دست آورده در چند اردو به تیم ملی دعوت شده اما این دروازه بان 27 ساله هم هنوز در قامت یک شماره یک واقعی خودش را ثابت نکرده است.
کارلوس کی روش در قامت سرمربی تیم ملی تا به حال نشده در مورد نقاط ضعف تیم ملی بر طبل بکوبد و ضعف شخصیت فنی و رفتاری بازیکنانش را به گونه ای برملا کند که نشان دهنده منویات قلبی اش در مورد شاگردانش باشد. کی روش شاید اهدافی دارد مثلا نمی خواهد آتو به رقیبانش بدهد یا نمی خواهد اعتماد به نفس آنها را پایین بیاورد و شاید هم نمی خواهد غرورش را بشکند و قبول کند حال ایران درون دروازه خیلی خوب نیست. او حتی این اواخر تاکید کرده درون دروازه خیالش راحت است اما ما که از بیرون به قضایا و اتفاقات نگاه می کنیم راحت تر می توانیم در مورد این موضوع ورود کنیم.
همه این مسائل فنی یک طرف آنچه که نمی توان از آن بی تفاوت گذشت روند ثبات اخلاقی و ظرفیت و جنبه دروازه بانانی است که این روزها بدجور سودای رفتن به جام جهانی آنها را گرفته است.
دروازه بانانی که مدعی حضور در جام جهانی هستند هر یک به دلایلی که کمتر کسی است در فوتبال با آن آشنا نبوده و از آن خبر نداشته باشند یک جای کارشان می لنگد.
حالا که 52 روز تا جام جهانی فرصت باقی است به نظر می رسد برخی را توهمی گرفته که خالی کردن این توهمات خودش انرژی مضاعفی می خواهد.
مدتهاست که از دو دروازه بان دو تیم پرطرفدار پایتخت استقلال و پرسپولیس رفتارهایی دیده می شود که نیازمند جدی برای بررسی عملکرد رفتاری و گفتاری آنهاست اما انگار دو باشگاه پرسپولیس و استقلال خود را به خواب زده اند و این بی عرضگی کنترل بازیکنان تا این حد بسیار آزاردهنده است.
پرچمدار اول بروز رفتارهای عجیب و غریب خود علیرضا بیرانوند است. دروازه بانی که سال گذشته ناگهان در شرایط حساس در یک حرکت احساسی گفت خسته شده و می خواهد برود و البته هواداران پرسپولیس هم حسابی از خجالت او در آمدند تا یک دروازه بان تازه وارد این چنین برای پرسپولیس خط و نشان نکشد البته دیگر ماجراهای بیرانوند و مذاکراتش با باشگاه استقلال و عقاید سابقش در مورد استقلال به جای خود محفوظ است. بیرانوند امسال هم دست از این رفتار بی ثباتش دست برنداشت و نیم فصل بحث سرباز شدن خود را علم کرد تا سرخپوشان را وارد یک شرایط تازه کند.او در یک مصاحبه ای عجیب عنوان کرد می خواهد بعد از جام جهانی لژیونر شود و برای لژیونر شدن نیازمند این است تا سرباز شود و به همین دلیل می خواهد به تراکتورسازی برود! این خود بزرگ بینی که او چطور خود را گلر اول تیم ملی در جام جهانی دیده و اینکه از کجا می داند بعد از جام جهانی با خیل عظیمی از پیشنهادات اروپایی روبرو می شود سوالی است که هنوز جوابی برای آن پیدا نکرده ایم. درست است که در بازی های مهم تیم ملی کی روش، بیرانوند را درون دروازه تیم ملی قرار داده است اما سرمربی تیم ملی نشان داده غیر قابل پیش بینی است و شاید تا روز آخر تصمیم او برای درون دروازه تیم ملی تغییر کند.
در عجیب بودن رفتارهای گلر پرسپولیس همین بس که او بعد از بازی با نفت تهران در جمع خبرنگاران اعلام کرد می خواهد سرباز شود اما درست 5 دقیقه بعد از این صحبت ها مقابل دوربین 90 وقتی با سوال گزارشگر در این خصوص روبرو شد 180 درجه حرفش را تغییر داد و منکر رفتن و سربازی رفتن شد! حال خبرنگاران در آن لحظه بی شک با حال برانکو در جریان بازی با پارس جنوبی کنار زمین تفاوت نداشت. جایی که محسن فروزان پنالتی خود را خراب کرد و درون محوطه 18 قدم پرسپولیس برسر خود می کوبید که چرا این ضربه را از دست داده و بیرانوند به جای اینکه بازی را شروع کند تا دروازه خالی پارس جنوبی بماند و مهاجمان تیمش شروع به بحث با داور کرد تا هم کارت
زرد بگیرد هم فرصت گلزنی تیمش را نابود کند و هم برانکو را کنار زمین به فنا دهد. او در جدیدترین اظهاراتش از این گفته که می خواهد به لیورپول برود. البته اینکه او دوست دارد در یک تیم بزرگ اروپایی بازی کند اصلا بد نیست اما اینکه این آرزوی بزرگ باعث شود رفتار او هم متاثر از آرزوهایش شود و شرایط واقعی که در آن هست را نادیده می گیرد و براساس تفکرات و ذهنیات شخصی خود نقاب بزند اصل خوشایند نیست. او این روزها از نظر فنی هم باید به صورت جدی نقد شود و تلنگر اساسی بابت عملکردش در طول بازی ها باید بخورد. اگر قرار است او دروازه بان تیم ملی در جام جهانی باشد به جای ششدانگ باید ششدانگ دیگر هم قرض کند تا بداند رفتار و عملکرد فنی اش تا چه اندازه می تواند در عملکرد ایران در روسیه تاثیر بگذارد. شاید اگر برانکویی در پرسپولیس نبود بیرانوند با این رفتارهای عجیبش خیلی زودتر به نابودی رفته بود اتفاقی که برای سید حسین حسینی در استقلال پیش بینی می شود.
سید حسین حسینی این روزها دچار خودبزرگ بینی عجیبی شده است. ادامه این روند که رگه های این رفتار خطرناک بعد از اینکه او متوجه شد برای جام حذفی شفر روی مهدی رحمتی نظر دارد، نشان داده شد. جایی که در اینستاگرام همه بازیکنان استقلال حتی شفر را آنفالو کرد و بعد از اینکه متوجه شد چه رفتار اشتباهی مرتکب شده برای همه درخواست مجدد فرستاد. ایراد اصلی به خود باشگاه استقلال باز می گردد که در ترویج بازیکن سالاری چنان پیش قدم شده که وقتی چنین رفتاری را از بازیکن تیمش می بیند نه تنها واکنشی ندارد بلکه خیلی بی تفاوت از این اتفاقات می گذرد.
حالا درست بعد از برد استقلال مقابل پیکان و در روزی که سید حسین حسینی 27 ساله دو بار دروازه اش باز می شود و از قضا گل های بدی هم می خورد برای دور کردن فشار از خود و برای فرار رو به جلو در اینستاگرام خود همه پست هایش را پک می کند و از خداحافظی صحبت می کند و از شفر هم بابت محبت هایی که به او کرده تشکر می کند. به نظر می رسد بازیکنان ما گاهی یادشان می رود از کجا آمده اند و در این مسیری که اکنون هستند چه راهی را در پیش دارند. کل حضور سید حسین حسینی در استقلال چه مقدار است که به خود اجازه می دهد این طور با احساسات هواداران تیمش بازی کند؟ اصلا او در این مدتی که در جمع آبی پوشان بوده چه کرده است که این چنین متوقع شده است؟ آقای حسینی شما از کدام استرس صحبت می کنید؟ تاکنون بیش از 25 بازی برای استقلال در فصل جاری درون دروازه آبی پوشان بوده ای و این همه فرصت برای نشان دادن خودت داشته ای چطور می شود ناگهان هجمه ای از استرس ها روی شانه هایت سنگینی می کند؟اگر حافظه خودت یاری نمی کند ما یادمان است که در برنامه 90 از منصوریان بابت اینکه فرصت را فراهم کرد تا گلر ثابت استقلال شوی تشکر کردی اما یادی از شفر نکردی اما چی میشود که درست در فاصله یک
هفته مانده به پایان لیگ فشار بازی در استقلال و استرس ها و ناجوانمردی ها علیه خودت را مطرح می کنی و در نهایت از شفر بابت محبت هایی که در حقت کرده تشکر می کنی؟
این چه رسمی است که بین بازیکنان رواج پیدا کرده تا تحت فشار قرار می گیرند صفحات شخصی خود در فضای مجازی را مثل اسلحه مقابل منتقدان خود قرار می دهند و صحبت از افشاگری می کنند؟ به نظر می رسد برای برخی از بازیکنان ایرانی این صفحات مجازی تبدیل به اسباب بازی است که هر گاه روح و روانشان بهم می ریزد بهترین جا برای خالی کردن خود می دانند و فردا روزی که آرام شدند همه چیز را گردن هکرها می اندازند. این همه بازی کردن با افکار عمومی را در کدام کلاس درس یاد گرفته اید؟ دوستان رسانه ای یا غیر رسانه ای که به این افراد تازه مطرح شده در فوتبال خط می دهند تا این طور آبروی خود را به معرض نمایش بگذارند کاش به این بازیکنان یاد بدهند که ظرفیت و جنبه داشتن در این فوتبال هزار چهره و بی رحم از هر چیزی مهمتر است و آنکه یارای نگهداری از جایگاه، شهرت و محبوبیتش را ندارد همان بهتر که خداحافظی کند و برود.
سید حسین حسینی تحت فشار چه کسی است؟ آیا موقعیت بهتر از این می خواهد که شفر از همان ابتدای ورودش به استقلال او را مرد شماره یک آبی پوشان کرده و برای رسیدن او به کلین شیت حمایتش کرد؟ شرایط از این بهتر که مورد توجه کیروش قرار گرفته و شاید یکی از مردان ایران در جام جهانی باشد؟ او چطور خود را اول راه می داند درحالی که سن 27 سالگی اول راه بودن نیست و انتظار رفتار پخته تری از او می رود اما سید حسین حسینی و حسینی ها نشان می دهند برای لقب دادن به بازیکنان ایرانی باید سعه صدر بیشتری به خرج داد و کار هر کس پوشیدن پیراهن تیم های بزرگ نیست. مطمئنا بازیکنانی که بالای 10 سال در تیم های استقلال و پرسپولیس حضور داشته اند و اکنون محبوب هستند یا از ذهن ها نمی روند بی دلیل نبوده است و هر آن کس که دچار توهم و خود بزرگ بینی است همان بهتر که در تیم هایی باشند که این استرس ها روحیه لطیف و نازک نارنجی آنها را خدشه دار نکند.
سخن آخر با گلرهایی که می خواهند در فوتبال ایران تاریخ ساز شوند؛ از بازی و تاریخسازی مرحوم حجازی و احمدرضا عابدزاده سال هاست که میگذرد، بسیاری از جوانان امروز حتی بازی های آنها را ندیده اند، اما همچنان آنها عقاب های فوتبال ایران شمرده می شوند. همچنان شناسه گلری فوتبال ایران بنام ناصر خان و احمدرضا است. گلرهایی که یک شبه عقاب نشدند و با ثبات فنی و اخلاقی شان بنام وطن افتخارآفرینی کردند.
گلرهای سرخابی! امروز در کانون توجهات قرار گرفتهاید، چرا که این بیشه تهی شده از عقابهای تیزپرواز و تنومند.