استقبال از پایان داستان احمدی نژاد در میان اصولگرایان چنان چشمگیر و پرهیجان بوده که آدم شک می کند که نکند از همان سال 83 و 84 این اصولگرایان با بصیرت مخالف او بوده اند. محمدرضا باهنر گفت : احمدی نژاد حاضر به همکاری با جریان اصولگرایی نشد و ما نیز نتوانستیم با او کار کنیم. دبیرکل موتلفه سعی کرد سفید نمایی کند و گفت : در غیاب احمدی نژاد ، امید به وحدت اصولگرایان بیشتر شده است . سخنگوی جامعه روحانیت تهران هم کلا کار را یک سره نمود و اعلام کرد: احمدی نژاد برای ما موضوعیت ندارد! قبل از همه اینها هم یکی از بزرگان اعلام کرده بود که نهی احمدی نژاد از کاندیداتوری ، باعث شد « فتنه» در نطفه ، خفه شود ! دو سه روز دیگر همین طوری پیش برود و از این جور اظهار نظرها بشنویم ، باید ایمان بیاوریم به اینکه این اصلاح طلبان بودند که با کمک هاشمی رفسنجانی ، محمود احمدی نژاد را آوردند و او را « معجزه هزاره سوم» نامیدند و هشت سال تمام ، برای هاله نور دور کله اش اسفند دود می کردند!
با این همه در میان واکنش هایی از قبیل موضع گیری های قشنگ بالا ، موضع گیری محسن رضایی ، واقعا موضع گیری شاخص و بر مبنای تحلیل سیستماتیک و اصول علمی نقد سیاسی بود ؛ وی با اشاره به نامهای که احمدی نژاد درباره نظر رهبری مبنی بر منع وی از شرکت در انتخابات آتی نوشته ، اظهار داشت: «اقدام رییسجمهور سابق، کار مثبتی بود» ... و به این ترتیب ، دهان همه سیاسیون ، متفکران ، اقتصاد دانها ، اساتید دانشگاه و دیگر صاحب نظران از تعجب باز ماند و یاد گرفتند که حتی به موضوعاتی شبیه نامه احمدی نژاد هم می توان این قدر دقیق نگاه کرد و آن را عمیق و علمی تحلیل کرد.