تنها صندلی بود که بر سر آن رقابت نمیشد و همگان بر یک اصل نانوشته پایبند بودند که ریاست مجلس خبرگان یک رئیس دارد و آنهم آیتالله علی مشکینی است. وقتی انتخابات اعضای هیئت رئیسه این مجلس انجام میشد هیچکس به احترام این روحانی شناخته شده وارد کارزار نمیشدند و ترجیح میدادند شانس خود را در جایگاه نواب رئیس امتحان کنند.
درگذشت آیتالله مشکینی در سال ۸۶، تغییر بزرگی در این مجلس ایجاد کرد، دیگر آن اصل نانوشتهای وجود نداشت که نمایندگان خبرگان به آن پایبند باشند. به خاطر همین فضای دوقطبی برای رسیدن به کرسی ریاست مجلس خبرگان شکل گرفت که یک سو آیتالله هاشمی رفسنجانی بود و سوی دیگر سه ضلعی، آیتالله یزدی، آیتالله جنتی و آیتالله مصباح یزدی.
پیروز رقابت این دو گروه، هاشمی رفسنجانی بود تا نام او به عنوان دومین رئیس مجلس خبرگان طی ادوار مختلف در تاریخ ایران ثبت شود. حوادث سال ۸۸ و تاثیر آن به فضای مجلس خبرگان نیز کشیده شد. برخی از اعضای مجلس خبرگان اعتقاد داشتند که رئیس مجلس خبرگان باید فردی باشد که به دور از فعالیتهای سیاسی و جناح بندیهای موسوم باشد. حتی برخی از آنان اعتقاد داشتند که هاشمی رفسنجانی به دلیل مشخص نکردن مواضع خود در قبال حوادث سال ۸۸ نمیتواند ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشته باشد.
همین فضا باعث شد تا نام آیتالله مهدوی کنی به عنوان نامزد ریاست مجلس خبرگان مطرح شود. روحانی که مورد قبول جریانهای سیاسی و مورد اعتماد رهبری و همچنین شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی بود. بعد از گذشت سه سال از ریاست هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی به عنوان سومین رئیس بر کرسی ریاست صندلی مجلس خبرگان تکیه زد تا این کرسی بعد از درگذشت آیتالله مشکینی دچار دستخوش تغییرات گسترده شود.
بسیاری بر این باور بودند که حضور آیتالله مهدوی کنی در این پست میتواند تداعی کننده نقش آیتالله مشکینی در این مجلس باشد و او سالها بر این صندلی تکیه بزند. درگذشت آیتالله مهدوی کنی اما این معادلات را برهم زد تا دوباره ذهنها به سمت صندلی خالی برود که قرار است در اسفند ماه رئیسی برای آن از سوی مجلس خبرگان انتخاب شود.
سید احمد خاتمی از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان در تحلیلی که آن را بر اساس شنیدهها بیان کرده بود گفت که :« شنیدهها حکایت از آن دارد که آیت الله هاشمی رفسنجانی تمایلی به نامزدی برای ریاست خبرگان ندارد.» بیان همین سخن کافی بود تا نزدیکان آیتالله هاشمی در واکنش به این خبر اعلام کنند که اگر آیتالله صلاح بدانند در انتخابات ریاست مجلس خبرگان شرکت میکنند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز در واکنشی به اخبار آمدن و نیامدنش گفت:«درصورتیکه بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمیدانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند،آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد.»
با این سخنان آیتالله، این سوال در اذهان عمومی ایجاد شد که او چه کسانی را برای ریاست مجلس خبرگان صالح و اصلح نمیداند و چه کسانی را برای رسیدن به این پست مناسب میداند. برای پیدا کردن پاسخی مناسب به این پرسش باید به بارخوانی رفتار برخی از اعضای مجلس خبرگان با هاشمی رفسنجانی بپردازیم و ببینم که رئیس مورد نظر او برای مجلس خبرگان چه کسی است. ابتدا به کسانی میپردازیم که به نظر میرسد هاشمی رفسنجانی با ریاست آنان مخالف باشد.
قطعا سرلیست این افراد، شخص آیتالله مصباح یزدی است. آیتالله مصباح در گفتمانهای رایج در ادبیات سیاسی ایران به عنوان مخالف شماره یک هاشمی رفسنجانی شناخته میشود. روحانی که در کنار تسلط بینظیرش در فلسفه اسلامی دارای عقاید تند سیاسی است. مصباح یزدی، هاشمی رفسنجانی را یکی از علتهای تغییر گفتمان انقلاب اسلامی طی سالهای اخیر میداند. هاشمی نیز رئیس موسسه امام خمینی را یک روحانی تندرو با عقاید خاص میداند که چندان هم برای انقلاب مبارزه نکرده است. نمونه بارز اختلاف این دو روحانی سرشناس کشور، بار نشر خاطراتی از قبل از انقلاب بود.
قطعا اکر آیتالله مصباح سودای رسیدن به صندلی ریاست مجلس خبرگان را داشت باشد با رقیب جدی به نام هاشمی رفسنجانی مواجه خواهد شد.
آیتالله احمدجنتی دیگر گزینهای است که احتمال رقابت هاشمی رفسنجانی با وی وجود دارد. جنتی از منتقدان همیشگی هاشمی رفسنجانی بوده است. از اندیشه هاشمی تا بنزش، همیشه مورد نقد دبیر شورای نگهبان بوده است. بسیاری از ناظران سیاسی اعتقاد دارند که دبیر شورای نگهبان نقش بسزایی در رد صلاحیت آیتالله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بازی کرده است.
در اولین انتخابات ریاست مجلس خبرگان نیز هاشمی رفسنجانی با آیتالله جنتی به رقابت پرداخت تا نشان دهد رئیس مجمع تشخیص اعتقادی به ریاست آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان ندارد. در سال ۸۶ رئیس مجمع تشخیص با ۴۱ رای در مقابل ۳۴ رای آیتالله جنتی از مجموع ۷۶ رای، توانست به کرسی ریاست مجلس خبرگان تکیه بزند.
آیتالله محمد یزدی دیگر گزینهای است که هاشمی حاضر به رقابت با اوست. در سالهای نه چندان دور کنایههای این دو آیتالله به یکدیگر نقل محافل سیاسی ایران بود. شاید بتوان گفت بعد از دهه ۷۰ شمشیر نقد این دو آیتالله بر روی هم کشیده بوده است.
در کنار این سه چهره شناخته شده مجلس خبرگان، میتوان از سید احمد خاتمی و علم الهدی امام جمعه مشهد نیز نام برد که میتوانند پای هاشمی را به عرصه رقابت برای رسیدن به کرسی ریاست مجلس خبرگان باز کنند.
این بازی سیاسی اما میتواند روی دیگری نیز داشته باشد. درست مانند زمانی که آیتالله مهدوی کنی برای ریاست مجلی خبرگان نامزد شد و هاشمی به احترام او نامزدی انصراف داد. علی عسگری از روحانیون نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد شرایط حضور هاشمی برای ریاست مجلس خبرگان گفته است که :« در صورت ثبت نام کردن افرادي همچون آيت ا... هاشمي شاهرودي و آيت ا... واعظ طبسي براي رياست مجلس خبرگان، آقاي هاشمي ضرورتي براي ثبت نام در اين انتخابات نمي بيند.»
همانطور که مشخص است هاشمی رفسنجانی برای ریاست مجلس خبرگان به نیروهای معتدل چشم دوخته است و انتظار دارد آنان برای این پست نامزد شوند. هاشمی شاهرودی و واعظ طبسی از روحانیون نزدیک به هاشمی رفسنجانی و مورد احترام تمام حریانهای سیاسی در کشور هستند. هاشمی رفسنجانی در آخرین روز تکیه زدن بر صندلی مجلس خبرگان، اعلام کرد که در سال ۸۶ از واعظ طبسی برای این پست دعوت کردهاند که تولیت حرم امام رضا (ع)، این پیشنهاد را قبول نکرده است. هاشمی شاهرودی نیز از دیرباز جایگاه ویژهای نزد هاشمی رفسنجانی داشته است.
باید دید که در اسفندماه سال ۹۳، چه کسانی وارد کارزار انتخابات مجلس خبرگان خواهد شد و هاشمی رفسنجانی به عنوان یک سیاستمدار کارکشته با چه استراتژی وارد این میدان خواهد شد.
منبع:نامه نیوز