عزیزی در گفتوگوی اختصاصی مفصل دربراه شرایط اخیر فوتبال و ماجرای دایی و مایلی کهن حرف می زند.
نظر مساعد ۲۵ نفر را گرفتم
من سعی کردم نظر مساعد تعدادی از ورزشکاران و هنرمندان که از دوستان خودم بودند، برای صدور بیانیه آشتی کنان آقای دایی و مایلیکهن، بگیرم. چون به عقیده من فوتبال هم با هنر عجین شده است، نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا این قضیه وجود دارد. دوست داشتم من هم سهم کوچکی درحل این مشکل داشته باشم.
مایلیکهن گردن دایی حق دارد
اگر بخواهم بگویم که علت جمع کردن نظر مساعد هنرمندان و ورزشکاران چه بوده است باید بگویم کسی که حقیقا دایی و مایلیکهن را دوست دارد، فوتبال و فوتبالیست را دوست دارد و بزرگی آنان را دیده است، به طور مثال همین هنرمندان سرشناس و بزرگ میدانند که درگیری دو بزرگ فوتبال و بحث زندان و اینطور چیزها خیلی مشکل بدی است. نباید بین شاگرد و استاد این مسائل پیش بیاید. به هر حال یک دوره علی شاگرد مایلیکهن بوده است و مایلیکهن گردن او حق دارد. من خودم اولین کسی بودم که مصاحبه کردم، اصلا خوب نیست که کار به زندان و شکایت کشیده است.
شناسنامه و تاریخ روبهروی هم
ما نباید فراموش کنیم که مایلیکهن مربی تاریخ سازترین تیمملی فوتبال در سال ۹۶ بود که کمترین مربی خارجی و داخلی تا به حال یک همچنین نتایجی را گرفته است، علی دایی هم که شناسنامه فوتبال است. دعوای این دو تا صددرصد به خاطر افراد سودجویی است که دنبال حاشیه هستند واز آن به نفع خودشان بهره برداری می کنند. ما در این بیانیه نمی گوییم چه کسی مقصر است و چه کسی مقصر نیست. نعیم سعداوی با من تماس گرفت که استیلی، خاکپور و پیروانی همه جمع شده اند تا دایی و مایلیکهن را آشتی بدهیم. من هم خیلی استقبال کردم و سعی کردم با بقیه هم صحبت کنم و آنها را برای شرکت در این کمپین راضی کنم.
همه چیز از ۹۸ شروع شد
عزیزی در پاسخ به این سوال که خودش بارها از دایی و مایلیکهن انتقاد کرده است، پاسخ داد که من فکر می کنم اولین جرقه اختلاف علی دایی و مایلیکهن به پیش از جامجهانی ۹۸ برمی گردد که با هم مشکل پیدا کردند. بعد از دوره بازیگری علی دایی هم که شروع به کار کرد. من به این مساله اعتقاد دارم که یکی از طرفین باید در این مساله کوتاه می آمد، باز هم تکرار می کنم که من دنبال مقصر نیستم چون من نه از اول نمی دانم که در کل از کجا به وجود آمد و نه می دانم اختلافشان سر چه بود؟ فقط این را می دانم که هر دو نفر از آدم های تاثیرگذار فوتبال ایران بودند. نمی دانم چرا یکی کوتاه نیامده و کجا یکهو داستان بریده شده، اطلاعی ندارم.
اگر از مایلی کهن انتقاد کردم اشتباه کردم
خود خداداد عزیزی معمولا منتقد است اما انتقادهای فوتبالی می کند و همه این را می دانند. هیچ وقت هم آدم سیاسی نبودم، بارها به من پیشنهاد کرده اند که آقا بیا وارد سیاست بشو، بحث هم این بوده که سیاسیون نباید در ورزش باشند، بعد من خودم بروم در سیاست. خوب خنده دار است و همه تعجب میکنند! علی دایی دوست خوب من هست، برای همین من از او انتقاد کردم به عنوان یک دوست و همبازی اما از مایلیکهن انتقاد نکردم اگر هم این کار را کرده ام غلط بوده .
هرگز از مربیانم انتقاد نکرده ام
عزیزی در پاسخ به این سوال که علاوه بر دایی و مایلیکهن نکونام و قلعهنویی هم کار را به شکایت رساندند پاسخ داد که ما دقیقا با نعیم سعداوی و دوستان به همین قضیه فکر کردیم که یک موقع باب نشود، هر کوچکتری تا تقی به توقی می خورد کار را به شکایت و زندان برسانند. من آدمی هستم که معمولا تند صحبت می کنم، سالیان سال هست که همه من را می شناسند شما هم بارها با من صحبت کرده اید. اما یاد ندارم که هیچ وقت درباره پیشکسوتم صحبتی انجام داده باشم یا به آنها پریده باشم. من با مایلیکهن در تیمملی مشکل داشتم یادم نمی آید پشت سرش حرف زده باشم یا از شکایت کرده باشم. با طالبی در جامجهانی مشکل داشتم به خاطر ندارم در مصاحبه ای برعلیه او حرفی زده باشم. در پاس می گفتند با جلالی مشکل داشتم که اصلا اینطور نبود اما شما دیدید من تا به حال به آقامجید پریده باشم؟
نکونام هم مدارا کند
مشکل فوتبال ما امروز این است که کسوت از بین رفته. احترام به بزرگترها واجب است ۸۰درصد همین خرابی فوتبال را باعث و بانی اش را همین افراد غیرفوتبالی می دانم که وارد فوتبال شدند. من از فوتبالیست چه در عرصه ملی خواهش می کنم علیه پیشکسوتشان صحبت نکند چون روزی خودشان هم جایگاه آنها را پیدا می کنم. من از قضیه نکونام و قلعهنویی اطلاعی ندارم و بیشتر در روزنامه ها از شکایت آنها خوانده ام. اما فکر می کنم اگر یک ذره کسوت رعایت می شد این اتفاقات نمی افتاد.جواد نکونام از من کوچکتر است به عنوان دوست و کاپیتانش بودم با هم همبازی بودیم و از او تجربه بیشتری دارم می گویم بیاید و مدارا کند. حالا امکان دارد در این قضیه حق با قلعهنویی باشد یا حق با جواد باشد، چون هر دویشان فوتبالی هستند زبان من را متوجه می شوند، جواد منظور حرف من را می داند، خودش سه، چهار سال دیگر فوتبال را کنار می گذارد و می شود پیشکسوت؛ بعد چند جوان تازه به دوران رسیده بیایند به او حرفی بزنند خوب ناراحت می شود.
شغل شوهرخاله بازیکن ربطی به فوتبال ندارد
من بارها گفته ام و روی حرفم هم پافشاری می کنم شما ببینید پربیننده ترین برنامه تلویزیون بر اساس آمار و گفته ها برنامه نود است چون در این برنامه حاشیه و دعوا هست، بعد شما چه توقعی از فوتبال دارید؟ از دو ساعت این برنامه ۱۵۰ دقیقه اش این را به جان آن می اندازند. آدم ها را وادار می کنند برعلیه هم حرف بزنند، بعد هم برای این برنامه دست و هورا می زنند. ما در یک برنامه زنده تلویزیونی به جز زشتی یک فوتبال چه چیز دیگری را نشان دادیم؟دو تا برنامه هم که خنثی بود و فقط فوتبال را نشان می داد حالا مجبور است به خاطر جلب مخاطب به حاشیه بپردازد. ما حتی در پخش زنده تلویزیونی بازی بارسلونا و رئال مادرید هم از حاشیه ها حرف می زنیم. مجری بازی را می برد در حاشیه که بابای فلان بازیکن این کار را کرد، خاله اش این حرف را زد و شوهرخاله اش آن کار را کرد. این خود ما هستیم که حواشی را دوست داریم.
پیشوند آقا از اسم ها افتاده است
فوتبال ما بنای درستی ندارد، چرا چون می شود از حاشیه پولسازی کرد، کلاهبرداری و دزدی کرد. چرا ۱۰ سال پیش که پخش زنده در فوتبال نبود، کسی در فوتبال به کس دیگری بی احترامی نمی کرد؟ علی پروین بود علی آقا، همایون شاهرخی بود همایون خان، ناصر حجازی بود ناصرخان، اما حالا شده در نهایت علی دایی، حمید استیلی، پیشوند و پسوند آقا هم از اول و آخر اسم ها افتاده ولی باور کنید سال ۷۴ ـ ۷۳ که من به بهمن رفتم اگر نادر محمدخانی و سجادی و رضا رضایی منش و مارکار آقاجانیان سر آبمیوه نمیرفتند، بعد از تمرین. ما اصلا جرات نمی کردیم جلو برویم. شاید برای بچه های امروزی بگویید خنده اش بگیرد، آن موقع ها ما خجالت می کشیدیم جلوی بزرگترها با مایو توی استخر و سونا برویم.
دوئل مربی و فوتبالیست
الان در فوتبال ما همه اش حاشیه است، بعد آدم می آوردند در تلویزیون می گوید حلقه مفقوده فوتبال ما فرهنگ و اخلاق است. شما مفقودی را از زمانی شروع کردی که این قدر در تیتراژ و برنامه هایتان از حاشیه حرف زدید. از هر بازی دو دقیقه نشان می دهند که جمعا می شود ۲۰ دقیقه بعد ۲ ساعت جار و جنجال می کنند. به نظر من هنوز روزهای خوب فوتبال است که از همدیگر شکایت می کنیم. با این روند که پیش می رود، فکر می کنم یک روزی اتفاق بیافتد که به خاطر کل کل و مربی آنها بخواهند با هم دوئل کنند. ای کاش اینقدر که به این حواشی دامن زدند، به دنبال حلقه مفقوده فوتبال در اخلاق و فرهنگ بودند به اصل فوتبال هم رسیدگی می کردند. شما ببینید استقلال و پرسپولیس در لیگ دارند بازی می کنند، پخش تلویزیونی هم نمی شود اما ۵هزار نفر به استادیوم می آیند. این نشان می دهد که حال مردم دارد از فوتبال و فوتبالیست ها به هم می خورد. ما خودمان اینطور خواستیم، شما ببینید در سطح ملی الان وضعیت فوتبال ما افتضاح است. از نوجوان، جوان و بزرگسال شرایط خوبی ندارند، نمی دانم دیگر چه بگویم. امیدوارم که بقیه مسائل ختم به خیر شود.