کمتر از دو هفته دیگر به آغاز بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران باقی است. مقدمات برگزاری این رویداد بزرگ فرهنگی فراهم شده و ظاهراً همه چیز مهیای حضور ناشران، نویسندگان، مترجمان، شاعران، اهالی قلم و در نهایت علاقهمندان به کتاب و کتابخوانان در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) است. رئیس نمایشگاه کتاب تهران آمادگی خود و این مجموعه را برای واگذاری «کلید» آن به تشکلهای صنفی نشر اعلام کرده است. برخی «قفل»ها باز شده و برخی هم آنگونه که معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید در شُرُف بازگشایی است. سیدعباس صالحی ، به برخی کارهای اساسی انجام شده برای بازگشت اعتماد به جامعه نشر و برگزاری بهتر این نمایشگاه در سال جاری پرداخته است. متن این مصاحبه در زیر از نظر مخاطبان میگذرد:
* در آستانه برگزاری بیست و هفتمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هستیم. به عنوان رئیس این نمایشگاه، درباره ویژگیهایی که احتمالاً این دوره نسبت به دورههای قبل خواهد داشت، توضیح میدهید؟
از زمانی که بحث ریاست نمایشگاه یعنی ماههای آبان و آذر مطرح شد، چند مرحله را در خصوص آن گذراندهایم. مرحله نخست، همان مرحله پیش مقدماتی بود که طی آن جلسات متوالی با برخی از اصحاب حوزه فرهنگ و نشر تشکیل شد هم در خصوص تعریفمان از نمایشگاه، هم آسیبشناسی گذشته و هم رویکردهایی که میشود در دوره جدید دنبال کرد. بعد از آن جلسات مقدماتی، نمایشگاه وارد فاز اجرایی شد که در این مرحله هم یک شورای برنامهریزی و کمیتههایی به وجود آمد که مشغوال فعالیت شدند. در آن جلسات مقدماتی، اولین بحثی که مطرح شد، این بود که نمایشگاه کتاب تهران چیست؟ در واقع ما به دنبال تعریفی از چیستی نمایشگاه کتاب تهران بودیم چون برخی از نمایشگاههای کتاب خارجی، تعریف خود را پیدا کردهاند و باید تعریف ما هم از نمایشگاه کتاب تهران مشخص میشد.
به نظر میرسید که نمایشگاه کتاب تهران در ۲۶ دورهای که از عمرش میگذرد و داریم وارد دوره بیست و هفتم آن میشویم، سه مولفه را دارد و با این سه مولفه هم شناخته میشود که این مولفهها در خیلی از نمایشگاههای کتاب دیگر، همه با هم نیستند؛ اول اینکه نمایشگاه کتاب تهران یک فروشگاه بزرگ کتاب است، این ویژگی محل گفتگو بود که آیا یک ویژگی خوب است یا بد؟ یعنی این موضوع که ما فروشگاه بزرگی از کتاب به نمایشگاه نمایشگاه کتاب تهران داشته باشیم، موافقین و مخالفینی داشت. مخالفین میگفتند برخی از نمایشگاههای بزرگ کتاب مثل نمایشگاه کتاب فرانکفورت، جنبه فروشگاهیشان به این شکل که یک فضای وسیع و بزرگ با مخاطب عام باشد، نیست اما در پایان اکثریت قاطع این گروهها پذیرفتند که بالاخره با این وضعیتی که اقتصاد نشر ما دارد، حداقل نمیشود در کوتاه مدت و علیالخصوص امسال، این ویژگی را از نمایشگاه کتاب تهران زدود، بالاخره بخشی از ناشرین به این گردش مالی ناشی از فروش کتابهایشان در انبار در نمایشگاه کتاب تهران امیدوارند. لذا ما مجبور بودیم نمایشگاه کتاب تهران را با این ویژگی بشناسیم و همچنان این مولفه را برای آن حفظ کنیم.
ویژگی دوم نمایشگاه کتاب تهران، به وجود آمدن یک جشنواره ملی فرهنگی فراغت بر محور کتاب است که از جهت این ویژگی هم، نمایشگاه کتاب تهران با خیلی از نمایشگاههای کتاب دیگر متفاوت است یعنی اینکه میلیونها تهرانی و غیرتهرانی میآیند و به همراه خانوادهایشان در این رویداد حضور پیدا میکنند. عوامل جامعهشناختی و مردمشناختی مربوط به اینکه چرا نمایشگاه کتاب تهران اینگونه شده است، بحث خودش را دارد اما به هر حال این اتفاق افتاده است. در این خصوص هم بحث شد که بالاخره این خوب است یا بد؟ مثلاً کسی نوزادش را هم همراه خودش میآورد به این محیط و قس علی هذا. در این خصوص هم بحثهای مختلفی صورت گرفت و به نظر میآمد این مسئله هم مدافعین قابل توجهی داشت که میگفتند اتفاقاً این بسیار هم خوب است و فوایدی دارد و کسانی هم که منتقد این مسئله بودند، معتقد بودند که نمیشود این مسئله را هم از نمایشگاه کتاب تهران در سال ۹۳ زدود و به هر حال این یک ویژگی این نمایشگاه است.
ویژگی سوم مربوط به حالت نمایشگاهی این نمایشگاه بود یعنی اینکه در اینجا میشود کارهایی بر محور کتاب و حول و حوش کتاب انجام داد، کارهایی که به اقتصاد نشر و ترویج کتابخوانی کمک کند. در هر یک از این سه قسمت و سه مولفه، قرار شد ما برای تقویت، تکمیل و تاسیس برخی کارهای جدید، فعالیت کنیم. برنامههای متنوعی مطابق با تعریف هر یک از این سه مولفه صورت گرفت با این رویکرد که اولاً نقطههای ضعف ما در گذشته کجاها بوده است و الان چگونه میشود این نقاط ضعف را زدود یا حداقل آنها را کم کرد چون واقعاً نمیشود وعده داد همه آنها را از بین ببریم؟ و همچنین اینکه چه کارهایی جدیدی را میشود تاسیس کرد که قابل توجه باشد؟ به عنوان مثال اگر قرار است نمایشگاه کتاب، جشنوارهای فرهنگی باشد از فراغت مردم بر محور کتاب، چطور میشود این فضا را به فضایی جدیتر تبدیل کرد؟ امسال برنامههای مختلفی با این نگاه در نمایشگاه کتاب تهران در حال اتفاق افتادن است. و یا اگر ما بحث فضای نمایشگاهی را داریم، این فضای نمایشگاهی را با چه حوزههایی میشود آن را گسترش داد یا اساساً آنها را تاسیس کرد؟
به عنوان یک مثال میگویم که بالاخره ما بحث ترجمه کتابهای نویسندگانی ایرانی را به زبانهای دیگر داشتهایم و اینکه مجموعه کتابهایی که به این زبانها ترجمه شدهاند، چند عنوان بودهاند، چه بودهاند، پاسخ به این دست سوالات، نامشخص است چون ما کتابخانه ترجمه نداشتهایم. به هر حال باید مجموعه این کتابها در جای مشخصی باشند که نشان از یک دیپلماسی فرهنگی بر محور کتاب باشد. امسال این فرصت در سالن ترجمه ایران پدید آمده است که کتابهایی که از زبان فارسی به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند، به نمایش درآیند. ممکن است این سالن هنوز مقداری ناقص باشد اما در عین حال فرصتی ایجاد میکند که ما بدانیم از فرهنگ ایرانی و اسلامیمان چه چیزهایی به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است؟ الان در این خصوص در چه وضعیتی هستیم؟ خلاء ترجمههای ما کجاست؟ آیا مشکل در حیطه موضوع است یا از نظر ترجمه دچار مشکلاتی هستند؟ آیا فُرم این کتابها مشکل دارند یا عرضه و توزیع آنها دچار اشکال است؟ و چیزهایی از این قبیل. در واقع باب جدیدی در حاشیه نمایشگاه کتاب تهران باز میشود که خودش مقدمهای خواهد شد برای ایجاد خانه ترجمه ایران.
این یکی از همان ابعاد تاسیسی در خصوص نمایشگاه امسال کتاب تهران است و شاید دهها برنامه دیگر هم در بُعد نمایشگاهی برنامهریزی شده باشد. در بُعد فروشگاهی هم نکات مختلفی مورد نظر بوده که از جمله آنها خدماترسانی بهتر هم به مصرف کنندگان و هم به ناشرین، مورد اهتمام جدی بوده است، آسیبهای خدماترسانی، لیست شدهاند اینکه ما چه مشکلاتی در حوزه اطلاعرسانی، در حوزه رفت و آمد مردم و شرکت کنندگان، در حوزهها و مسائل مختلفی که به ما به عنوان برگزارکنندگان نمایشگاه برمیگردد، دارد. در این زمینه هم جلسات مختلفی برگزار شد و دهها نهاد آنها را برگزار کردند و این جلسات مننتهی به یکسری برنامهها شد که ما چگونه میتوانیم خدمات رسانی بهتری به ناشرین داشته باشیم؟ به عنوان مثال ما قبل از عید با سازمان گمرک و آقای کرباسیان (رئیس کل گمرک) داشتیم برای این هدف که چطور کتابهای ناشرین خارجی راحتتر و بیدغدغهتر به اینجا بیاید و مشکلاتشان کمتر شود؟
* در یکی، دو سال گذشته، فعالیت تعدادی از ناشران به دلایل مختلف به حالت تعلیق درآمده بود که البته در نیمه دوم سال گذشته تعداد زیادی از آنها رفع تعلیق شدند. شنیده میشود برخی از این ناشران اجازه حضور در نمایشگاه را دارند اما مسئله این است که اساساً این دسته از ناشران نمیتوانستهاند کتابی منتشر کنند و لذا حد نصاب کتابهایی که به یک ناشر اجازه حضور در نمایشگاه را میدهد یعنی ۲۵ عنوان را کسب نکردهاند. این ناشران چه تعداد هستند و آیا صحت دارد که قرار است در نمایشگاه شرکت کنند؟
بعد از رفع تعلیق از این ناشران، دو نظر در خصوص حضور آنها در نمایشگاه مطرح شد. نگاه اول این بود که اینها چون شرایطشان طوری بوده که نمیتوانستهاند کتاب چاپ کنند، حالا این فُرجه در اختیار آنها گذاشته شود که در نمایشگاه شرکت کنند اما بعداً در فضای جلسات و کمیتهها این مسئله مطرح شد که به هر حال امسال و به خاطر شرایط اقتصاد نشر، ناشرین زیادی هستند که آنها هم این مشکل را داشتهاند یعنی نتوانستهاند به آن تعداد لازم حضور در نمایشگاه، کتاب چاپ کنند و ما در مقابل تقاضاهای فزایندهای مواجه بودیم و برخی از این متقاضیان اظهار میکردند اگر اینها [ناشرانی که در سال گذشته از آنها رفع تعلیق شده است] با یک یا دو کتابی که چاپ کردهاند، حق حضور در نمایشگاه را دارند، ما که مثلاً ۵ کتاب، ۱۰ کتاب و یا ۱۵ کتاب چاپ کردهایم، پس باید به طریق اولی در نمایشگاه حضور داشته باشیم.
اگر ما مقابل این فشار فزاینده ناشرینی که نتوانسته بودند به تعداد لازم کتاب چاپ کنند، برای حضور در نمایشگاه، تصمیم درستی نمیگرفتیم، نوعی فرقگذاری به وجود میآمد. ضوابط نمایشگاه بر همین مبنا، تعدادی کتاب را مشخص کرده که اگر ناشری به این حد رسید، امکان حضور در آن را برای هم فراهم میکند و در غیر این صورت، خیر. در نهایت با خود ناشرینی که رفع تعلیق شده بودند، صحبت کردیم و عذرخواهی هم کردیم و گفتیم که بالاخره ما اگر بخواهیم امسال فضایی به شما بدهیم، این برداشت ممکن است بین برخی دیگر از همکاران شما به وجود بیاید که ما که تعداد بیشتری کتاب منتشر کردهایم، چرا حضور نداریم و اینها چرا هستند؟ لذا به آنها گفتیم اجازه بدهید مطابق ضوابط عمومی نمایشگاه عمل کنیم، انشاءالله در سالهای بعد که طبعاً تعداد کتابهای آنها هم بیشتر خواهد شد و ضوابط نمایشگاه اقتضا میکند که آنها حضور پیدا کنند، حضور پیدا خواهند کرد.
* یادم هست که روز آخر نمایشگاه کتاب سال قبل، آقای امیرزاده به عنوان رئیس هیئت رسیدگی به تخلفات ناشران اعلام کرد که برای ۴ ناشر در این نمایشگاه حکم صادر شده و اینها از حضور در نمایشگاه بعدی یعنی نمایشگاه امسال محروم هستند. بدیهی است که این ناشران جزو ناشرانی که در یکی، دو سال قبل فعالیتشان به حالت تتعلیق درآمده بود، نیستند. آیا آراء مربوط به این ناشران به قوت خود باقی است یا این رایها نقض شده و آنها میتوانند در نمایشگاه امسال شرکت کنند؟
این آراء در مرحله تجدید نظر، مجدداً بررسی شد و به نظر آمد موارد آنها، موارد شکلی بوده و با اخذ برخی تعهدات، قرار شد آنها هم بتوانند در این نمایشگاه شرکت کنند.
* ما هر ساله شاهد جمعآوری برخی آثار از سطح نمایشگاه بودهایم و اینها هم همگی آثاری است که هم اعلام وصل داشته و هم مجوز نشر از وزارت ارشاد. آیا امسال هم شاهد این رویه خواهیم بود؟
بله درست است، این اتفاق افتاده و ظاهراً چیز خوبی هم نبوده و در فضای نشر کشور، چیز ناگواری بوده است؛ اینکه کتابی که مجوز داشته و ناشر هم با همین نگاه آن را آورده به نمایشگاه، در نمایشاه در خصوص آن اتفاقاتی بیفتد. در همان جلسات مقدماتی و بعد هم جلسات برنامهریزی نمایشگاه هم جلسات اجرایی آن، تمهیدات جدی صورت گرفت که چه کار کنیم که امنیت کتابهایی که مجوز دارند، در فضای نمایشگاه حفظ شود؟ امیدواریم که شاه تکرار این وقایع نباشیم.
* بحثی فنی که در خصوص نحوه اختصاص فضا به ناشران در نمایشگاه کتاب تهران وجود دارد، این است که ما شاه نوعی بزرگسری در بین ناشران هستیم به این معنی که مثلاً در حوزه ادبیات کودک تعداد قلیلی از ناشران بسیار بزرگ شدهاند و خیلی دیگر کوچک و خردهپا ماندهاند. در نمایشگاه هم ما همه ساله شاهد این بودهایم که غرفههای بسیار بزرگی به گروه اول و فضاهای کوچکی به گروه دوم اختصاص مییابد. بارها شده که ما دیدهایم در یک سالن بخش کودک شاید بیش از ۶۰ درصد فضا در اختیار تنها یک ناشر است. برای رعایت عدالت در این زمینه، امسال چه برنامهای در نمایشگاه اجرا میشود؟
این از آن بحثهای پرسوال است که من در همان بدو ورودم از طرف ناشران با آن مواجه بودم. چند راه حل وجود داشت که البته هر کدام با عوارضی همراه است. یک راه حل اجرای «عدالت» به معنی «تساوی» است یعنی به همه بگوئیم فضای همه شما یکسان است ولی به نظر نمیآید کسی از این ایده بخواه دفاع کند؛ ناشری که خیلی کم کار کرده است و حتی شاید نتواند در فضایی که به او اختصاص داده میشود، کتابهایش را بچیند، با ناشری که صدها عنوان کتاب چاپ کرده، تفاوت دارد و این نحوه اجرای عدالت، ضد عدالت است. راه حل دوم این بود که ما معیاری برای این مسئله قرار دهیم که طبق آن معیارها، اتفاقاتی هم بیفتد، مجری این معیارها هم وزارتخانه باشد. این راه حل هم اصلاً با سیاستهای دولت هماهنگی نداشت و یا میتوانست ناهماهنگیهای زیادی به وجود بیاورد. شکل سوم آن این است که ما این مسئله را به تشکلهای نشر و انجمنهای مرتبط واگذار کنیم.
امسال در بخش سالن ناشرین داخلی یعنی سالن عمومی، اتحادیه ناشران تهران و اتحادیه تعاونی ناشران ایران (آشنا) با هم فعالیت میکنند. چند سال بود که اتحادیه ناشران تهران در این حوزه نبود و کار را تنها اتحادیه ناشران ایران انجام میداد. صحبتهایی کردیم با هدف نزدیک کردن تشکلهای نشر که ظرفیت نشر کشور ارتقا پیدا کند و اگر اختلاف سلیقههایی هست، نباید این اختلاف سلیقهها در بحثهای صنفی، مانع از همکاری شود. جلساتی برای این منظور برگزار شد تا این مجموعهها کنار هم قرار بگیرند و ادبیات مشترک پیدا کنند. همانطور که گفتم سالن ناشران عمومی در اختیار این دو اتحادیه است، حوزه ناشرین کودک و نوجوان در اختیار انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان است، حوزه ناشران دانشگاهی در اختیار ناشران دانشگاهی، حوزه ناشران آموزشی در اختیار انجمن ناشران آموزشی، سالن بینالملل هم که قبلاً ارشاد بیشتر از اینها حضور مدیریتی در آنجا داشت، در اختیار انجمن ناشران بینالملل است.
در واقع عملاً جانمایی این مجموعهها را این تشکلها بر عهده دارند و ارشاد هیچ دخالتی در تعیین غرفهها و متراژ آنها ندارد و همه این مسائل در اختیار این انجمنها است. یعنی ما هیچ تکلیفی نکردهایم و حتی علاقهای هم اظهار نکردهایم که مثلاً بهتر است این ناشر، فضای غرفهاش اینقدر باشد یا آنقدر. خود انجمنها این کار را بر عهده گرفتهاند، خوب و بدِ این توزیع و مزایا و نقائص آن به انجمنها برمیگردد. طبیعتاً مسیر کار ارزیابی خواهد شد و ممکن است بینقص نباشد، ما هنوز هم احتیاج داریم که معیارهایمان ارتقا پیدا بکند چون معیارها میتواند در کنار معیارهای کمی، معیارهای کیفی هم باشد اما اینکه کیفیتها را کجا ارزیابی میکنند، خودش مسئلهای که انجام آن البته زمان میخواهد. اینها نیاز به مقرراتسازی دارد که خود این انجمنها باید در طول سال به آن برسند حالا هم با صحبتهای ما و هم با فشارهایی از داخل خود بدنه نشر تا به مکانیزمی منتهی شود که بتواند احساس رضایت اکثریتی را پدید بیاورد و یا فهم نخبگانی این باشد که این توزیع، توزیع عادلانهای است.
* به نکته خوبی اشاره کردید، منظورم واگذاری بخشی از امور نمایشگاه به خود تشکلهای نشر است. اما طبعاً وزارت ارشاد هم به عنوان برگزارکننده اصلی این نمایشگاه، بر روند این برگزاری، نظارت خواهد داشت. مایلم بدانم ارشاد این وظیفه نظارتی خود را به چه شکل انجام میدهند؟ مثلاً در همین بحث جمعآوری آثار از سطح نمایشگاه، ما هر ساله شاهد این بودهایم که مثلاً از بخش بینالملل و به صورت شبانه، چند گونی کتاب جمعآوری میشد. این مکانیزم نظارتی شما چه تفاوتی با دورههای قبل خواهد داشت؟
طبعاً وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی آن به نقشهای نظارتی خود عمل میکند هم در مقدمات و مبادی و هم در اجرا. یعنی حتماً به آن انتظاراتی که وجود دارد، عمل خواهد شد منتهی نکتهای که هست، این است که ما در کل مسیر دنبال این هستیم که نقش خود مجموعههای درگیر اصلی که ناشرین هستند، ارتقا پیدا کند و ما کمتر حضور داشته باشیم. شاید چهار، پنج ماه قبل که اولین جلسات ما با ناشرین درباره نمایشگاه کتاب بود، من عرض کردم اگر شما آمادگی دارید، ما حاضریم کلید نمایشگاه کتاب تهران را به شما بسپاریم و ما نقش نظارتی و حاکمیتی خودمان را ایفا کنیم ولی این خود این مجموعهها بودند که اعلام آمادگی نکردند و گفتند ما حداقل امسال نمیتوانیم این کار را بکنیم به خاطر اینکه نمایشگاه کتاب تهران با بیش از ۷۰ نهاد حکومتی و دولتی ارتباط دارد و امسال این امکان را نداریم که وارد این حوزه شویم.
نگاه وزارت ارشاد و نگاه خود من به عنوان معاون فرهنگی این بوده و هست که هر مقدار بتوانیم بخشهای صفی و اجرایی خودمان را واگذار کنیم به متصدیان اصلی این کارها، کارها بهتر، کم هزینهتر، مفیدتر و موثرتر اتفاق میافتد. ما با همین نگاه با تشکلهای نشر جلو آمدیم و گفتیم تا هر جا میآئید، بگوئید، ما تا همان جا با شما همراهی میکنیم. الان امسال کل غرفهنماییها به آنها واگذار شده، تبلیغات داخل سالنها در اختیار خودشان است، تبلیغات محیطی هم در اختیار مصلی است و ربطی به ما هم ندارد و ظاهراً سالهای گذشته هم حاضر نبودهاند این تبلیغات را واگذار کنند و امسال هم همینطور است.
در حوزه نظارت کتاب هم همینطور است و انجمنها به شدت درگیر شدهاند با بحث و اگر مسائلی باشد، ما از همین طریق و از طریق تشکلها منتقل میکنیم و اصلاً فضا، فضای حداقلی ورود نهادهای حکومتی و دولتی است. خود آنها هم کارهای خوبی را انجام دادهاند و در شرف اتفاق است. از آنها خواستهایم نشستهایی را برگزار کنند و جوری نباشد که احساس کنند همه نشستها را ارشاد دارد برگزار میکند که در این زمینه نشستهای خوبی را انجمن ناشرن آموزشی برگزار میکنند همچنین نشستهایی را انجمن ناشران کودک و نوجوان برگزار میکنند و همچنین است برای ناشران عمومی. در هر حوزهای که تشکلها و ناشران علاقهای به حضور داشتهاند و طرحی در این مورد دادهاند، این آمادگی از طرف ارشاد بوده که آن را با کمال میل و رغبت پذیرا باشیم. در بخش نظارت هم حتماً اینگونه خواهد بود که ما از طُرُق خود ناشرین و تشکلهای نشر عمل میکنیم.
* بخش زیادی از مخاطبان و مراجعان به نمایشگاه، قشر دانشجو هستند و جیب دانشجو هم معمولاً با قیمت کتاب یک ناهمخوانی دارد. آیا در نمایشگاه کمکی برای آنها کنار گذاشته شده است؟
بله، حتماً. یکی از چیزهایی که در همین شرایط کمبود منابع مالی ما، در حوزه برنامهریزی اجرایی نمایشگاه مورد توجه بود، همین مسئله بود که بالاخره با توجه به شرایطی که دانشجویان و طلّاب حوزههای علمیه در زمینه اقتصادی دارند که وضع چندان مناسبی نیست و این مسئله که بالاخره قیمت کتابها، خرید آنها را از طرف این قشر دشوار کرده است، این منابع هم تامین شود و هم شرایط بهتری پیدا کنیم از این نظر.
* یادم میآید زمانی که نمایشگاه کتاب در محل دائمی نمایشگاههای تهران برگزار میشد، شاهد حضور برخی چهرههای مطرح نویسنده از کشورهای دیگر بودیم مثل اورهان پاموک که یکی، دو سال بعد نوبل هم برد. این کارها کمی به نمایشگاه وجهه بینالمللی هم میداد. آیا مشخص هست که امسال شاهد چنین رفت و آمدهایی هستیم؟
اصل این مسئله که چگونه میشود وجه بینالمللی نمایشگاه کتاب تهران را ارتقا داد، باید مورد بررسی بیشتر قرار گیرد که یکی از راههایش هم حضور همین چهرههای مطرح فرهنگی و ادبی است. پرداختن به این موضوع نیاز به تفصیل بیشتری دارد اما اجمالاً برخی چهرهها خواهند آمد اما در اینکه باید اقدام اساسیتری بشود برای این وجه بینالمللی نمایشگاه کتاب تهران، به نظر میآید شاید صِرف آوردن یک چهره فرهنگی مطرح به کشور اتفاق خوبی باشد اما اتفاق تاثیرگذاری نباشد. وجه بینالمللی نمایشگاه کتاب تهران ضعفهای مختلفی دارد که باید مبادی آن در سالهای بعد حل کرد.