برخلاف انتخابات گذشته امسال دولت خود به مثابه يك جناح مستقل با ويژگيهاي مشخص در عرصه انتخابات مطرح است هرچند دولتيها ميگويند براي انتخابات رياستجمهوري برنامه خاصي ندارند و تنها دغدغه شان برگزاري انتخاباتي سالم و با شكوه است. از شخص محمود احمدينژاد كه رييس دولت است گرفته تا اسفنديار كابينهاش و همچنين سخنگوي دولت و ديگر اعضاي آن در مقام بيان تاكيد ميكنند كه دولت در انتخابات آينده به دنبال معرفي كانديدايي كه جريان دولت را نمايندگي كند، نيست.
به گزارش اعتماد، اسفنديار رحيممشايي ديروز هم بار ديگر با بيان اينكه دولت اصلا شعار انتخاباتي ندارد بر انتخاباتي نبودن شعار «زنده باد بهار» تاكيد كرد. او كه خود از جمله شخصيتهاي بحثبرانگيزي است كه معلوم نيست از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند بياعتنا به تمام مخالفتها از تمامي كساني كه قصد خدمت به كشور را دارند در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان دعوت كرد تا در انتخابات شركت كنند. او كنايههايش را نثار منتقدان كرد و درباره سلامت انتخابات گفت دولت براي اين امر تلاش ميكند اما براي انجام اين مهم همه كاره نيست. وي همچنين با تاكيد بر سلامت انتخابات گفت: «رييسجمهور تاكيد دارند كه با هر تخلفي در هر سطحي برخورد جدي شود.»
او چند روز پيش هم با بيان سخناني مشابه بر دغدغه احمدينژاد نسبت به برگزاري انتخاباتي سالم اشاره كرده بود. آنطور كه چهرههاي شاخص دولت ميگويند، سلامت انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري كه قرار است به دست وزارت كشور دولت دهم برگزار شود اكنون به اصليترين دغدغه جريان دولت تبديل شده و بنا به ادعاي ايشان تنها چيزي كه در مخيله شان هم نميگذرد معرفي يك كانديدا از طرف اين جريان براي انتخابات رياستجمهوري است.
چنانچه وقتي در اسفندماه گذشته يكي از خبرنگاران درباره كانديداتوري مشايي در انتخابات سوال كرد وي در پاسخ به گفتن اين جواب بسنده كرد كه «انتخابات اصلا چي هست؟» اما برداشت محتمل سياسي چنين انكارهايي ميتواند نشاندهنده اشتياق عظيم دولتيها باشد. آنها آنگونه كه ادعا ميكنند نميتوانند تنها دغدغه برگزاري انتخاباتي باشكوه را داشته باشند و اگر حرفهاي اصولگرايان در چند سال اخير را باور كرده باشند آنها هم بايد به اين نتيجه رسيده باشند كه اين انتخابات در وضعيتي آخرالزماني براي آنها برگزار ميشود، آنها يا در قدرت ميمانند يا براي هميشه عرصه سياست را ترك ميكنند. ترك كردني كه با توجه به پروندههاي قطور آنها كم هزينه هم نخواهد بود.
چرا اصولگرايان نيامدن دولت را باور نميكنند؟
اصولگرايان منتقد دولت تاكيدهاي احمدينژاد و رييس دفتر سابقش مبني بر كانديدا نداشتن دولت در انتخابات رياستجمهوري را باور نميكنند بلكه به عكس آنها نسبت به برنامه دولت و جريان موسوم به انحرافي براي انتخابات آينده نگرانيهاي شديدي دارند. از نظر آنها عزل و نصبهاي متعدد و متوالي دولت درباره برخي وزرا و استانداران و همچنين حاشيهسازيهاي احمدينژاد نظير آنچه در جلسه استيضاح وزير كار بر سر مساله سعيد مرتضوي و فاضل لاريجاني شاهدش بوديم را از جمله اقدامات جريان دولت براي پيش بردن اهداف انتخاباتياش ميدانند. اصولگرايان به قدري به احمدينژاد و سخنانش بياعتماد شدهاند كه تاكيد او بر غير انتخاباتي بودن شعار «زنده بهار» اعتباري بيش از قول شرفي كه سعيد مرتضوي به حداد عادل درباره ننشستن روي صندلي رياست سازمان رفاه و تامين اجتماعي داده بود را ندارد. از انصاف نگذريم بايد بگوييم كه اصولگرايان مخالف دولت پر بيراه نميگويند و نگاهي به اظهارات و اقدامات دولت در ماههاي گذشته از سويي و كارنامه دولت در حوزههاي مختلف در طول هشت سال گذشته از سوي ديگر نشان ميدهد كه نميتوان پذيرفت دولت واقعا براي انتخابات پيش رو برنامهيي نداشته باشد و آنطور كه ادعا ميكند تصميمي براي اينكه كسي را به عنوان كانديداي خود به عرصه انتخابات وارد كند نگرفته است. هرچند اصولگرايان خيلي دير و در ماههاي پاياني دولت دوم احمدينژاد توانستند نسبت به او نگاهي نسبتا واقع بينانه پيدا كنند.
كانديداي دولت كيست؟
بنابراين شايد نتوان كسي را در ميان كنشگران سياسي يا تحليلگران سياسي كشور - به غير از دولتيها - پيدا كرد كه در اينكه احمدينژاد و حلقه نزديك به وي با محوريت اسفنديار رحيممشايي برنامهيي جدي براي انتخابات و معرفي كانديدا دارد ترديدي داشته باشد. درباره اينكه چه كسي از طرف دولت پا به عرصه انتخابات خواهد گذاشت هم گمانههاي زيادي مطرح شده كه اين مساله به موازات انكار دولتيها درباره معرفي كانديدا توسط آنها ميتواند نشاندهنده اين باشد كه جريان دولت بنا به مصلحتي كه براي ما هم روشن نيست فعلا ترجيح ميدهد كه گزينه اصلي خود براي انتخابات را معرفي نكند تا در يك فرصت مناسب و يك بزنگاه حساس از كانديداي اصلي خود رونمايي كند.
آيا بازيگردان روي صحنه ميآيد؟
گرچه بيشتر تحليلگران سياسي اصلاحطلب و غير اصلاحطلب و همچنين اصولگرايان منتقد دولت اصليترين گزينه دولت براي انتخابات را اسفنديار رحيممشايي ميدانند اما به نظر ميرسد كه دولتيها گزينه ديگري را در سر دارند و استراتژي آنها براي انتخابات همين است كه با وجود انكارهاي لفظي، مشايي به عنوان كانديداي دولت شناخته شود و همچنان در نقطه سيبل دولت قرار داشته باشد تا همه تلاش اصولگرايان منتقد دولت براي مخالفت با كانديداي اين جريان مصروف از ميدان به در كردن شخص مشايي شود و بعد در يك فرصت مناسب كانديداي اصلي دولت به ميدان بيايد. فردي كه شايد تا آن زمان هيچ اسمي از وي به عنوان كانديداي دولت در انتخابات مطرح نشده باشد.
كسي كه با وجود اينكه مشهور به «مغز متفكر» دولت است اما از كم حاشيهترين چهرههاي دولت بوده است. او كه از خويشاوندي يكي از مطرحترين چهرههاي اصولگراي منتقد دولت كه از قضا از كانديداهاي احتمالي انتخابات آينده هست نيز برخوردار است. مجتبي هاشمي ثمره كسي است كه همه اين ويژگيها را دارد. از او به عنوان مغز متفكر دولت نام ميبرند و در عين حال هيچگاه در طول هشت سال گذشته پيرامون نام وي حاشيهيي ايجاد نشده است. در ميان تمام چهرههاي نزديك به احمدينژاد شايد تنها او باشد كه مورد حمله اصولگرايان منتقد دولت قرار نگرفته باشد. او كه خواهرزاده محمدرضا باهنر است و شايد نسبت نسبي داشتن با اين چهره مطرح در ميان اصولگرايان منتقد دولت بتواند كاركرد قابل توجهي در انتخابات آينده براي دولت داشته باشد.
هاشمي ثمره فردي است كه گرچه نامش هيچوقت به عنوان كانديداي جريان دولت در انتخابات مطرح نشده اما به نظر ميرسد محتملترين گزينه باشد. اسفنديار رحيممشايي گرچه نامش بيش از همه مطرح است اما ريسك آن براي دولت خيلي بالاست چرا كه رد صلاحيت وي بسيار محتملتر از تاييد صلاحيتش است مگر اينكه مناسبات قدرت چيز ديگري را رقم بزند. ضمن اينكه از اظهارات و سخنان احمدينژاد درباره مشايي اينطور برداشت ميشود كه وي براي اسفنديارش شأني به مراتب بالاتر از رياستجمهوري قائل است.
سياهي لشكرهايي كه فقط اعتماد به نفس دارند
بنابراين در اينكه دولت براي معرفي كانديدا در انتخابات رياستجمهوري برنامهيي جدي دارد غير از دولتيها كه اين مساله را انكار ميكنند، كسي ترديدي ندارد و از طرف ديگر جريان دولت بنا دارد تا زمان مقتضي كانديداي خودش را بهطور شفاف معرفي نكند و اينكه از طرف دولت بالاخره چه كسي ميآيد همچنان در هالهيي از ابهام قرار داشته باشد. علاوه براين دولت و رسانههاي وابسته به آن در عين حال هر از گاهي دست به اقداماتي ميزنند كه بر اين ابهام بيفزايد و به بيان دقيقتر با مطرح كردن نام برخي افراد منتسب به دولت براي كانديداتوري در انتخابات موجب گيج شدن بيش از پيش رقباي اصولگراي خود شوند.
در همين راستا روزنامه ايران روز گذشته در جدولي كه به بررسي كانديداهاي قطعي و احتمالي انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري پرداخته بود، نام محمدرضا رحيمي معاون اول رييسجمهور را نيز در ليست كانديداهاي احتمالي قرار داد. اين در حالي است كه پيش از اين هيچ نامي از وي براي انتخابات نبود و اكنون با قرار گرفتن نام او در كنار نامهاي ديگري همچون اسفنديار رحيممشايي، غلامحسين الهام، علي نيكزاد و علياكبر صالحي به عنوان كانديداهاي دولت ميتواند رصد كردن برنامههاي انتخاباتي جريان دولت را براي اصولگرايان رقيب آن دشوارتر كند.
پيش از اين بحث كانديداتوري علي نيكزاد كه اكنون كليددار 2 وزارتخانه است مطرح شده بود و بعد مورد تكذيب وي قرار گرفت. او كه چندي پيش در پاسخ به سوال خبرنگاري كه از او پرسيده بود آيا در انتخابات آينده براي رقابت آماده است يا نه، گفته بود: « در انتخابات رياستجمهوري حضور خواهم داشت»، بعد از چند ساعت از انتشار سخنانش و واكنشها نسبت به آن، كانديداتوري خود را تكذيب كرد. پس از آن هم يك سايت خبري وابسته به دولت اعلام كرد كه نيكزاد در گفتوگو با يكي از مقامات عاليرتبه دولت اعلام كرده به هيچوجه قصد نامزدي در انتخابات را نداشته و منظور از حضور در انتخابات صرفا مشاركت در انتخابات كه وظيفه تكتك ايرانيان است بوده است.
غلامحسين الهام نيز از جمله كساني بود كه نامش به عنوان كانديداي دولت مطرح شد، هرچند بعد از آن برخي سايتها از قول «يك منبع آگاه در دولت» كانديداتوري وي را تكذيب كردند. حميدرضا حاجيبابايي كه با ارائه طرحهاي متعدد در پي نجات نظام آموزش و پرورش كشور است يكي ديگر از چهرههاي دولتي است كه زمزمههايي از كانديداتورياش به گوش ميرسد. وزير آموزش و پرورش البته در اظهاراتي گفته بود: «حتي حرف زدن درباره رياستجمهوري و كانديداتوري براي انتخابات خطرناك است.»
عبدالواحد فياضي از نمايندگان مجلس كه در اواخر سال گذشته طرح استيضاح وزير آموزش و پرورش را دنبال ميكرد نيز روز گذشته در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» خبر از احتمال كانديداتوري حميدرضا حاجيبابايي از جانب دولت داد. عوض حيدرپور از ديگر نمايندگان مجلس است كه در ماههاي گذشته انتقادات تندي را نسبت به دولت و جريان موسوم به انحرافي مطرح كرده است. وي نيز ديروز به خبرنگار «اعتماد» گفت دولتيها چندين كانديدا در سطح وزير آموزش و پرورش دارند كه يكييكي آنها را مطرح ميكنند و البته هيچ كدامشان گزينه اصلي دولت براي انتخابات نيست. عوض حيدرپور كه در اواخر سال گذشته با تاكيد بر اينكه ما برنامههاي جريان موسوم به انحرافي را رصد ميكنيم گفته بود كانديداي اصلي دولت كسي است كه تاكنون نام او مطرح نشده است، ديروز هم در گفتوگو با «اعتماد» بر اينكه مشايي كانديداي اصلي دولت براي انتخابات نيست تاكيد كرد. نام علي اكبر صالحي، وزيرامور خارجه از ديگر كانديداهاي احتمالي دولت است.