- ادعای جدید چهره نزدیک به سعید جلیلی درباره فیلترینگ
- واکنش سازمان غذا و دارو به فروش برچسب اصالت دارو در دیوار
- وضعیت آب و هوای تهران طی روزهای آینده
- اجرای همسان‌سازیِ ۴۰ درصدی برای همه بازنشستگان از آذرماه؟
- مکانیسم ماشه فعال می شود؟
- یک گزینه عجیب دیگر در دولت ترامپ
- آمادگی ایران برای توافق جدید هسته ای با ترامپ
- گوشت گرم تنظیم بازاری از آفریقا می‌رسد
- جداسازی بزرگراه‌های پایتخت در دستور کار شهرداری
- هشدار چین درباره فشار آژانس به ایران
يکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۰۵
حمله سارقان به علی دایی
سرمربی تیم فوتبال راه‌آهن این خبر را که روز یکشنبه مورد سوء قصد چند سارق قرار گرفت، تایید کرد اما گفت هیچ مشکلی برای او پیش نیامده و حالش خوب است.
به گزارش مهر و به نقل از سایت باشگاه راه آهن، علی دایی که صبح امروز یکشنبه برای مداوای سرماخوردگی دخترش به بیمارستان رفته بود، مقابل بیمارستان مورد سوء قصد چند سارق قرار گرفت اما سارقین به هدف خود نرسیدند و فرار کردند.
دایی که از ساعت ۱۴:۳۰ امروز در دفتر باشگاه راه‌آهن حضور داشت تا در مهمانی آخر سال باشگاه شرکت کند، درباره این اتفاق گفت: من برای مداوای سرماخوردگی دخترم به بیمارستان رفته بودم که ناگهان یک نفر از پشت سر به من حمله کرد. من هم سریع واکنش نشان دادم و آن فرد فرار کرد و به همراه یک موتورسوار از آنجا رفت. ظاهرا سه نفر بودند که قصد داشتند گردن بند مرا بدزدند اما موفق نشدند.
وی افزود: وقتی آنها فرار کردند من تازه متوجه شدم که گردن بندم باز شده و داخل پیراهنم افتاده اما هر چه بود به خیر گذشت و آنها هم فرار کردند. من هم حالم خوب است و خدا را شکر می‌کنم که دخترم در آن لحظه پیش همسرم بود و برای او اتفاق خاصی نیفتاد. امیدوارم این گونه افراد هم از کارهای بد خود پشیمان شوند و همه مردم در کمال امنیت و آرامش زندگی کنند.
دایی که از ساعت ۱۴:۳۰ امروز در دفتر باشگاه راه‌آهن حضور داشت تا در مهمانی آخر سال باشگاه شرکت کند، درباره این اتفاق گفت: من برای مداوای سرماخوردگی دخترم به بیمارستان رفته بودم که ناگهان یک نفر از پشت سر به من حمله کرد. من هم سریع واکنش نشان دادم و آن فرد فرار کرد و به همراه یک موتورسوار از آنجا رفت. ظاهرا سه نفر بودند که قصد داشتند گردن بند مرا بدزدند اما موفق نشدند.
وی افزود: وقتی آنها فرار کردند من تازه متوجه شدم که گردن بندم باز شده و داخل پیراهنم افتاده اما هر چه بود به خیر گذشت و آنها هم فرار کردند. من هم حالم خوب است و خدا را شکر می‌کنم که دخترم در آن لحظه پیش همسرم بود و برای او اتفاق خاصی نیفتاد. امیدوارم این گونه افراد هم از کارهای بد خود پشیمان شوند و همه مردم در کمال امنیت و آرامش زندگی کنند.
کد مطلب: 26053
