در حالی که هنوز چند ماهی از سقوط بشار اسد نگذشته، همکاری دیرینه روسیه و اسرائیل در سوریه وارد فصل تازهای شده است. از بمبارانهای دقیق اسرائیل با چشمان بسته رادارهای روسیه در زمان اسد گرفته تا لابیگری تلآویو برای حفظ پایگاههای مسکو در برابر نفوذ ترکیه در حکومت جدید، این دو قدرت نشان دادهاند که منافعشان در سوریه مثل ریسمانی محکم، به هم گره خورده است.
سوریه برای روسیه و اسرائیل مثل زمینی است که هر دو در آن بذر منافع خود را کاشتهاند. تایمز آو اسرائیل در ۲ مارس گزارش داد که یک دیپلمات گفته: «اسرائیل پایگاههای روسیه را سپری در برابر ترکیه و ایران میبیند». این همکاری نشان میدهد که مسکو و تلآویو هر دو از آشوب دمشق سود میبرند اما ادامه وضع موجود نیاز به همکاری موثر دو طرف برای کاهش نفوذ ترکیه دارد.
برای روسیه نیز پایگاههای حمیمیم و طرطوس کلید نفوذ در مدیترانه و آفریقاست. این پایگاهها نه تنها دسترسی روسیه به آبهای گرم را تضمین میکنند، بلکه به عنوان نقطهای استراتژیک برای گسترش نفوذ در خاورمیانه و شمال آفریقا عمل میکنند. از سوی دیگر، اسرائیل به دنبال مهار نفوذ ایران و حزبالله در سوریه است. در همین راستا الجزیره در تحلیلی نوشت: «سقوط اسد تعادل منطقه را به هم زد، اما روسیه و اسرائیل هنوز نقاط مشترک دارند.»
در زمان حکومت بشار اسد، آسمان سوریه شاهد بمبارانهای اسرائیل بود، اما رادارهای روسیه مثل نگهبانانی خاموش فقط تماشاگر بمباران نقطه زن اسرائیلی ها بودند. بیبیسی در ۵ مارس گزارش داد که از سال ۲۰۱۵، مکانیزم «دیکنفلیکشن» بین مسکو و تلآویو بیش از ۳۰۰ حمله اسرائیل به اهداف ایرانی را هماهنگ کرد. این توافق نانوشته نه تنها اسد را زنده نگه داشت، بلکه نشان داد که روسیه چشمش را به روی عملیات اسرائیل بست تا محورمقاومت را کنترل کند.
در سپتامبر ۲۰۱۸، یک هواپیمای روسیه به اشتباه توسط پدافند سوریه سرنگون شد، اما کرملین خشمش را فروخورد. ینت نیوز در تحلیل سکوت مسکو نوشت که: «روسیه پس از این حادثه فقط هشدار داد، نه بیشتر!» این همکاری ادامه یافت، چون هر دو از حضور اسد سود میبردند: روسیه پایگاههایش را نگه داشت و اسرائیل حزبالله را زیر ضربه قرار می داد و هریک باید منافع خود را در سوریه حفظ می کردند.
چه آنکه با سقوط اسد، اسرائیل حالا دست به دامان آمریکا شده تا پایگاههای روسیه را در سوریه نگه دارد. رویترز در این راستا در تحلیلی نوشت: «اسرائیل به واشنگتن فشار میآورد تا سوریه ضعیف بماند و روسیه سپری در برابر ترکیه باشد.» این تلاش برای حفظ تعادل نشان میدهد که تلآویو از نفوذ آنکارا در دمشق هراس دارد.
ناظران سیاسی معتقدند «اسرائیل میخواهد مسکو در لاذقیه و طرطوس بماند تا جلوی ترکیه را بگیرد. این استراتژی، که مثل سپری در برابر رقیب عمل میکند، میتواند به معاملهای منجر شود که روسیه در ازای حمایت اسرائیل، ایران را مهار کند. از سوی دیگر یک مقام اسرائیلی به رسانه ها گفته: «ما به آمریکا گفتیم که پایگاههای روسیه باید حفظ شوند.» صحنه بازی در سوریه حاکی از آن است که این لابیگری در سایه نگرانی از تقویت گروههای شبهنظامی مانند حیات تحریرالشام (HTS) با حمایت ترکیه را دو چندان کرده است.
همکاریهای اسرائیل و روسیه برای تمام فصول
همکاری این دو قدرت مثل درختی است که در هر فصل میوه میدهد. از سال ۲۰۱۵، اسرائیل صدها حمله هوایی در سوریه انجام داد و رادارهای روسیه فقط نظاره گر بودند. تایمز آو اسرائیل در این راستا نوشت: «روسیه رادارهایش را برای حملات ما خاموش نگه داشت. »چه اینکه در دسامبر ۲۰۲۴، پس از سقوط اسد، اسرائیل بیش از ۲۰۰ سایت نظامی را بمباران کرد و باز هم رادارهای روسیه ساکت بودند.
کارشناسان میگویند این رابطه مثل پلی است که استمرار خواهد داشت. چه آنکه اسرائیل ممکن است به مسکو تضمین امنیتی بدهد تا پایگاهها را نگه دارد. این معاملهای برای آینده است که میتواند به کاهش نفوذ ایران منجر شود. ناظران سیاسی معتقدند که اگرتحریرالشام قدرت را نگه دارد، روسیه و اسرائیل باز هم باهم همکاری خواهند داشت. چرا که هر دو از یک سوریه ضعیف سود میبرند. این نقشهای مشترک است که نشان میدهد همکاری آنها فراتر از اسد، برای تمام فصول است.
از سوی دیگر منافع مشترک روسیه و اسرائیل در سوریه در کنترل ایران و ترکیه ریشه دارد. در زمان اسد، بمبارانها با سکوت رادارهای روسیه پیش رفت، و حالا در حکومت جدید، اسرائیل برای حفظ پایگاههای مسکو لابی میکند. این رابطه، مثل دوستیای که در طوفان هم پابرجاست و ادامه خواهد یافت همانگونه که حالا و بدون بشار اسد هم ادامه داشته است.