حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره انتخاب لاریجانی به عنوان یکی از بازوان دستگاه دیپلماسی ایران و اظهارت اخیر او درباره روابط ایران و ایالات متحده، گفت: جمهوری اسلامی ایران دارای افراد متعددی است که در راستای منافع ملی و امنیت کشور به کار گرفته میشوند. یکی از این افراد آقای لاریجانی است. به نظر من، نمیتوان به سادگی گفت که ایشان میتواند تخم دو زرده بگذارد یا آدم متفاوتی است، اصلا اینگونه نیست. آقای لاریجانی و دیگر عزیزان در جمهوری اسلامی در موقعیتهای تاریخی مختلف نقشآفرینیهای مؤثری داشتهاند. افرادی مانند آقای ولایتی همیشه در طول تاریخ نقشهای کلیدی ایفا کردهاند. آنچه میخواهم بیان کنم این است که جمهوری اسلامی ایران از افراد مختلف در زمینههای گوناگون بهره میبرد. به عنوان مثال، در موضوع مذاکرات با چین، آقای لاریجانی به عنوان طرف مذاکرهکننده انتخاب شد. این انتخاب به دلیل شرایط خاص و موقعیت آقای لاریجانی در آن مقطع زمانی انجام شده است.
همه امکانات کشور باید برای رسیدن به وفاق ملی بسیج شود
ایران مهرههای مختلفی دارد که میتواند آنها را به میدان بیاورد
وی افزود: بنابراین، اگر بخواهیم روابط ایران و غرب را تحلیل کنیم، نباید تنها به اظهارات آقای لاریجانی بسنده کنیم، چرا که این به نوعی جفا به ایشان و همچنین به خودمان است. به نظر من، باید به موضوع روابط ایران و اروپا که هماکنون دچار چالش جدی شده، بپردازیم. این چالش به ویژه در رابطه با کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس مشهود است. از سوی دیگر، روابط ما با آمریکا در دوران ترامپ نیز موضوعی قابل توجه است. دولت فعلی تا بهمنماه فرصت چندانی برای تغییر ندارد. از این رو، باید به تحلیل روابط ایران و آمریکا در دوران ترامپ و همچنین روابط ایران و اروپا بهخصوص با تروئیکای اروپایی بپردازیم. در این بین، ایران امکانات و مهرههای مختلفی دارد که میتواند به میدان بیاورد. در مقاطع مختلف، ممکن است دبیر شورای عالی امنیت ملی، وزیر خارجه، مشاور بینالملل رهبر و یا آقای لاریجانی وارد عمل شوند. به این ترتیب، همه این امکانات باید به منظور رسیدن به وفاق ملی بسیج شوند.
بیش از هر زمان دیگری به وفاق ملی در زمینه مذاکرات نیاز داریم
اکنون، کشور بیش از هر زمان دیگری به وفاق ملی در زمینه مذاکرات نیاز دارد. نباید اجازه داد یک روزنامه، سایت یا جریان سیاسی، تلاشهای انجامشده را زیر سؤال ببرد یا فضاسازی کند که مانع از حمایت لازم از حرکتهای طراحی شده شود. رسانهها میتوانند صداهای مختلف را منعکس کرده و تحلیلهای گوناگونی ارائه دهند. ضرورتی ندارد که همه یک صدا و یک نظر داشته باشند، اما آنچه لازم است این است که همه در راستای منافع ملی و تأمین امنیت کشور اقدام کنند. خواه این رسانه، رادیو و تلویزیون باشد، یا یک سایت خبری، یا یک روزنامه، همه باید صداهای متنوعی داشته باشند، ولی در عین حال یک هدف مشترک را دنبال کنند؛ یعنی تأمین منافع ملی کشور.
افزایش فشار برای هیچ طرفی نتیجهبخش نیست، به دنبال منافع مشترک باشیم
بهشتیپور درباره افزایش غنیسازی اورانیوم به عنوان مقابله با فشارهای غربیها با بیان اینکه به نظر من، فشار به تنهایی نمیتواند کسی را به پای میز مذاکره بکشاند، گفت: اگر فشار نتیجه میداد، جمهوری اسلامی ایران هم به مذاکره میپرداخت. شما میگویید که سیاست فشار حداکثری به شکست انجامیده، و این واقعیت دارد. فشار حداکثری که آقای ترامپ طراحی کرده بود، با همکاری تیم آقای پمپئو پیش رفت، اما هیچیک از پیشبینیها محقق نشد. در واقع، جمهوری اسلامی ایران تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای ترامپ، هیچ تغییری در خط هستهای خود ایجاد نکرد. بنابراین، باید رویکرد ما به گونهای باشد که به دنبال منافع مشترک باشیم. باید تلاش کنیم تا در مذاکراتی که انجام میدهیم، طرف مقابل احساس رضایت کند و در عین حال منافع ملی ما نیز تأمین شود. این هنر دیپلماتیک است و به نظر من، چنین چیزی ممکن است. وظیفه دیپلماتها نیز همین است.
افزایش توان هستهای به تنهایی راهگشا نخواهد بود
به کارگیری افراد مجرب در عرصه مذاکرات، از جمله آقای لاریجانی و آقای عراقچی مهم است
وی با اشاره به اهمیت افزایش توان اقتصادی کشور است، تصریح کرد: دولتهای آقای روحانی و آقای رئیسی وعدههای اصلاحات اقتصادی مهمی را در زمینههای بانکداری، بیمه، و نظام مالیاتی دادهاند تا کشور از نظر اقتصادی رشد کند و تأثیر پذیری از تحریمها کاهش یابد. اما متأسفانه، این وعدهها به خوبی محقق نشد. آقای پزشکیان یکی از اقداماتی که میتواند انجام دهد، افزایش توان اقتصادی و هستهای کشور است. بعد از صدور قطعنامه، اقداماتی انجام دادیم که مثبت بود. اما باید به خود بگوییم که افزایش توان هستهای به تنهایی راهگشا نخواهد بود. این مهم است که توان هستهای افزایش یابد، اما نباید فکر کنیم که با این افزایش میتوانیم طرف مقابل را به مذاکره بکشیم. ما باید به سمتی برویم که توان اقتصادی، هستهای و دیپلماتیک خود را تقویت کنیم، به ویژه در بخش رسانهای که میتواند افکار عمومی داخلی و خارجی را تبیین کند. همچنین، به کارگیری افراد مجرب در عرصه مذاکرات، از جمله آقای لاریجانی و آقای عراقچی، اهمیت دارد. افرادی که در این زمینه تجربه دارند و از هر طیفی میتوانند در این حوزه مؤثر باشند.
مذاکره با ترامپ؛ آری یا خیر
این تحلیلگر سیاست بینالملل در رابطه با امکان مذاکره ایران با ترامپ و شروط آن، عنوان کرد: این موضوع که ترامپ قاتل است و شهید سلیمانی را به شهادت رساند، ما را از مذاکره با رئیسجمهور آمریکا محروم میکند؟ مگر صدام قاتل بچههای ما نبود که با او مذاکره کردیم؟ واقعیت این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، این قاتل به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شده است. حال سوال این است که ما چه باید کنیم؟ آیا باید منافع ملیمان را به خاطر این که او قاتل است، کنار بگذاریم؟ این منطق واقعاً چه توجیهی دارد که ما را از مذاکره با او منع میکند؟ بدیهی است، ما نمیخواستیم ولی مردم آمریکا به او رأی دادند. اکنون باید ببینیم در مقابل این واقعیت چه اقداماتی میتوان انجام داد تا منافع ملیمان تأمین شود. ما تنها زمانی میتوانیم محکم و با اقتدار به پای میز مذاکره برویم که هم توان اقتصادیمان را تقویت کرده باشیم و هم توان هستهای و رسانهایمان را افزایش دهیم.
هیچگاه رابطه ما و اروپا به این اندازه تیره و تار نبوده است
بهشتیپور در تشریح وضعیت روابط ایران با کشورهای عضو اتحادیه اروپا، اظهار کرد: در اینجا باید به این نکته توجه کرد که کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، ایتالیا و یونان، هرچند عمدتاً در اتحادیه اروپا هستند، اما آلمان و فرانسه جایگاه بسیار مهمتری دارند. این دو کشور نه تنها در اتحادیه اروپا، بلکه در عرصههای بینالمللی نیز تأثیرگذارند. هرچند انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شده است، همچنان تاثیرگذار است. این سه کشور در میان ۲۷ کشور دیگر، تأثیرگذار و تعیینکننده هستند. لازم است که آقای دکتر پزشکیان واقعبینانه از شرایط فعلی ایران و اتحادیه اروپا آگاه باشند. به عنوان فردی که رسانهها را دنبال میکنم، باید بگویم که هیچگاه روابط ایران و اتحادیه اروپا در این وضعیت بدتر نبوده است. این مسئله نه تنها ناشی از چند ماه اخیر، بلکه ریشه در دو یا سه سال گذشته دارد. یکی از دلایل اصلی آن این است که آنها ما را متهم به ارسال پهپاد به روسیه کردهاند.
هر نوع تغییر در موازنه قدرت در جنگ اوکراین حساسیتبرانگیز است
وی یادآور شد: جنگ روسیه و اوکراین تنها یک درگیری منطقهای نیست. اروپا، بهویژه کشورهای در معرض خطر، مانند سوئد، لیتوانی، لتونی و استونی، این جنگ را تهدیدی جدی برای امنیت خود میدانند. به همین ترتیب، کشورهای دیگری چون لهستان، مجارستان و چک نیز در شرق اروپا امنیت خود را تحت تأثیر این جنگ میبینند. بنابراین، تحولات در این جنگ برای آنها اهمیت زیادی دارد و هر نوع تغییر در موازنه قدرت در این جنگ برایشان حساسیتبرانگیز است. موضوع پهپادها و موشکها بهانهای شده برای این کشورها، هرچند که ایران تأکید میکند که موشکی در اختیار روسیه قرار نداده است. با این حال، آنها بهطور مداوم بر این موضوع تأکید میکنند که این مسئله تهدیدی برای امنیت اروپا بهشمار میرود. آلمان و فرانسه نیز بهتنهایی در این قضیه نیستند. حمله روسیه به اوکراین بهطور کلی امنیت انرژی در سطح جهانی را به خطر انداخت و قیمتهای نفت ناگهان افزایش یافت. همچنین، امنیت مواد غذایی به شدت مختل شد؛ زیرا روسیه و اوکراین تأمینکننده یکچهارم غلات دنیا بودند. این جنگ ابعاد بینالمللی یافته و اروپا بهدلیل این شرایط، بهویژه در موضوع ایران، سختگیریهای بیشتری اعمال میکند.
بحث اصلی نقش ایران در روسیه و درگیری مستقیم ما با اسرائیل است
این تحلیلگر روابط بینالملل یکی از دلایل درگیری ایران و اروپا را موضوع هستهای در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و گفت: اما بحث اصلی پیرامون نقش ایران در روسیه و همچنین درگیری مستقیم ما با اسرائیل است. نفوذ لابی آلمان و فرانسه در ایران به قدری عمیق است که پژوهشگران از عمق نفوذ اسرائیل در این کشورها سخن میگویند. بهعنوان مثال، قانونی به تصویب رسید که هر کس در مورد هولوکاست شک کند، حتی اگر صرفاً برای تحقیق باشد، مجرم شناخته میشود و ممکن است تا ده سال زندانی شود. این قانون چندین دهه پیش توسط رئیس مجلس وقت فرانسه امضا شد و اکنون ده کشور اروپایی از جمله آلمان آن را به اجرا میگذارند. بنابراین، این مسائل بهطور کلی موضوع را پیچیدهتر میکند. آنها در حال حاضر در تلاشند تا بهگونهای عمل کنند که در ۲۷ مهرماه سال آینده که موضوع «اسنپ بک» برجام مطرح میشود، پرونده ایران در شورای امنیت خاتمه نیابد. یعنی طبق توافق برجام، پس از گذشت ده سال، پرونده ایران به حالت عادی بازمیگردد و مانند سایر کشورها خواهد شد.
وی در رابطه با احتمال اجرا شدن مکانیزم ماشه، توضیح داد: مکانیزم «ماشه» ممکن است به وقوع بپیوندد. اروپا اعلام کرده که در صورت لزوم، این مکانیزم را فعال خواهد کرد. در چنین شرایطی، بازگشت به شش قطعنامه تحت فصل هفتم، تا شش ماه به طول میانجامد. این ترتیبات باید انجام شود تا این شش قطعنامه بدون نیاز به رأیگیری دوباره به حالت اولیه بازگردد. این موضوع بسیار مهم است، به ویژه قطعنامه ۱۹۲۹ که میخواهم برگردم به آن، چرا که هدف جلوگیری از عادی شدن پرونده ایران است.
باید یک طرح جامع ملی برای مقابله با تحریمها طراحی کنیم
بهشتیپور با بیان اینکه نقش شورای امنیت سازمان ملل و بهویژه کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه در این معادلات بسیار حائز اهمیت است،گفت: اگر به توافق نرسیم، ممکن است مجبور به مذاکره شویم اما از سرگیری مذاکرات مانع بکارگیری مکانیزم ماشه نمیشود، سپس دوباره ممکن است با این ایراد مواجه شویم که «گفتیم نباید مذاکره کرد». عدهای تنها به این مسائل میپردازند و ما باید برای رفع تحریمهای تحمیل شده، یک طرح جامع ملی مقابله با تحریمها طراحی کنیم. این طرح باید ابعاد مختلفی داشته باشد که یکی از مهمترین آنها مذاکره است.
افزایش توان هستهای به تنهایی، راهگشای ایران نخواهد بود
وی همچنین در خصوص طرح ملی مقابله با تحریمها خاطرنشان کرد: باید این مذاکرات همراستا با افزایش توان هستهای، توان اقتصادی و دیپلماسی رسانهای ما باشد. نباید بهطور خام به مردم بگوییم که چرا این امور محقق نشده است. سازمان انرژی هستهای ایران به تازگی اعلام کرده که سانتریفیوژهای جدیدی را مورد استفاده قرار میدهد و گازدهی انجام میدهد. این اقدام فی نفسه خوب است، اما به تنهایی کافی نیست و جواب نخواهد داد. اگر به دنبال اثربخشی هستیم، باید به سایر اقدامات نیز توجه کنیم. صرف افزایش توان هستهای، راهگشای ایران نخواهد بود و نیاز به یک طرح جامع داریم که همه این امور بهطور هماهنگ انجام شوند.