رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز جمعه در تل آویو با نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل ملاقات کرد. این دیدار دو روز بعد از آنکه نفتالی بنت ایران را متهم به جاسوسی از اسناد محرمانه آژانس کرد انجام شد. درباره این سفر آقای گروسی پرسشهای متعددی مطرح میشود.
از آنجا که مهمترین ویژگی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای بیطرف بودن آن است انجام چنین سفری در آستانه برگزاری جلسه شورای حکام آژانس در روز دوشنبه چه نتیجهای میتواند داشته باشد؟ از آنجا که مهمترین دستور کار این نشست بررسی گزارش سه ماهه گروسی درباره روند فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران است، دیدار گروسی و بنت چه پیامی برای ایران و جهان دارد؟ برای پاسخ به این دو پرسش اساسی باید توجه داشت طی دو سالی که از شروع کار این سیاستمدار آرژانتینی به عنوان مدیرکل آژانس میگذرد شاهد یک نوع هماهنگی بیسابقه بین گزارشهای گروسی با خواستههای اعلامی دولت تل آویو هستیم که موجب حیرت ناظران در این همه بی پروایی در عملکرد مدیرکل آژانس شده است. زیرا تا پیش از این آقایان البرادعی و آمانو مدیران پیشین آژانس در حسب ظاهر هم که شده مبادی آداب بیطرفی در مقام مدیرکلی آژانس بودند.
اما آقای گروسی ظاهرا بدون نگرانی از تبعات کنار گذاشتن رویههای شناخته شده و انتظارات مصرح در اساسنامه آژانس، هیچ ابایی از بی اعتبار کردن مقام مدیرکل آژانس ندارد. در نگاه اول ممکن است این تصور پیش بیاید که آقای گروسی دو روز بعد از ادعاهای نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل در مورد ادعای جاسوسی ایران از اسناد محرمانه آژانس، سراسیمه به تل آویو رفت تا به آقای بنت تذکر دهد که ایران در واقع به اسناد سرقت شده که ده سال پیش در اختیار آژانس گذاشته شده بود، دست پیدا کرده و این به معنای جاسوسی از اسناد آژانس نیست. این در واقع دسترسی به اسناد مورد ادعای آژانس بوده که سرانجام تحت عنوان مسائل گذشته و آینده با قطعنامه شورای حکام در سال 2015 برای همیشه بسته شد.
اما در نگاه عمیقتر و با توجه به سابقه روابط پنهان و آشکار گروسی با آمریکا و اسرائیل این گمان بیشتر تقویت میشود که او در آستانه برگزاری نشست شورای حکام به تل آویو رفته تا آخرین هماهنگیها را با مقامهای اسرائیلی به عمل آورد. زیرا مشخص نیست چرا آقای گروسی در شرایطی که دولت اسرائیل با بحران مشروعیت داخلی روبرو است و در آستانه شکست ائتلاف حاکم در پارلمان است چرا به تل آویو میرود و در آنجا بجای آنکه درباره نپیوستن اسرائیل به پیمان عدم اشاعه سلاح هستهای موسوم به NPT سوال کند؛ با آنها در مورد فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران مذاکره میکند که در طول تاریخ آژانس بیشترین و گستردهترین و بیسابقهترین کنترلها و نظارتها را بر ایران داشته و ایران طی 12 سال گذشته نهایت همکاری و حسن نیت را از خود نشان داده است.
آقای گروسی بجای آنکه از اسرائیلیها که عضو قدیمی آژانس هستند در مورد اینکه چرا اجازه نمیدهند آژانس بر فعالیتهای نظامی آنها با بیش از 200 کلاهک هستهای در مرکز هستهای دیمونا کنترل و نظارت داشته باشد سوال کند، به آنجا میرود در مورد ایران با مقامهای اسرائیلی مشورت کند که بر اساس ادعاهای مطرح شده 18 سال پیش در مراکز اعلام نشده ذرات اورانیوم غنی شده زیر پنج درصد کشف کرده اند!
آن هم در مراکزی که به گفته آژانس در حال حاضر اساسا فعالیتی در آنها انجام نمیشود. حداقل آقای گروسی برای حفظ ظاهر هم که شده این سفر را باید به زمان دیگری موکول میکرد.
به نظر میرسد روند پرونده سازی علیه ایران همچنان ادامه دارد. آمریکا و اسرائیل محتوا تهیه میکنند، آقای گروسی بر اساس این محتوا پرسش مطرح میکند و در شورای حکام بدنبال گرفتن قطعنامه برای مستندسازی چنین پروندهسازی هستند. بجای سیاست تقابل یکطرفه که نتایج آن را با شکستن پلمپ یو سی اف اصفهان در مرداد 1384 و بعدها در فروردین 1385 شکستن پلمپ نطنز شاهد و ناظر بودیم که چگونه پرونده ایران را به صورت کاملا غیر قانونی به شورای امنیت بردند، اکنون بجای تکرار خطاهای گذشته میتوان با در پیش گرفتن سیاست تعاملی با آژانس در چارچوب مدالیته جدید، سه پرسش آژانس را پاسخ داد و مانع اجرای سیاستهای اسرائیل – آمریکا و گروسی در مورد ماجراجوییهای جدید شد.