; ?>; ?>
«حسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاری ایران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با ابراز نگرانی از وضعیت خانوادههای تحت پوشش نهادهای حمایتی و بازنشستگان در سال آینده با توجه به لایحه پیشنهادی بودجه ۱۴۰۴ گفت: واقعیتی که اکنون در جامعه با آن مواجه هستیم، نگرانی از افزایش فقر به دلیل بالا رفتن هزینهها، عدم تناسب میان درآمد و هزینهها، فرصتهای کم اشتغال، عدم امنیت سرمایهگذاری و به دنبال آن محدودت منابع مالی یا توزیع ناعادلانه منابع مالی و فقدان یک چشمانداز اطمینان بخش است و در چنین شرایطی انتظار میرفت در لایحه بودجه ۱۴۰۴ موضوع معیشت و اقتصاد مردم به ویژه افرادی که شرایط خاصتری دارند مانند خانوادههای تحت پوشش نهادهای حمایتی مستمری بیش از گذشته مد نظر قرار گیرد.
وی تصریح کرد: اکنون بر اساس قانون بودجه حقوقی که به این گروه از خانوادهها داده میشود برای خانوادههای یکنفره کمتر از یک میلیون تومان و خانوادههای پنج نفره کمتر از ۴ میلیون است که تناسبی با افزایش هزینهها ندارد. در نهایت سال آینده هم ۲۰ تا ۳۰ درصد به حقوق این قشر افزوده شود که این مقدار دریافتی هم نمیتواند هزینه نیازهای این خانوادهها را تامین کند.
این مددکار اجتماعی با اشاره به اینکه این موضوع در مورد خانوادههای کارگران هم صدق میکند، گفت: نگرانیم در سال آینده با کارگرانی مواجه باشیم که شرایط خوبی را در زندگیشان تجربه نکنند. حداقل حقوق قانون کار که سالانه تصویب میکنیم همواره کمتر از نیاز یک کارگر است و این در حالی است که جامعه کارگری بار اصلی تولید را در کشور به دوش میکشد، اما میزان افزایش حقوق و مصوباتی که در کشور برای این گروه از افراد داریم، تناسبی با نیازهای آنها ندارد. در این میان کارفرما وقتی اقتصاد خوب نیست محصول و خدماتش به فروش نمیرود و آنها هم با افزایش هزینههای تولید مجبورند هزینههای بیشتری را بپردازد، اما آنچه در عمل میبینیم هیچ کسی به اندازه کارگران تحت تاثیر این شرایط قرار نمیگیرد.
رئیس انجمن مددکاران ایران با اشاره به وضعیت بازنشستگان نیز افزود: در کنار کارگران، قشر بازنشستگان هستند که امید دارند پس از ۳۰ سال کار و پایان اشتغال در دوران بازنشستگی از امنیت خاطری برای تامین نیازهایش که شامل موضوع ماده اصل ۲۹ قانون اساسی، موضوع سیاستهای کلی تامین اجتماعی، موضوع قانون ساختار جامع نظام رفاه و تامین اجتماعی، موضوع فصل سوم قانون اساسی و موضوع ماده ۵۷ قانون برنامههای توسعه برخوردار شوند.
وی در ادامه اظهار داشت: طبیعتا بازنشستگان انتظار دارند همه این موضوعات قانونی در دوران بازنشستگی تامین شود، اما وقتی این اتفاق رخ ندهد باید نگران شد و پیش بینی بنده این است که با این لایحه بودجه احتمالا محرومین و فقرا شرایط سختتری را تجربه خواهند کرد.
موسوی چلک با اشاره به شکست در اجرای قانون حمایت از حقوق افراد با معلولیت به ویژه اجرای ماده ۲۷ گفت: آنچه که برای بنده به عنوان یک شهروند و مددکار اجتماعی مهم است، این است که اگر قانونی تصویب میشود به همان اندازه که برای تصویب قانون اهتمام میکنیم، برای اجرای آن باید چندین برابر تلاش شود. این در حالی است که اهتمام لازم در اجرای قانون حمایت از افراد دارای معلولیت از گذشته هم وجود نداشته و از طرفی هزینههای افراد دارای معلولیت بسیار بالاست و قطعا این میزان حمایت پاسخگوی حداقل نیازهای اساسی آنها نخواهد بود. قبول داریم که دولت محدودیت منابع دارد، اما همیشه اولویت با کسانی است که شرایط خاصتری دارند و وظیفه دولتها در اهتمام بیشتر برای این گروههای خاص نیز پیش بینی شده است.
این مددکار اجتماعی افزود: همچنین تجربه زیست ما نشان میدهد، غفلت از تامین نیازهای این افراد به دلیل شرایط خاصی که دارند میتواند نگرانکننده و موجب عدم حضور این افراد در جامعه شود و از فرصتهای برابر برخوردار نباشند و در نتیجه جامعه از ظرفیتها و قابلیت این قشر خاص محروم شود.
وی با تاکید بر اینکه طبیعتا این نادیده گرفتن و احساس طرد شدگی که افراد دارای معلولیت تجربه میکنند میتواند پیامدهای مختلفی را در بعد فردی به دنبال داشته باشد، ادامه داد: این افراد بیشتر خانهنشین میشوند که این انزوا، پیامدهای روانی و اجتماعی به دنبال دارد.
موسوی چلک در ادامه درباره وضعیت کودکار کار گفت: واقعیت این است که هیچ آمار واقعی درباره تعداد کودکان کار و کودکان خیابان به این معنا که خانه و زندگیشان در خیابان است، به تفکیک ایرانی و غیرایرانی نداریم. گزارشهایی هم که ارائه میشود عمدتا مبتنی بر کسانی است که وارد مراکز مرتبط با ارائه خدمات کودکان کار و خیابان میشوند.
وی درباره ارتباط باندهای سازمان یافته با کودکان کار گفت: این که گفته میشود تمام کودکان کار توسط باندهایی اداره میشوند چندان موافق نیستم. برخی از فرهنگ خانوادههای کودکان کار اینگونه است که در فصلهای مختلف مهاجرت میکند اما نفی نمیکنم که بخشی از کودکان کار تحت اختیار باندهای سازمان یافته هستند. برخی از این کودکان هم به صورت فردی کار میکنند که دارای خانواده هستند و با خانواده ارتباط دارند اما برای تامین معیشت خانه کار میکنند.
موسوی چلک در پایان تاکید کرد: قطعا وقتی این کودکان برای کار، وقت بیشتری را در خیابان میگذرانند تا معاش خود را تامین کنند، یکی از حقوقهایی که این کودکان محروم میشوند حق تحصیل است و استمرار حضور در خیابان مانع آنها برای ادامه تحصیل است. در مجموع میتوان گفت تا زمانی که فقر وجود دارد پدیده کودکان کار حل شدنی نیست.