رونق دورهای از اقتصاد است که منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP)، کاهش بیکاری، افزایش نرخ تورم و افزایش قیمت داراییها میشود. رونقها معمولاً نشاندهنده دورههای رشد بیش از حد اقتصاد هستند که باعث ایجاد شکاف تولید مثبت و فشارهای تورمی میشوند.
در دوره رونق، اقتصاد با نرخ سریعتری نسبت به نرخ رشد بلندمدت خود رشد میکند. رونقهای اقتصادی اغلب ناپایدار هستند و پس از آنها رکود اقتصادی یا نزول رخ میدهد. از این رو اصطلاح «رونق و رکود» در اقتصاد زیاد به کار میرود.
سیاست پولی تلاش میکند تا با تعدیل چرخه اقتصادی از رونق و رکود جلوگیری کند. به عنوان مثال، اگر رشد اقتصادی بیش از حد سریع باشد، بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد تا فشارهای تورمی را کاهش دهد.
چرخه رونق اقتصادی براساس تعریفی که پیشتر ذکر شد عومل متعددی میتواند داشته باشد که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
به گزارش اقتصاد۲۴ ، اگر اقتصاد نزدیک به نرخ رشد بلندمدت خود باشد و سیاست پولی تسهیل شود یعنی کاهش نرخ بهره اتفاق بیفتد، این موضوع باعث افزایش بیشتر تقاضا در اقتصاد خواهد شد. هزینههای کمتر برای گرفتن وام باعث تشویق سرمایهگذاری و مصرف میشود. این امر باعث افزایش بیشتر تقاضای کل خواهد شد. ضمناً نرخ بهره پایینتر همچنین وام مسکن و خرید خانه را جذابتر میکند.
اگر اقتصاد به ظرفیت کامل نزدیک شود و دولت مالیاتها را کاهش دهد و از طریق وام پروژهها بیشتر تامین مالی شود، این کار باعث افزایش هزینههای مصرفی و تقاضای کل میشود.
اگر مصرفکنندگان و شرکتها اعتماد داشته باشند، به احتمال بیشتر زیاد وام میگیرند تا سرمایهگذاری و هزینه کنند. این امر میتواند باعث کاهش نسبت پسانداز شود و درصد بیشتری از درآمد مردم صرف خرید شود و تقاضای کل افزایش یابد.
افزایش قیمت داراییها مانند مسکن و سهام اثر ثروت مثبتی ایجاد میکند. این موضوع اعتماد را افزایش میدهد و همچنین امکان استفاده از رهن مجدد برای دستیابی به برداشت سهام را فراهم میکند. رشد بالاتر، افزایش قیمتها و اعتماد بالا نیز باعث ایجاد یک حلقه بازخورد میشود که فشار صعودی بر قیمت داراییها میگذارد تا به افزایش خود ادامه دهند. این شور و شوق برای خرید داراییهایی که در حال افزایش ارزش هستند، میتواند از ارزشگذاری اساسی جدا شود. این چیزی است که اقتصاددانان ممکن است از آن به عنوان شور و اشتیاق غیرعقلانی در اقتصاد یاد کنند. به چند مورد رونق اقتصادی زیر توجه کنید.
توجه داشته باشید که در دوره رونق با افزایش رشد اقتصادی، تورم نیز افزایش می یابد. یک رونق اقتصادی را میتوان با استفاده از تقاضای کل وعرضه کل نیز نشان داد. در دوره رونق، تقاضای کل (سریعتر از عرضه کل بلندمدت با سرعت بیشتری افزایش مییابد. گاهی اوقات تقاضا به حدی افزایش مییابد که اقتصاد به سطح اشتغال کامل میرسد.رونق اقتصادی خطرناک است؟
اگر یک رونق فراتر از مدت زمان منطقی خود ادامه یابد یا اگر قیمتها بسیار بالاتر از خط روند اولیه رونق افزایش یابند، ممکن است یک حباب شکل بگیرد که احتمال دارد بترکد و در نتیجه، یک رونق را به یک رکود تبدیل کند. چنین مواردی در طول تاریخ در سراسر جهان رخ داده است.
یک مثال از رونقی که در نهایت به یک حباب دارایی تبدیل شد، بازار سهام صعودی در اواسط دهه ۱۹۹۰ بود که به حباب فناوری منجر شد و در سال ۲۰۰۱ ترکید. نمونه دیگر، رونق قیمت مسکن در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود که به حباب املاک و مستغلات در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹ تبدیل شد. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸، بازارهای سهام جهانی یک رونق بلندمدت را تجربه کردند.
نمونههای رونق اقتصادی در جهان شامل موارد زیر است:
دهه ۱۹۸۰ دورهای از رشد نسبتاً سریع در اقتصاد جهان بود که گاهی به عنوان «رونق لاوسون» شناخته میشود. در اواخر دهه ۱۹۸۰، رشد اقتصادی بریتانیا شروع به پیشی گرفتن از نرخ بلندمدت خود کرد یعنی بیش از حدود ۲.۵ درصد. رشد فصلی ۱ درصد به معنای رشد سالانه ۴ درصد است. در این دوره رونق اقتصادی، بریتانیا شاهد موارد زیر بود:
- افزایش سریع قیمت مسکن
- افزایش کسری حساب جاری (اگر تقاضای داخلی سریعتر از عرضه داخلی افزایش یابد، اقتصاد تمایل به واردات کالاهای بیشتر از خارج از کشور خواهد داشت.)
- کاهش نسبت پسانداز
-افزایش نرخ تورم
رونق اقتصادی دهه ۲۰۰۰ کمی متفاوت بود. به این معنا که تورم پایین ماند. رشد اقتصادی بیش از حد نبود. ما شاهد یک رونق اقتصادی سنتی در مقیاس کلان نبودیم. با این حال، رونق در وامدهی و افزایش قیمت مسکن وجود داشت. وقتی حباب اعتباری ترکید، به اقتصاد آسیب زیادی رساند.
در دهه ۱۹۲۰، ایالات متحده شاهد یک رونق اقتصادی بود. ۱۹۲۰ دورهای بود که تولید (مثلاً خودروهای فورد) افزایش یافت. در حالیکه ظرفیت تولید تا اواخر دهه ۱۹۲۰ افزایش مییافت، تقاضا و قیمت داراییها شروع به رشد سریعتر از آن کردند و قیمت سهام به پشتوانه افزایش وام گرفتن بالا رفت. این حباب مالی در پنجشنبه سیاه و در سقوط بازار سهام وال استریت در سال ۱۹۲۹ خود را نشان داد.
همه رونقهای اقتصادی نباید به یک پایان ناگهانی برسند. برای مثال، اقتصاد چین بیش از ۲۰ سال تجربه رشد اقتصادی سریع داشته است. اقتصاد هند نیز دورهای از رشد سریع را تجربه کرده است. در این موارد، آنها توانستهاند نرخ بالای رشد را حفظ کنند، زیرا فضای زیادی برای بهبود کارایی دارند؛ اما، ممکن است رونق آنها برای همیشه دوام نیاورد.