بنزین حالا شاید کلیدواژه ترسناکی برای همه دولتها باشد. وقایع پس از افزایش نرخ سوخت در آبان سال ۱۳۹۸ حالا به نظر میرسد که هر نوع دستکاری در قیمت بنزین را به یکی از خط قرمزهای شاید ترسناک در کشور تبدیل کشور تبدیل کرده باشد و دیگر مهم نیست برخی کارشناسان قیمت بنزین ۳۰۰۰ تومانی را با نیم لیتر آب ۵۰۰۰ تومانی مقایسه و آن را اشتباه میدانند، و یا برخی دیگر از قیمت نجومی کالاهای اساسی میگویند و آن را در مقایسه با قیمت بنزینهای ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومانی به شوخی شبیه میدانند. در مقابل همه این کارشناسان، اما هستند کارشناسان اقتصادی دیگر که دست زدن به قیمت حاملهای سوخت را به دلیل مساله تورم همه جانبه و تاثیرگذاری آن بر همه بخشهای دیگر به شدت خطرناک ارزیابی میکنند.
اما مساله قیمت بنزین و در کل انرژی را شاید باید از اصلیترین و پرچالشترین موارد قیمت گذاری در میان همه کابینههای پس از مجلس هفتم دانست، مجلسی که به ریاست غلامعلی حداد عادل اختیار افزایش بنزین به شکل سالیانه را از دولت دوم سیدمحمد خاتمی گرفت و پس از آن هر بار تغییر قیمت بنزین در کشور به یک چالش تبدیل شد، چالشی که در دوره احمدی نژاد منجر به سه نرخی شدن بنزین نیز شد.
به این ترتیب بود که بنزین تبدیل به قصه عجیبی در ایران شد و شاید وقتی مجلس تا گردن اصولگرا به ریاست حداد عادل در سال ۱۳۸۴ و در سالهای پایانی ریاستجمهوری سید محمد خاتمی برای زدن آخرین ضربات بر ریاست جمهوری او، بند مربوط به افزایش تدریجی حاملهای انرژی (سالانه ۱۰ درصد) را به بهانه حمایت از مردم رد میکردند و افزایش قیمتها را به دلیل یک حرکت تبلیغی از برنامه چهارم حذف کردند، باور نداشتند که چه بحرانی را برای دولتهای بعدی رقم میزنند، اتفاقی که دولت مقبول و مورد وثوقشان را مجبور کرد در سال ۱۳۸۸ قانون هدفمندی یارانهها را به صورت شوک قیمتی انجام دهند.
شاید این روزها اقتدارگرایان بیش از همیشه وقتی به گذشته نگاه میکنند میبینند که چطور بحران را رقم زدند.
البته بعدتر و در سال ۱۳۹۸ نیز مرکز پژوهشهای مجلس، سند ملی انرژی را تهیه و برای دستگاههای اجرایی ذی ربط ارسال کرد، اما این سند در دستور کار قرار نگرفت. بخش مهمی از این سند مبتنی بر توصیههای کارشناسی درباره اصلاح تدریجی قیمت حاملهای انرژی بود. در نهایت، اما دولت دوازدهم در انتهای آبان ماه سال ۱۳۹۸ قیمت بنزین سهمیهای را به ۱۵۰۰ و بنزین غیرسهمیهای را به ۳۰۰۰ تومان افزایش داد. افزایش قیمت در آن زمان که تاکنون آخرین افزایش قیمت بنزین بوده است، پانزدهمین افزایش قیمت بنزین در سالهای پس از انقلاب اسلامی بود.
در روزهای اخیر، اما با انتشار یک ویدیو ۵۷ ثانیهای از مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم بود که این مبحث بار دیگر مطرح شد.
پزشکیان در این ویدیو میگوید: «هر انسان آگاه، هر انسان دانشمند و هر انسان دغدغهمندی، من تصور نمیکنم این نوع سیاست و این نوع نگاه را بپذیرد.» وی با بیان اینکه «هیچ منطقی وجود ندارد که ما بنزین را به قیمت دلار آزاد بخریم و به قیمت سوبسید دار بفروشیم» میگوید: «حالا که بنزین را (به این قیمت) بدهیم، جای بحث است که (آیا واقعاً) ما باید این را بدهیم؟ علم اقتصاد، دانشمندان و تجربه بینالمللی این حرف را از ما قبول میکنند؟»
همین سخنان کوتاه با واکنشهای گسترده در شبکههای اجتماعی مواجه شد و بسیاری پرسیدند که اگر این همه مشکل بودجه داریم و کشور با چنین کسری بودجه سهمگینی مواجه است پس تخصیص ۲۳ هزار میلیارد تومان به صداوسیما، و ۱۴ هزار میلیارد تومان به حوزه علمیه چه معنایی دارد؟
همچنین از مسائل مطرح شده یکی نیز این بود که با چه منطقی حقوق کارگر ایرانی از همه کشورهای منطقه و حتی کشورهایی، چون فلسطین و لبنان کمتر است و چرا برای این بخش چارهای اندیشیده نمیشود؟
از سوی دیگر باید توجه داشت که قیمت بسیاری از کالاهای اساسی در ایران، بیش از قیمت همان کالاها در کشورهای همسایه است و این موضوع معیشت افراد را با مشکلات متعددی مواجه کرده است. قیمت بنزین در بسیاری از کشورها، دستوری تعیین نمیشود، اما در کنار آن، تناسب نسبتا خوبی بین هزینهها و درآمد افراد وجود دارد. انتقاد شهروندان عمدتا از این جهت است که چرا در رابطه با آزادسازیها و مشکلات اقتصاد ایران، تنها به بخش هزینههای مردم توجه میشود و حقوق و دستمزد همواره عقبتر از هزینههاست؟
سیاهچاله حقوق اندک و هزینههای بالا و یا به زبان عامیانه درآمد ریالی و هزینههای دلاری در ایران البته که اکنون مدت هاست نقل محافل است.
نکته مورد توجه دیگری که انتقادات بسیاری را برانگیخت بحث واردات بنزین است. پزشکیان در صحبتهای خود از خرید بنزین به قیمت آزاد و فروش با یارانه سخن به میان آورد. این موضوع توجه مردم را از آن جهت برانگیخت که چرا در کشوری نفتی که خود توان تولید بنزین دارد، باید روی به واردات بیاورد؟
طی چند سال گذشته، بحثهای متعددی در رابطه با کمبود بنزین وجود داشت. این موضوع مسئولان را به راهکارهای متعددی از جمله واردات بنزین یا تولید بنزین از متانول یا دیگر فرآوردهها سوق داده است.
این اقدامات همواره مورد انتقادات کارشناسان بوده است که چرا در کشوری نفتی که امکان پالایش و تولید بنزین وجود دارد، چنین اقداماتی صورت میگیرد؟ چنین مسئلهای تاکنون محل مناقشه بوده و پاسخی قابلتوجه از جانب مسئولان به آن داده نشده است.
این مهم که همواره دولت سید ابراهیم رئیسی و همفکرانش از جمله نزدیکان به سعید جلیلی و جبهه پایداری تلاش داشته اند، تحریمها را بی فایده و کم اثر نشان بدهند نیز از جمله مواردی است که باید در مورد عدم توانایی ایران در مورد تولید بنزین با کیفیت مورد توجه قرار بگیرد.
حالا و با مطرح شدن دوباره مساله بنزین این بار توسط مسعود پزشکیان در جلسه تودیع و معارفه وزیر اقتصاد، به نظر میرسد این موضوع به شدت حساس بار دیگر به صدر اخبار بازگشته است به خصوص که پزشکیان در دوران مبارزات انتخاباتی خود که هنوز دو ماهی بیشتر از آن نگذشته بارها گفته بود که قصدی برای افزایش قیمت حاملهای سوخت و انرژی در کشور ندارد.
اظهارات تازه پزشکیان، اما منجر به بازنشر بسیاری از اظهارنظرهای قدیمیتر وی شد، اظهاراتی که یک بار دیگر نیز در خرداد ماه سال جاری مطرح شده بود.
مسعود پزشکیان در یک نشست دانشجویی و در سال ۱۴۰۰ گفته بود: بنده معتقدم که بنزین را باید به قیمت بازار آزاد یعنی ۲۵ هزار تومان بدهند، اما به ازای هر فرد بگویند هر ایرانی مثلاً ۲۰ لیتر در ماه سهمیه بنزین دارد، مصرف نکردند در بازار بفروشند.
همچنین بار دیگر مساله اظهارات رییس ستادهای پزشکیان یعنی علی عبدالعلی زاده نیز مطرح شد.
علی عبدالعلیزاده رئیس ستاد پزشکیان در یک نشست خبری و در پاسخ به سوالی درباره بنزین گفته بود: ما به دلیل اضافه شدن قیمت بنزین خیلی کشته دادیم بهطوری که رهبری گفتند یکسری از اینها شهید هستند و پروندههای آنها نیز در خوزستان است؛ دولتی که نمیتواند با مردم گفتگو و تعامل کند و وزیر نفت، پنجشنبه ظهر میگوید بنزین گران نخواهد شد، اما نیمه شب جمعه بنزین گران شد؛ آن هم به این دلیل که مردم به خیابان نریزند مشخص است که آنها فکر میکردند راهی جز برخورد خشن با مردم ندارند.
عبدالعلیزاده در ادامه گفت: دولت اگر دولت تعاملی باشد به همین کارشناسان که میگویند بنزین باید ۵۰ هزار تومان شود، به مدت سه شب هر شب یک موافق و یک مخالف به تلویزیون بیایند و بنشینند و درباره گران شدن حاملهای انرژی صحبت کنند، مردم حرفها را میشنوند که چرا گران شود بعد بگوید چگونه گران کنیم. حالا که مردم پذیرفتند و دیدند که چارهای نیست و باید گران شود، بگویند دو مطلب باید در اینجا وجود داشته باشد نخست اینکه چگونه گران کنیم؟ آیا این ۵۰ هزار تومان یکباره گران شود یا اینکه طی یکسال یا دو سال گران کنیم؛ طبق این برنامه به اینجا برسانیم.
وی افزود: آنچنان با آرامش و همکاری مردم جا میافتد (قیمت) بنزین، گازوئیل، برق که هم موجب رضایت مردم شود و هم موجب آبادانی کشور، انشاالله از آزمونهای مدیریتی است که آقای دکتر پزشکیان انجام خواهد داد و من این توان را در آقا مسعود میبینم.
اما از میان سخنان رئیس ستاد مسعود پزشکیان تنها جمله آخر وی بود که در میان جامعه مطرح شد و البته که اعضای ستادهای سعید جلیلی نیز با موج سواری تلاش کردند این اظهارات را تشدید کنند.
البته در این میان، اما کارشناسانی هستند که معتقدند باید برای مساله بنزین راهکاری اندیشید. به گزارش اقتصاد ۲۴، علی قنبری، کارشناس انرژی نیز در همین باره اظهار داشته است: هم اکنون وضعیت مصرف بنزین مناسب نیست و برای حل ناترازی بنزین باید شیوه سهمیه بندی تغییر کند.
این کارشناس انرژی اضافه کرد: این شیوه یک ضعف اساسی دارد با وجود اینکه سیاست گذار هدف مثبتی از تصویب و اجرای آن داشته است و در این جهت بوده است که به دهکهای پایین جامعه کمک بشود و از آنها حمایت بشود و به این وسیله جایگاه این افراد را بالاتر بیاوریم.همچنین به گزارش اقتصاد ۲۴، پس از اظهارات پزشکیان بود که «رمضانعلی سنگدوینی»، نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، با بیان این که دکتر پزشکیان، از ابتدا تاکید کرده بود اگر بخواهیم تغییری در قیمت بنزین داشته باشیم، با مردم هماهنگ میکنیم و این هماهنگی حتما به وجود خواهد آمد، گفت: شدت مصرف انرژی در کشور ما نسبت به دیگر کشورها بالاست، اما نکته مهم این است که آیا ما برای مردم این شرایط را فراهم کردیم که شدت مصرف انرژی را کاهش دهند؟! مجموعهای عوامل وجود دارد که باید برای کاهش مصرف انرژی در حوزههای مختلف، از جمله آب، برق، گاز و بنزین مورد توجه قرار گیرند. صرف اینکه به مردم بگوییم صرفه جویی کنید، شدت مصرف انرژی را نمیکاهد، بلکه اجرای این سیاست، نیازمند ابزار و روشهایی است.
این عضو کمیسیون انرژی مجلس تاکید کرد: مجلس اجازه افزایش قیمت بنزین را نمیدهد. در هر کاری که قرار است انجام شود، نباید اجازه داد به طبقات پایین و ضعیف جامعه خسارت وارد شود. وقتی انرژی و سوخت گران میشود، روی همه مسیرها تاثیر میگذارد.
در همین حال، اما مساله بنزین و قیمت آن یک مساله جدی برای کشور است.
شاید در این شرایط، اما تنها راه بازگشت به همان طرحی باشد که مجلس اصولگرایان به ریاست حداد عادل برای لجبازی سیاسی و جناحی با دولت سید محمد خاتمی آن را به بن بست کشاند.
تصور کنید از سال ۱۳۸۲ و زمان مجلس هفتم ایران و لغو قانون از سال ۱۳۸۳ اگر همان ۱۰ درصد سالیانه بدون فشار عجیب و غریب تورمی به همان شیوه پلکانی به قیمت بنزین در کشور اضافه شده بود آیا اکنون چنین سیاهچاله ای پیش روی دولتهای بعدی وجود داشت؟
در آن سالها، شهروندان ۱۵ فرودین هر سال منتظر قیمت جدید با یک افزایش ناچیز و پلکانی بودند، اما حالا مساله قیمت بنزین چنان آتشی است که به یک بحران برای هر دولتی تبدیل شده است، بحرانی که به نظر میرسد اگر برای آن چارهای نشود حتی میتواند وضعیت را برای دولتها سختتر کند. تقریبا دو دهه پس از آن تصمیم مجلس اصولگرایان شاید وقت آن شده که دستکم به نظر مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۹۸ توجه شود و همان افزایش قیمت پلکانی در دستور کار قرار بگیرد.
شوک درمانی در مورد قیمت بنزین و حاملهای سوخت بازی با یک آتش اجتماعی دیگر است.