در جریان انتخابات و حتی پس از آن این ادعا مکررا مطرح شده که پزشکیان آخرین فرصت و شانس برای رهایی نظام جمهوری اسلامی( دستکم در این مقطع است) این ادعا بیشتر معطوف به مشارکت پایین و نقش بلاشک پزشکیان در افزایش حضور پای صندوق رای است.
روزنامه اعتماد نوشت: اما آیا این تصور، افراطی نیست؟ اگر از راه برهان خلف استدلال کنیم معنایش آن است اگر سعیدجلیلی رای آورده بود کار نظام تمام بود؟
طبیعتا ما که نظام جمهوری اسلامی را در آزمونهای سختی همچون جنگ تحمیلی، ترورهای اوایل انقلاب، تحریمها و توطئههای مکرر تجربه کردهایم چنین پاسخ دهیم که هیچ بن بستی وجود ندارد و پزشکیان نیز یک رییسجمهور مانند اسلاف خود است. اگر موفق شود سودش متوجه نظام است و اگر موفق نشود یک حلقه به ناکامی این زنجیره اضافه میشود.
این اما همه واقعیت نیست. اگر در دورههای پیشین انتخابات ریاست جمهوری چنین سخنی مسموع بود دلیلش پشتیبانی اکثریت جامعه از صندوق رای بود اما ۵سال اخیر(مشخصا از انتخابات مجلس یازدهم به بعد) نشان داد سرمایه اجتماعی کشور با شیب سرسامآوری رو به افول است. در دو انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ و مجلس ۱۴۰۲ نیز تجربه۹۸ تکرار شد و به نظر میرسد هسته اصلی قدرت نظام را هوشیار کرد. این هوشیاری از آن جهت بود که انتظار میرفت انتخاباتهای بعدی با افت شدید مشارکت مواجه شود و این هیچ معنایی جز سلب مشروعیت از جمهوری اسلامی نداشت. به بیان دیگر جمهوریت نظام خداحافظی می کرد و همان تعبیر«حکومت اسلامی»جای پای خود را باز می کرد.
در هرحال کاهش مشارکت بهمثابه ضربهای به مغز متفکر کشور وارد شد و این مغز بلافاصله خودش را جمع و جور کرد و نتیجهاش انتخابات۱۴۰۳ با نتیجهای چون پزشکیان بود.
با این تعریف میتوان گفت پزشکیان آخرین شانس نظام برای حفظ جمهوریتش بود.