روزنامه سازندگی در گزارشی با عنوان «به دنبال مقصر» نوشت: انگار که دعوای قدیمی اصولگرایانی که زمانی قرار بود یکپارچگی خود را به رخ منتقدانشان بکشانند، تمامی ندارد. آنها نهتنها در مجلس بلکه در رقابت ریاستجمهوری اخیر هم نتوانستند، مشکلاتشان را حل کنند و این اختلافات تا بعد از انتخاب رئیسجمهور پزشکیان هم ادامه دارد. این بار به هم میتازند که اگر بین دو چهره شناخته شده جریان اصولگرا، یعنی سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف، یکی بهنفع دیگری کنار میکشید آن یکی حتماً نهمین رئیسجمهور ایران میشد. درحالی که جمع آرای قالیباف در دور اول و جلیلی باز هم نمیتوانست دلیلی بر پیروزی آنها در این عرصه شود. اما گویا این رشته سر دراز دارد. قالیباف و جلیلی در مناظرههای انتخاباتی ریاستجمهوری بهنوعی در قامت یاران یکدیگر ظاهر شدند. به طوری که پس از حذف قالیباف از دور اول، او با انتشار بیانیهای تاکید کرد که از سعید جلیلی حمایت شود. اما با نگاهی به تاریخچه همکاری طیف قالیبافیها و جریان خالصساز و پایداری، این روند را چیزی غیر از یک نمایش کوتاهمدت نمیتوان پنداشت. همانطور که پایداریها در چهار سال ریاست قالیباف بر مجلس یازدهم از هیچ هجمهای بر علیهاش دریغ نکردند ولی در انتخابات مجلس دوازدهم با قالیباف ائتلاف کرده و حتی او را بهعنوان نفر دوم لیست پایداری تهران معرفی کردند. ولی زمانی نگذشت که بر سر انتخاب ریاست قوه مقننه مجدداً انتقادات آنها شروع شد.
حال حمله طرفداران جلیلی و قالیباف به همدیگر در این مقطع نیز یادآور همین موضوع است. آنها دو دسته شده و دیگر جریان رقیب که حالا برنده ریاستجمهوری است را فراموش کردهاند. جلیلی خبری در کانالش منتشر میکند که جلسهای سه نفره با محمدباقر قالیباف و یکی از چهرههای شاخص جبهه مقاومت را منتشر کرد که در آن جلسه بنا بر کنارهگیری رئیس مجلس شد و وی قبول نکرده است. این خبر با واکنش تند قالیباف همراه شد و روز گذشته کانال رسمی ستاد قالیباف در بیانیهای درباره برخی اخبار منتشر شده توسط ستاد جلیلی تصریح کرد که تاکید دلسوزان نظام برای کنارهگیری جلیلی به دلیل بالا بودن قالیباف در نظرسنجیهای دوقطبی همچنین امکان دو قطبیسازی و ایجاد ترس از آقای جلیلی توسط رقیب بود که دیدیم اتفاق افتاد. این کانال مدعی شد که قالیباف در آن جلسه ادعا نکرده است که چون حجت شرعی دارد، کنار نمیرود بلکه آماده کنارهگیری بود اما کنارهگیریاش مساوی با پیروزی رقیب در مرحله اول میشد.
پس از آن بود که علیرضا کمیلی از اعضای ستاد جلیلی در پاسخ به شایعاتی پیرامون جلسه جلیلی و قالیباف در مشهد و تهران پیش از برگزاری دور اول انتخابات، نوشت: «بنای اجماع همواره بر کنارهگیری افراد دارای رای کمتر بوده است اما این دوره برخی با حدس و گمان میگفتند اگر جلیلی با وجود سه برابر رای بیشتر از قالیباف کنار برود، بهتر است… که ارقام نشان داد اگر دکتر قالیباف کنار میرفت، بعید نبود که همان دور اول هم کار تمام شود.
استدلالهای طرفداران قالیباف و ستاد او با واکنش امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس و مشاور ارشد سعید جلیلی روبهرو شد. او در یادداشتی این ادعا را کرد که جلیلی رای بیشتری داشته و طبیعتاً باید در صحنه باقی میماند و بعد از پایان دور اول نیز معلوم شد که رای او حدود سه برابر قالیباف بوده است. ثابتی با انتقاد از محمدباقر قالیباف مدعی شده که اگر او «بهنفع جلیلی کنار میرفت، جلیلی میتوانست همان دور اول کار را تمام کند». محمدباقر قالیباف در دور اول انتخابات حدود سه میلیون رای آورد، درحالی که رقیب اصولگرای او توانست بیش از ۹ میلیون رای به دست آورد. مسعود پزشکیان در دور اول از انتخابات بیش از ۱۰ میلیون رای کسب کرد و همراه با سعید جلیلی به دور دوم انتخابات رفت. اما از کجا معلوم است که سبد آرای قالیباف بهنفع سعید جلیلی تمام میشد؟ چه بسا که در دور دوم این مساله عیانتر است و طبق اخبار بسیاری از قالیبافیها به پزشکیان رای دادند. موضوعی که شخص رئیسجمهور منتخب نیز در یکی از مناظرههای دور دوم تلویحاً بیان کرده بود. به هر حال گویا این باخت برای اصولگرایان بهخصوص جبهه انقلاب اسلامی سنگین تمام شده است.
حمید رسایی از یاران همیشه در صحنه طیف جلیلیها که از هیچ کاری برای پیروزی دوستانش دریغ نکرد هم درست مانند اظهارنظرهایش در مجلس به کمک جلیلی آمده است و در توئیت معناداری که مخاطبش کاملاً مشخص بود، نوشت: «به توهین و تخریب یکی از کاندیداها اهمیت ندید. این بندگان خدا بابت پروژه تخریب، قراردادی دارند و مجبورند! بهترین پاسخ برای رای ندادن به قالیباف، نفر چهارم شدن وی بعد از نبویان، ثابتی و رسایی در انتخابات مجلس است، آن هم در شهری که ۱۲ سال شهردار و ۴ سال نماینده و رئیس مجلسش بوده».
روزنامه کیهان هم در این باره اینطور نوشت که از مسیری که آمدیم، ذرهای پشیمان نیستیم و از اینکه توفیق پیدا کردیم به وظیفه خود عمل کنیم، خدای متعال را شاکریم. ما مامور به وظیفه بودیم و نه نتیجه. انقلاب عزیز ما از این فرازونشیبها زیاد دیده است و این هم دفتر دیگری در میان حکایتهای تلخ و شیرین انقلاب است. ما طرفداران دکتر جلیلی خیلی دوست داشتیم، نامزد مورد علاقهمان که به دلایل مختلف اصلح تشخیص داده بودیم به ریاستجمهوری میرسید.
در همین حین محمد منانرئیسی، نماینده قم در مجلس دوازدهم، شورای نگهبان را مقصر باخت جریان اصولگرایی دانست و با حمله به این شورا مدعی شد که شورای نگهبان را به کلی از هر نوع پاسخگویی و نقد، استثنا کنیم نه با جمهوریت نظام سازگار است و نه با اسلامیت آن. زیر باد کولر نشستند و ترکیبی از نامزدها تحویل دادند که هیچ جوره نشد، درستش کرد.
همچنین روزنامه اصولگرای فرهیختگان به وعده وعیدهای جلیلیها تاخت و در گزارشی نوشت: «همان تعبیری که مرحوم ترکان به وزیر کار اسبق گفت. مثلاً به اعضای ستادشان امید میدادند «رای روستاها به سمت جلیلی بازگشته است!» که البته چنین نشد. اما بر فرض اینکه این گزاره قرین به صحت بوده باشد، این افراد آیا نمیدانستند که جمعیت روستایی کسری از جمعیت طبقه متوسط برخی شهرهای بزرگ که پای صندوق آمدند هم نمیشود؟» این روزنامه ادامه داد: این دور شدن از واقعیت البته معلول پدیدههای تازهای است که عرصه سیاست ایران را به شدت مبتذل کرده است. اگر اینستاگرام در ماجرای بلوای ۱۴۰۱ توانسته بود، واقعیت و منطق را در بخشی از مخاطبانی که با اخبار فیک مواجه میشدند و آن را میپذیرفتند، تعطیل کند، گزارههای طرح شده در یک شبکه اجتماعی خاص با برخی مذهبیون و طرفداران یک کاندیدا چنین کرد.
به گفته حسین نقویحسینی، فعال سیاسی اصولگرا در این دوره از انتخابات، اتفاقات عجیبی در حوزه دولت و اجرای انتخابات افتاد. من انتظار دارم، دستگاههای نظارتی به این مساله ورود پیدا کنند. وزارت کشور تمام دهیارها را در یک مکان دولتی جمع میکند و ستاد انتخابات یک نامزد در آن جلسه تبلیغ میکند؛ ما در هیچ دورهای چنین اتفاقاتی را نداشتیم. ورود مدیران دولتی، استاندارها، بخشدارها، شهردارها، مدیران کل مجموعههای دولتی همه بهنفع جلیلی به میدان آمدند. برخوردهای دستوری که باید به فلانی رای دهید و هزینههای مختلف انجام دهند خیلی عجیب بود. او در گفتوگو با انتخاب تاکید دارد: «اگر جلیلی هم بهنفع قالیباف کنار میرفت، باز هم پزشکیان پیروز میشد زیرا در مرحله اول، کسانی که به قالیباف و پورمحمدی و پزشکیان رای دادند، بیان کردند که نمیخواهند به جلیلی رای دهند. آرایی که به جلیلی داده شد هم بیان کردند که با قالیباف مخالفاند. اگر قالیباف میماند هم باز اصولگرایان شکست میخوردند».
به هر حال طبیعتاً بخشی از آرای قالیباف به سبد جلیلی و بخشی دیگر به سبد پزشکیان ریخته شده است اما این موضوع کاملاً مشخص بود که بسیاری از رایدهندگان به سعید جلیلی حاضر نبودند به قالیباف رای دهند و همچنین برعکس. احتمالاً مشکل اصلی برای آنها مسعود پزشکیان است که پرقدرت وارد شد و پرقدرت رقابت را برد. بنابراین مشکل اصولگرایان با کنار رفتن این بهنفع آن یا آن یکی بهنفع دیگری حل نمیشود زیرا این نرخ پایین مشارکت است که همیشه به کمک جریان اصولگرایی آمده اما این بار سرنوشت برای سیاست ایران طور دیگری رقم خورد.