درست در روزهایی که بازار سرمایه کم رمق و افتان و خیزان در حال فعالیت بود، شهادت نابهنگام رئیس جمهور، چشم انداز بورس را در ابهام بیشتری فرو برد. اگرچه سازمان بورس تلاش کرد با محدود کردن دامنه نوسان جلوی زیان سنگین سهامداران را بگیرد، اما زخم بی اعتمادی عمیقتر از آن بود که بتوان با ابزارهای این چنینی آن را تسکین داد. بازار سرمایه حالا انتخاباتی را پیش روی خود میدید که مثل انتخابات دور سیزدهم با خالص سازی نامزدها چشم انداز روشنی پیش رویش نبود و فرار سرمایه دوباره وچندباره تکرار شد.با بالا گرفتن تب انتخابات و برگزاری مناظرات شرایط کمی متفاوتتر شد تا آنجا که در یک هفته پایانی منتهی به این رویداد مهم، بورس نیز رخت سبز به تن کرد و به تعبیر «مهدی بیات منش»، تحلیلگر بازار سرمایه نسبت به تغییر سیاستهای اقتصادی خوش بینتر شد. از میان ۶ کاندیدای ابتدایی ریاست جمهوری، سه نفر از آنها جسته و گریخته به مشکلات اساسی بازار اشاره و از راهحلهای واقع بینانهتری صحبت میکردند و دیگر خبری از وعدههای فضایی و عجیبی مثل حل مشکل بورس در سه روز نبود.
به گزارش اقتصاد ۲۴ شاخص کل در اولین هفته تیرماه با رشد دو درصدی به ۲ میلیون و ۸۵ هزار واحد رسید. این روند در نماگر هموزن بازار سهام نیز دیده شد. شاخص هموزن بازار سهام با رشد ۱.۱۳ درصدی از ۶۶۵ هزار واحد به ۶۷۳ هزار واحد رسید. علاوه بر این گفته میشود ارزش معاملات نیز سرانجام پس از مدتها رشد کرد و در چهار روز معاملاتی هفته قبل ۳ هزار و ۵۶۱ میلیارد تومان رسید.
مهدی بیات منش، تحلیلگر بازار سرمایه به اقتصاد ۲۴ میگوید: به نظرم یک امیدواری حالا در بازار حاکم شده است. طی یکی دو سال اخیر سیاستهای کلی اقتصادی برای بازار سرمایه خیلی امیدوار کننده نبود. احتمالا با شعارهایی که برخی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دادند امیدواری بر بازار حاکم شده است. موضوع دیگری که توانسته بازار را بهبود ببخشد کاهش ریسک دخالتهای دولت است. در بازار کنونی این احساس که الان ممکن است دولت یک دستورالعمل جدید بدهد یا تغییراتی در بازار ایجاد کند که منجر به مشکلات بنیادی بشود کمتر شده است. بازار امید دارد تیم اقتصادی که در دولت جدید روی کار میآید تحولاتی چه در ساختارهای مدیریتی چه در اقتصاد به عمل آورد.
این کارشناس بازار سرمایه به افزایش تدریجی نرخ نیما اشاره میکند و میافزاید: در بین کاندیداهایی که احتمال دارد رای بیاورند، دو نفرشان گفتند که قرار است در نرخ نیما تعدیل ایجاد کنند. آقای قالیباف گفت که به صورت میانگین ۱.۵ درصد در ماه نرخ نیمایی رشد میکند و با تورم تعدیل خواهد شد. تا امروز ارزی که در نیما عرضه میشود بخش عمدهای از آن بخش دولتی است و بخش دیگر بخش خصولتی یا غیر دولتی هستند؛ بنابراین این موضوع که آنها به نوعی یارانه میدهند عادلانه نیست. اگر بخش دولتی باشد و بخواهد یارانه بدهد میگوییم جزو وظایف مدیریتی است، ولی وقتی که بخش تقریبا نیمه دولتی یا غیر دولتی وارد این موضوع میشود باید یک مقدار تعدیلاتی به نفع بخش عرضه کننده با توجه به تورم در نرخها انجام بشود.
بنابراین به گفته وی این عدد باید یک چیز بینابینی باشد، نه اینکه نرخ رشد بالایی داشته باشه و نه خیلی ثابت بشود. باید با تورم اصلاح شود. علاوه بر قالیباف، آقای پزشکیان نیز موافق ثابت نگه داشتن نرخ ارز نبودند. آقای پزشکیان بیشتر نگاهش این بود که ثابت نگه داشتن نرخ ارز مناسب نیست و اعتقاد به نگاه قیمت گذاری بازار داشتند و تنها برای کالاهای اساسی و دارو قرار است که حمایتهایی داشته باشد. همه این اظهارات نشان میدهد که نرخ فعلی ماندگار نخواهد بود و بالاتر میرود و باید ببینیم چه کسی رای خواهد آورد.
پیش بینی مثبت بورس در گرو تعریف یک شاخص جامعتر است
بیات منش همچنین در پیش بینی بورس و شاخص کل عنوان میکند: با نگاه آقای پزشکیان و بر اساس گفتههای ایشان که این بورس چیزی نیست که در عرض مثلا سه روز و در کوتاه مدت حل بشود، بهبود بورس سریع اتفاق نخواهد افتاد. در نگاه آقای قالیباف هم ما مثلا کلمه و جملهای را ندیدیم که بر یک اتفاق سریعی دلالت داشته باشد؛ بنابراین در صورتی که یکی از این دو روی کار بیاید، قطعا تیم مدیریتی تغییر پیدا میکند و حداقل بورس از ثبات خارج میشود. پس از آن یک رشد مستمر نسبی را خواهیم داشت.
به باور این کارشناس بازار سرمایه شاید بازار نیازمند این باشد که ما شاخص جامعتر ودقیقتر و درست تری برای بورس تعریف کنیم. اگر به من به عنوان کارشناس بگویند بازار سرمایه را تحویل بگیر و درستش کن، اولین کارم توقف نسبی دو سه روزه است. شاخص را میبندم تا واقعیتهای بازار روشن شود و بعد بر اساس امکاناتی که داریم برنامه ریزی کنیم. واقعیت مطلب این است که حتی ما هم که کارشناس هستیم نمیدانیم واقعا پشت این شاخص چه اتفاقهایی افتاده یا دارد میافتد، یعنی نظام تحلیلش دچار ابهام است؛ ولی قطعا راه دارد.
او در ادامه با برشمردن محرکهای بازار سرمایه تصریح میکند: اولین چیزی که میخواهیم یک سرمایهای است که دولت باید برای آن حمایت کند. شرکتهای دولتی و نیمه دولتی هم باید از نظر نقدینگی حمایت کنند. دومین چیزی که میخواهد این است که برای بازار گردانی واقعا باید برنامه ریزی دقیقی صورت بگیرد. باید بودجههایی را از شرکتهای سهامی عام کنار بگذارند. اگر واقعا علاقمند هستند که از طریق بازار سرمایه ارتزاق و تامین مالی داشته باشند باید اولویت بدهند و بودجههایی را کنار بگذارند تا اعتماد مردم جلب بشود. ابزارهایی مثل ابزارهای اختیار معامله فروش طراحی بشود و در اختیار بازار قرار بگیرد. بازار با تجهیز به یکسری امکانات استارت برای رونقش را بزند.
به گفته مهدی بیات منش، اگر قرار باشد هر کسی بیاید که سکانداری بازار سرمایه را با راهبرد جدیدی به عهده بگیرد باید یک شناسایی از وضعیت موجود و نقاط قوت و نقاط ضعف فرصتها صورت بگیرد؛ و بعد یکسری امکانات و ابزارهای مالی در اختیار این سکاندار قرار بگیرد که هم دولتی است و هم از بخش خود شرکتهای بازار سرمایه است. یعنی اصلا شاید نیاز باشد ما یک بازمهندسی را در بحث بازار سرمایه انجام دهیم و بر اساس اتفاقاتی که از قبل افتاده و آسیبهایی که به بازار زده برای ترمیمش اقدام کنیم. این امکان پذیر است و من خیلی امیدوار هستم که انشالله با ورود دولت جدید و اهمیت دادن به این موضوع بازار سرمایهای که متاسفانه در دولت قبل آنچنان که باید اهمیت داده نشد سرپا شود. من امیدوار هستم که در شش ماه آینده رشد قابل قبولی را به شرط اینکه اهمیت داده بشود و نا امید نشوند خواهیم داشت.