رئیس مجلس و یکی از کاندیداهای اصولگرا در انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری، جمعه ۲۵ خرداد در برنامه تلویزیونی میزگرد اقتصادی، صحبتهایی درباره هزینههای فروش نفت در تحریم مطرح کرد. محمدباقر قالیباف گفت: «میتوان روابط مالی دوجانبه با کشورهای بزرگ دنیا داشت و به جای دلار و یورو با ارزهای خودشان عملیات اقتصادی کنیم که از این ظرفیتها استفاده نمیکنیم؛ این فرصت در شانگهای و بریکس وجود دارد.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار داشت: «در تحریم، نفت میفروشیم و پول میگیریم و بعد تبدیل به ارز میشود در نتیجه ۳۰ درصد در جابهجایی پولها حیف میشود؛ ما خودتحریمی به دلیل بیتدبیری و بیعرضگی و ناآگاهی درست کردیم.»
تحلیلگران و رسانهها، این حرف قالیباف را حمله او به سعید جلیلی دانستند. چراکه ایده فروش نفت با شکل فعلی یکی از افتخارات جلیلی و دولت سایه او محسوب میشود. در برنامههای تلویزیونی و رادیویی مرتبط با این نامزد نیز همواره از راهکارهای فروش نفت در شرایط فعلی صحبت میشود. گویا این نامزد ریاستجمهوری قصدی برای تلاش در جهت رفع تحریمها ندارد و این وضعیت را پذیرفته است.
چند روز قبل محسن منصوری، معاون اجرایی دولت سیزدهم و رئیس ستاد انتخاباتی جلیلی با انتشار نامهای با امضای سیدابراهیم رئیسی، خواسته یا ناخواسته از ارائه گزارشی به رئیسجمهور در تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۵ با عنوان «نبود سازوکار اطمینانبخش برای نظارت بر میزان تولید، برداشت، توزیع و مصرف نفت و گاز و ماده واحد پیشنهادی» از سوی سعید جلیلی خبر داد.
۲۶ مرداد ۱۴۰۰ نیز نشست مشترک کارگروه نفت و گاز دولت سایه جلیلی با جواد اوجی وزیر پیشنهادی نفت در آن زمان برگزار شد و براساس گزارش منتشرشده از سوی سایت رسمی جلیلی، راهکارهایی به اوجی ارائه شده است.
یکی از رسانههای تخصصی حوزه نفت نیز از اوجی و چند مدیر ارشد نفتی بهعنوان مدیران نزدیک به سعید جلیلی نام میبرد. با توجه به این شرایط، میتوان گفت که تحلیل رسانهها درباره حمله قالیباف به جلیلی در این برنامه تلویزیونی، درست است.
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب که پیش از این در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) با احتساب ضرر و زیان حاصل از این راهکارها، به این مسئله اعتراض کرده بود، به خبرنگار هممیهن گفت: «نفت و منابع طبیعی داراییهای سرمایهای و سرمایههای بیننسلی ما هستند. ما اجازه نداریم برای اینکه قدرت حل منازعه با جهان را نداریم و نمیتوانیم مسئله تحریم را حل کنیم، از دارایی نسلهای آینده برای سیاستهای خودمان هزینه کنیم. آنچه امروز صورت میگیرد این است که نفت زیرپای ماست و آن را میفروشیم. حتی اگر آن را مفت هم میخریم بدهیم برود تا اندکی پول گیرمان بیاید، روشی است که معنایی جز چوب حراج زدن به سرمایههای بیننسلی ندارد. قالیباف علیالقاعده حرف بیربط و بیاطلاعی نمیزند که ما ۳۰ درصد عدمالنفع در مسئله معامله نفت داریم. این ضرر به دلیل هزینههای سرباری است که ناشی از تحریمهاست. بخشی از آن به شکل تخفیف است برای اینکه نفت ما را بخرند و در لابیهایی که مشتریان ما با قدرتهای بزرگ جهانی میکنند این آوانس را بگیرند که ۱۵ تا ۲۰ درصد زیرقیمت خرید کنند. ما هزینه این را میدهیم و شکم براداران چینی را پر میکنیم.»
شریعتی ادامه داد: «۱۰ تا ۱۵ درصد هم هزینههای سربار بانکی برای نقل و انتقال ارز، به این دلیل که نمیخواهیم FATF را بپذیریم. راه برای حل مسئله تحریم باز بود. در پایان دولت روحانی و قبل از آن راه باز بود. برجام راه را باز کرده بود. آنها که آمدند برجام را آتش زدند و بعد هم در داخل قانون اشتباه راهبردی لغو تحریمها را از تصویب گذراندند و راه مذاکره و گفتوگو را با جهان بر روی دولت روحانی بستند، گمان کردند که میتوانند به توافق بهتری برسند. سه سال رفتند و بررسی کردند اما یک خط بیش از برجام نتوانستند بگیرند و امروز در این نقطه هستیم که آقایان بگویند انتخابی است که خودمان کردهایم این انتخاب را از طرف چه کسی کردهاید؟ چه کسی به شما اجازه داد چنین راهی را انتخاب کنید؟»
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت تاکید کرد: «در سال ۹۶ مردم ۲۴ میلیون رای به روحانی دادند که مسئله برجام و FATF را حل کند. چه کسی اجازه داد برخلاف رای ۲۴ میلیونی روحانی عمل کنید و سرنوشت را به اینجا برسانید؟ قالیباف رئیس مجلسی بوده است که قانون راهبردی تصویب کرد و نگذاشت این اتفاق رخ دهد.»
حمید حسینی، فعال حوزه نفت درباره این آمار به «هممیهن» گفت: «برآوردی که آقای قالیباف مطرح کرد، نمیدانم مربوط به چه بازه زمانی است. هزینههای صادرات نفت اخیراً کاهش پیدا کرده است. حداکثر تخفیف ایران در فروش نفت سبک ۱۰ درصد و در نفت سنگین مقداری بیشتر است. هزینههای نقل و انتقال پول نیز حدود ۳ درصد میشود. فکر میکنم عدد و رقمی که آقای قالیباف گفت، بالا و براساس ذهنیتهای قبلی بود. حداکثر هزینههای ما در حال حاضر بیش از ۱۵ درصد نیست. این هزینهها یا تخفیف است، یا هزینههای بروکری (واسطهگری) و تراستی (شرکتهای خارجی فعال در حوزه نفت و گاز که انتقال پول را انجام میدهند).»
او اضافه کرد: «دلیل این کاهش هزینه اول نیاز جهان به نفت ایران و دوم، سخت نگرفتن آمریکا در اجرای تحریمها است. در حال حاضر نفتکشها به خارک میآیند و بارگیری صورت میگیرد. درحالیکه قبلاً ما باید نفت را منتقل و اسناد آن را تهیه میکردیم و هزینه نقل و انتقال را نیز خودمان پرداخت میکردیم. در زمان شروع تحریمها که دوباره میخواستیم وارد بازار شویم، این هزینه ۳۰ درصدی را پرداخت میکردیم اما در حال حاضر، هزینه در این حد نیست.»
عضو اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران اضافه کرد: «حتی ۱ دلار هزینه اضافه، برای کشور ضرر است. راهحل نیز اگر عاقل باشیم توافق و لغو تحریمهاست. اینکه افقی برای این مسئله در نظر بگیریم، بستگی به این دارد که مردم چه کسی را انتخاب کنند. در این میان، مشخص است که گفتمان ۵ نامزد دیگر با آقای پزشکیان فرق دارد. تنها گزینهای که حداقل تلاش برای این موضوع را به زبان میآورد و بحث سیاست خارجی و تحریمها را بهعنوان یک مشکل مطرح میکند، پزشکیان است. بقیه آقایان یا به این موضوع نمیپردازند یا دنبال بیاثر کردن تحریمها هستند. بیاثر کردن تحریم یعنی هزینه دادن. اوپک سال گذشته در گزارشی اعلام کرد که ایران در ۱۰ سال گذشته ۴۵۰ میلیارد دلار به خاطر تحریمها از دست داده است. این خوشبینانهترین تحلیلی است که تاکنون ارائه شده.»
حسینی تاکید کرد: «امیدوارم اگر مردم معتقدند که تحریم و سیاست خارجی مشکل ما هست، برای رفع آن زمان بگذارند و از این فرصتی که پیش آمده استفاده کنند و به پای صندوقهای رای بیایند. این تنها راهی است که میتوانیم به آن امید داشته باشیم.»
محمدعلی خطیبی، نماینده پیشین ایران در اوپک، درباره هزینههای فروش نفت در شرایط تحریمی به هممیهن گفت: «مسئله فروش نفت تخصصی است و در شرایط مختلف بازار، تفاوت دارد. در یک شرایطی باید نفت را با قیمت پایینتر بفروشی. مثلاً وقتی که بازار رقابتی میشود، شما مجبور هستید تخفیفهایی بدهید که طرف مقابل نفت شما را بخرد. بهویژه اینکه ما تحت تحریم هستیم. با وجود تحریم، خریداران ما باید هزینهها و ریسکهایی را متحمل بشوند. اگر نه میروند و از کشورهای تحریمنشده نفت میخرند. این هزینهها نیز با توجه به شرایط بازار متغیر است و نمیتوان رقم و فرمول ثابتی را برای آن در نظر گرفت. برای فروش نفت باید این هزینهها را متقبل شد.»
او ادامه داد: «روسیه زمانی که تحریم شد، نفت خود را با تخفیف بیست دلار میفروخت. اما شرایط تغییر کرد و این تخفیف را تا ۳ و نهایتاً ۵ دلار کاهش داد. شرایط بازار فرق میکند و در شرایط تحریم باید امتیازاتی به خریداران بدهیم جون آنها متحمل ریسک میشوند. ولی به نظر من شرایط بازار بهتر و نیاز به نفت بیشتر میشود در نتیجه ما مجبور نخواهیم بود که امتیازات زیادی به طرف مقابل بدهیم و با امتیازات کم نیز میتوانیم نفت بفروشیم. در نهایت، یا باید به خروج از بازار در شرایط تحریم رضایت بدهیم و منتظر رفع تحریمها باشیم یا در این شرایط نفتمان را بفروشیم. ما گزینه دوم را در تمام این سالها انتخاب کردیم. این سیاست از دولت نهم تا امروز همین بوده که باید در بازار حضور داشته باشیم. شرط این حضور، درک شرایط بازار بهخصوص در شرایط تحریم است. باید در ریسک مشتریهایمان شریک بشویم. خرید نفت کشورهای تحریمی هزینه دارد و ما باید در این هزینه شریک بشویم.»
این کارشناس حوزه نفت در پاسخ به این سوال که تصویب قانون راهبردی در مجلس یازدهم و بستن مسیر توافق در دولت روحانی، چه تاثیری در این وضعیت داشت؟ گفت: «شرایط سیاسی در این مسئله خیلی مؤثر است. وقتی تحریم نباشد، فروش نفت مسئله و هزینهای ندارد. اما شاهد بودید که برجام را ما نقض نکردیم، طرف آمریکایی آن را نقض کرد. من فکر میکنم جمهوری اسلامی ایران نهایت حُسننیت خود را نشان داد. مذاکره را رها نکرد و تلاش کرد که تحریمها را رفع کند. طرفهای مقابل هستند که در شرایطی توافقی را امضا میکنند و در شرایط دیگر زیر آن میزنند. اراده یک طرف مؤثر نیست. اراده هر دو طرف لازم است. در دولتهای یازدهم و دوازدهم نهایت همکاری انجام شد اما طرفهای مقابل اینطور نبودند. وقتی آمریکا برجام را نقض کرد، ما اعلام آمادگی کردیم که با اروپاییها ادامه بدهیم. آنها قبول نکردند. در این قضیه من فکر میکنم عمده تقصیر را باید متوجه طرف مقابل دانست.»
معاون اسبق شرکت ملی نفت اظهار داشت: «من فکر میکنم نقطه قوت دولت سیزدهم این بود که خودش را معطل نکرد. نمیگویم دیپلماسی بیتاثیر است اما نباید کشور را معطل کرد. دولت سیزدهم با یکسری راهکارهایی که در پیش گرفت، صادرات نفت را افزایش داد. من در این مورد شخص رئیسجمهور فقید را مؤثر میدانم. صادرات نفت ما بهرغم لغو نشدن تحریمها افزایش پیدا کرده و در حال رسیدن به دوران پیش از برجام است. دولت سیزدهم نشان داد که میشود با بهکارگیری یکسری راهکار و دیپلماسی درست نفت فروخت.»
محمود عباسزادهمشکینی، نماینده مجلس یازدهم، درباره تصویب قانون راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران که گفته میشود مانعی برای احیای برجام و رفع تحریمها بود، به خبرنگار «هممیهن» گفت: «پیشنهادهایی که به مجلس میآید و تصویب میشود، معمولاً با نظر هیئترئیسه و رئیس مجلس است. قانون راهبردی بدون نوبت در مجلس تصویب شد. بعد از تصویب این قانون بود که ورق برگشت. تا پیش از تصویب این قانون، جمهوری اسلامی ایران در جایگاه متهم بود. آمریکاییها یکطرفه از برجام خارج شدند و ما یکطرفه به تعهداتمان عمل میکردیم. اروپا به صورت موذیانه به عنوان پلیس خوب مانده بود؛ وقتی میگفتیم به تعهداتتان عمل کنید میگفتند که ما بدون آمریکا ناقص هستیم.»
وی ادامه داد: «از طرف دیگر میگفتند شما به تعهداتتان عمل کنید چون ما هنوز در برجام هستیم. یکطرفه ما را محاکمه و تحقیر میکردند. این قانون جمهوری اسلامی را از جایگاه متهم در جایگاه مدعی قرار داد. آنها بعد از این قانون پیشنهاد مذاکره دادند و ما پذیرفتیم. مذاکره در زمان شهید رئیسی پیشنهاد غربیها بود، نه ایران. این کارِ مجلس بود و طبیعتاً هیئت رئیسه و رئیس پارلمان در آن نقش داشتند. همانطور که گفته میشود چرا آقای لاریجانی در بیست دقیقه برجام را تصویب کرد – درحالیکه مصوبات مجلس با رای اکثریت است – میتوانیم بگوییم این قانون را با همان منطق به حساب آقای قالیباف گذاشت.»
او ادامه داد: «در مورد فروش نفت، مجلس در تصویب بودجههای سالانه دست وزارت نفت را در تهاتر نفت و ورود برخی از دستگاهها باز کرد. یعنی برخی دستگاهها به جای اینکه بودجه خود را به صورت پول از خزانه بگیرند، رفتند نفت گرفتند، فروختند و هزینه کردند. این مسئله نیز فروش نفت را افزایش داد و مجلس در آن نقش داشت. بنابراین اگر آقای قالیباف این موارد را ذکر میکند، بدون مبنا نیست.»
نماینده پیشین مجلس درباره اینکه چطور میشود این ضرر درآمد نفتی را از بین برد، اظهار داشت: «ضرر بستگی به این دارد که شما چه مبنایی داشته باشید. نفت چیزی نیست که نتوانید نفروشید. پیچ و مهره نیست که انبار کنید و سال بعد بفروشید. اگر استخراج نکنید و نفروشید، کشورهای همسایه این کار را خواهند کرد. اگر نمیتوانیم به قیمت مطلوب بفروشیم، به قیمت تمامشده استخراج و پالایش بفروشیم. بالاخره تحریم هستیم. عزت کشور هزینه دارد. به نظر من اگر کالایی را با قیمت چند درصد بالاتر از قیمت حقیقی وارد میکنیم یا نفت را چند درصد پایینتر از میانگین جهانی میفروشیم، هزینه استقلال و عزت کشور است. این هزینه جای دیگر مابهازا دارد و جبران میشود. آنهایی که مستقل نیستند و وابسته هستند خیلی جاها ضرر میکنند.
با توجه به اینکه استقلال کشور برای ما مهم است، اگر از منظر دموکراتیک هم که نگاه کنیم روحیه تاریخی مردم کشورمان این بوده که استقلالخواه بودند. بنابراین به نظر من ضرری نکردهایم. مهم این است که در این دادوستدها فساد و اختلاس نشود. مهم این است که مافیای فروش نفت نداشته باشیم.»