تب انتخابات داغ شد. سه روز دیگر ثبتنامها آغاز میشود و ۳۰ روز دیگر خود انتخابات برگزار خواهد شد. اکنون جو سنگینی در فضای رسانهها و فضای ذهنی مردم حاکم شده است: چه کسی نهمین رئیسجمهور ایران میشود؟ برخی مانند غلامحسین اژهای رسماً اعلام کردند که در این انتخابات نامزد نخواهند شد. برخی دیگر که کمتر شناخته شده هستند، از همین حالا اعلام حضور کردهاند تا از حداکثر زمان برای شناساندن خودشان استفاده کنند. انتخابات هیئت رئیسه مجلس نیز برگزار خواهد شد و بعید است اعضای هیئترئیسه وارد گود انتخابات دیگری بشوند. اما از کسانی که در ادوار گذشته نامزد بودهاند، نیز خبرهایی به بیرون درز میکند، معمولاً به این شکل که عدهای از طرفدارانشان برای دعوت از آنان به دفاتر یا در خانههایشان رفتهاند و بعد در گوش رسانهها زمزمه کردهاند که فلانی دارد بررسی میکند و احتمال آمدنش این اندازه است. از میان آنانی که طرفدارانشان به دفاتر آنان رفتهاند، حضور سعید جلیلی پررنگ یا تقریباً قطعی شده است.
نامزدی در این انتخابات نوعی غافلگیری دارد. هم برای مردم، هم برای نامزدها که تا یک سال دیگر خیالشان راحت بود و هم برای مجریان انتخابات. مجریان تجربه بیسابقهای دارند که بهنظر نمیرسد مشکل خاصی در اجرای این تجربه داشته باشند. مردم نیز بهراحتی با موضوع کنار میآیند و خیلی زود وارد جو انتخابات میشوند. میماند نامزدها که باید در این فرصت کم، میزان رأیآوری خودشان را از طریق نظرسنجیها بیازمایند. البته در این میان هستند کسانی که حضور در انتخابات را حتی بهشرط رأینیاوردن، مغتنم میشمارند، زیرا تأیید آنان بهعنوان نامزد یعنی اثبات رجل سیاسیبودن و اثبات عبور از سازوکارهای شورای نگهبان که سوابق اخلاقی و مالی و سیاسی آنان را تأیید کرده است و این خودش نوعی امتیاز و دستاورد است. این کارآموزی و تجربهاندوزی و محک زدن، در همهجای دنیا مرسوم است و بسا نامزدهایی که هدف آنان از شرکت در یک دوره از انتخاباتها، کسب تجربه و همین امتیازها و اندوختن سرمایه در دورههای بعد است.
قطعاً در روزهای آینده برخی نیز شایعهسازی علیه نامزدهای ناخواسته خود را داغ میکنند. این تقریباً شروع شده است. فضای مبتذل و مسموم مجازی اجازه چنین کاری را میدهد. متهمکردن نامزدها به اینکه این شایعه سازی کار کدام آنان یا طرفداران کدام است نیز آسان نیست. اما دستگاه قضا میتواند در اینباره چارهاندیشی کند. یکی از بهترین کارها برای غلبه بر این فضای مسموم، شفافیت و حرفهای عملکردن رسانهها بهویژه صداوسیماست.
غافلگیری برگزاری انتخابات یکسال زودتر نیز فرصت اصلاح قانون برای جلوگیری از خودنمایی سیبیلوها و کلاه شاپوییها را گرفت و اینبار نیز که ثبتنامها حضوری انجام میشود، چهبسا کسانی فقط برای ثبت در آلبوم خانوادگی، حضور در حوزه ثبتنام وزارت کشور را برای گرفتن سلفیثبتنام غنیمت بشمارند.
قطعاً نه شورای نگهبان، نه نامزدها و نه جریانها هیچیک بازیگر اصلی میدان انتخابات نیستند. این مردمند که تعیین میکنند سرنوشت خودشان چگونه رقم بخورد. با مردم باید با وعده صادق روبهرو شد تا مردم به اجرای نقش راستین خود در مردمسالاری، به بهترین شکل ممکن راضی و خشنود شوند.