۰
شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۴۵

آمریکا چگونه از پشت به چین خنجر زد؟

پیش از حمله حماس به اسرائیل، طرح کریدور اقتصادی هند- خاورمیانه و اروپا، ابتکار عملی که هدف آن اتصال جغرافیاهای پراکنده به یکدیگر است، سر و صدای زیادی به راه انداخت. گروهی اعلام کردند که این طرح، برای به چالش کشیدن چین است اما گروهی دیگر از گذار جهان به نظم جهانی چند قطبی گفتند.
آمریکا چگونه از پشت به چین خنجر زد؟

در اجلاس 2023 سران گروه 20، در شرایطی که شی جین پینگ حضور نداشت، برنامه ای که آن را رقیب ابتکار عمل کمربند و چاده چین قلمداد می کنند، ارائه شد؛ مراد کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) – است؛ پروژه اتصال به رهبری ایالات متحده که هند را از طریق خلیج فارس به اروپا متصل می کند.در یادداشت تفاهم اولیه دو بخش پیش بینی شد: نخست پیوند دریایی شرقی بین هند و خلیج فارس، و بخش شمالی که شبه جزیره عربستان را به اروپا متصل می کند. اینها توسط یک شبکه راه آهن جدید به هم متصل خواهند شد تا خلیج فارس را از طریق اردن و اسرائیل به دریای مدیترانه متصل کند.دوم، فراتر از زیرساخت‌های حمل‌ونقل، کابل‌های زیردریایی تبادل داده‌ها را تسهیل می‌کنند، در حالی که خطوط لوله هیدروژنی در مسافت‌های طولانی اهداف آب‌وهوایی و کربن‌زدایی شرکت‌کنندگان را افزایش می‌دهد.این یادداشت توسط موسسه مطالعاتی شورای روابط خارجی اروپا تنظیم شده و اقتصادنیوز ان را ترجمه کرده است که در ادامه می خوانید؛

اهداف نهفته در ابتکار عمل بایدن!

ناظران مدعی اند، این ابتکار عمل به آمریکا در رقابت با چین و عادی سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل کمک خواهد کرد. در چارچوب جنگ روسیه علیه اوکراین، امنیت اقتصادی و انرژی برای اروپا اهمیت بسیاری یافته و از همین رو تعریف چنین کریدوری زمینه ساز تقویت روابط با جنوب جهانی خواهد شد.علاوه بر این، آنگونه که ناظران می گویند، این ایده به بازارهای انرژی کشورهای خلیج فارس تنوع بخشیده و ماموریت آنها برای ایفای نقش به عنوان پل بین شرق و غرب کمک خواهد کرد. در نهایت، این امر به هند کمک می کند تا نقش بیشتری در زنجیره های ارزش جهانی ایفا کرده و از محاصره پکن خارج شود.لب دلبل نیست که جو بایدن و محمد بن سلمان از این ابتکار عمل تحت عنوان فرصتی تاریخی و طلایی یاد کردند.

با این حال، کمتر از یک ماه پس از اجلاس سران گروه 20، با درگیری حماس به اسرائیل و آغاز جنگ در خاورمیانه، این ابتکار عمل در سایه ماند. حال سوال این است که آیا این کریدور می‌تواند جاه‌طلبی‌های نهفته در خود را برآورده کند و یا در مواجهه با واقعیت‌های ژئوپلیتیکی خشن درگیر لغزش نشود.شورای روابط خارجی اروپا نوشت،پروژه  کریدور می تواند به پر کردن شکاف های این جهان پراکنده کمک کند و بازیگرانی را گرد هم آورد که کاملاً همسو نیستند. در چارچوب سناریوی اقتصاد جهانی ، ابتکار عمل کریدور و ساخت یک مسیر تجاری اضافی به تقویت انعطاف‌پذیری سیستم تجارت جهانی برای مقاومت در برابر شوک‌های غیرقابل پیش‌بینی، مانند حملات اخیر انصار الله به خطوط کشتیرانی دریای سرخ کمک خواهد کرد.

رقابت زیرساختی در دنیای پراکنده

رقابت زیرساختی هم محصول و هم عامل دو دهه تغییرات مهم در روابط بین‌الملل است. به عنوان مثال، طرح کمربند و جاده چین، نمادی از ارتقای این کشور به موقعیت ابرقدرت است که ناشی از رشد اقتصادی خارق‌العاده و توانایی آن برای سود بردن از جهانی‌سازی است. این وضعیت به تهدیدی برای هژمونی آمریکا تبدیل شده و پکن و واشنگتن را در رقابت برای برتری بین‌المللی در جهانی به هم پیوسته‌تر از همیشه محبوس کرد.در این نظام متقابل، متضاد و متلاطم، قدرت‌های میانی – کشورهایی که جایگاه قدرت بزرگی ندارند، اما دارای نفوذ قابل توجه و فزاینده‌ای بر امور جهانی هستند – دیگر نیازی ندارند مانند دوران جنگ سرد خود را در برابر یک ابرقدرت با ابرقدرت دیگری تعریف کنند.

در عوض باشگاه قدرت‌های متوسط در حال گسترش است تا اقتصادهای در حال توسعه را شامل شود، از نیروگاه‌های آمریکای لاتین و قطب‌های اقتصادی آسیایی گرفته تا صادرکنندگان نفت و گاز خلیج فارس. این گزاره منجر به تکه تکه شدن نظام بین‌الملل و سوق دادن آن به سمت چندقطبی می‌شود که در آن اقتصادهای نوظهور نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

رقابت ذاتی در چنین سیستم پیچیده و بی ثباتی، همه حوزه های سیاسی و اقتصادی را در بر می گیرد و پیوندهای اقتصادی به یک میدان جنگ حیاتی تبدیل خواهند شد. قدرت های بزرگ برای ایجاد ارتباط با سایر کشورها و کسب نفوذ از طریق سرمایه گذاری و پروژه های توسعه دست و پنجه نرم می کنند. بنادر، نیروگاه‌های انرژی، راه‌آهن و خطوط لوله در صدر فهرست آرزوهای کشورهای در حال توسعه هستند.

در همین راستا چین بیش از یک تریلیون دلار برای زیرساخت‌ها، ساخت‌وساز و سایر سرمایه‌گذاری‌ها جهت اتصال در سراسر جهان هزینه کرده. این گزاره عصر «شی» را رقم زده و در قابش توسعه روابط اقتصادی و سیاسی از طریق پروژه های عظیم حمل و نقل، انرژی و دیجیتال در کشورهای در حال توسعه متصور است. اگرچه تمرکز جغرافیایی طرح کمربند و جاده همچنان جنوب جهانی است، اما از آن زمان به بعد گسترش یافته و تقریباً 150 کشور، 60 درصد جمعیت جهان و 40 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی، از جمله اقتصادهای پیشرفته مانند یونان و سنگاپور را شامل می شود.

مهم ترین شریان کمربند و جاده تا به امروز شاید کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) باشد. این کریدور جاده ای و ریلی از بندر گوادر و کراچی در خلیج عمان به اسلام آباد و سپس به شهر مرزی کاشغر چین می رسد.

به موازات مسیر حمل و نقل، پکن در زیرساخت های انرژی از جمله نیروگاه های زغال سنگ، خطوط لوله گاز و مزارع بادی سرمایه گذاری کرده است. از طریق کریدور اقتصادی با پاکستان، پکن قصد دارد یک راه استراتژیک برای تجارت چین در سواحل پاکستان ایجاد کند و از تنگه مالاکا که اقیانوس‌های هند و اقیانوس آرام را به هم متصل می‌کند، اجتناب کند.

به این ترتیب چین اهرم های سیاسی و اقتصادی را در سراسر جهان ایجاد کرده و رقبای خود را محدود کرده است. با این همه امروز چین با چالش های جد روبرو است، یمی از آنها رکود اقتصادی چین است.در همین راستا ناظران می گویند ابتکار کریدور نشان دهنده تلاشی مکمل کشورهای غربی برای عقب راندن چین و تبدیل ابتکارات زیرساختی به برنامه های ملموس تر است.

کد مطلب: 215456
برچسب ها: آمریکا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *