*ما که هشت سال کامل دولت آقای احمدینژاد را درک کردیم و هنوز هم یادمان نرفته است، به شدت تشابه وقایع و اتفاقات آن را با دولت آقای رئیسی میبینیم؛ یعنی بسیاری از کارهایی که آقای احمدینژاد انجام میداد و تقصیرها را به گردن دیگران میانداخت، عین همان در دولت آقای رئیسی هم تکرار میشود. من اصلا منکر نیستم که دولت آقای روحانی به هر دلیلی: تحریم، نپذیرفتن برجام و...، در یک جاهایی دولت ناکارآمدی بود و یک جاهایی هم آن دولت خوش خیالیهایی در مورد مسائل اقتصادی داشت، اما آقای رئیسی وقتی که آمد، لابد همه اتفاقاتی را که در زمان دولت آقای روحانی وجود داشت و به زعم اینها باعث ناکارآمدی و ناتوانی آن دولت شده بود، رصد کرده بود؛ چون همه را دیده بود و میدانست.
*الآن در فضای مجازی بعضی از تکههایی سخنرانیهای تبلیغاتی ایشان وایرال است، میتوانید ببینید، به خوبی نشان میدهد که نسبت به همه آن چیزها اطلاع دارد و حتی نقاط قوت و ضعف آن دولت را میدیده است. مگر آقای رئیسی نمیگفت من راجع به اینترنت فلان میکنم و بهمان میکنم؛ کو؟ مگر نمیگفت تورم در آن آن دولت بالا است، مگر نمیگفت شأن مردم این گرانیها نیست؛ مگر همین حرفها را نمیزد؟ پس چرا اینجوری نیست؟ چرا نتوانسته جبران بکند؟ به نظرم همان درد ساختاری که آقای احمدینژاد دچارش بود، آقای رئیسی هم دچارش است. آقای احمدینژاد امروز –حالا من نمیگویم که در افکار عمومی اصلا پایگاه ندارد؛ اتفاقا بنا به دلایلی که حالا جای گفتنش نیست، پایگاههایی هم دارد- اما شما حتی یک فعال سیاسی را نمیبینید که آرزو بکند آقای احمدینژاد برگردد و مثلا حالا نه رئیس جمهور، بلکه یک دوره دیگر بخشدار یک شهری باشد.
*من تردید ندارم که آقای رئیسی همین اتفاق برایش خواهد افتاد؛ چون از همان زیرساختهای تبلیغاتی استفاده میکند که آقای احمدینژاد استفاده میکرد و دچار همان ناکارآمدیهایی است که دولت آقای احمدینژاد دچارش بود و بعضی از آدمهایش هم همانها است. مدافعان آقای رئیسی نیز سنتاً همان مدافعان آقای احمدینژاد است؛ البته احمدینژاد یک خرده گستردهطیفتر بود، الآن یک خرده محدودتر شده است. آن موقع، بعضی از علما هم حتی پای احمدینژاد میایستادند، الآن دیگر به خاطر اینکه از ریسمان سیاه و سفید میترسند، حاضر نیستند چنین حمایتی را بکنند.
*دولت آقای رئیسی واقعا دچار ضعف تحلیل در فهم اتفاقات امروز ایران و جهان است؛ اینکه شما تصور بکنید که تورم روی کاغذ پایین آمده است و فکر میکنید که هیچ چیزی در جامعه با مشکل نمیخورد، نشان از همین ضعف تحلیل ایشان دارد. یکی از حرفهایی که میزند این است که دلیل کاهش مشارکت در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ ضعف دولت آقای روحانی در حوزه اقتصاد بود. من اگرچه خیلی منکر این حقیقت نیستم، اما اگر اینجوری باشد و الآن دولت آقای رئیسی طبق آمارهایی که خودشان ارائه میدهند خیلی خوب باشد، باید در این انتخابات ۷۵درصد مردم شرکت کنند؛ چون فرض براین است که دیگر وضع مردم خیلی خوب شده است. من تصورم این است که آقای رئیسی یا ضعف تحلیل دارد یا ضعف اطلاعات و اخبار دارد که این یکی را مطمئنم دارد. البته در کنار اینها، ضعف بزرگ و مفرط مدیریتی هم دارد و به نظرم این خودش یک بیماری مزمنی در دولت آقای رئیسی است که اجازه تحرک به این دولت را نمیدهد.
*آقای رئیسی اگر بخواهد دولتش را متحول کند، لااقل باید ۱۵ تا وزیر را عوض کند و به نظرم تیم اقتصادی را کلا باید مرخص کند؛ حتی بعضی از وزرای سیاسی دولت را باید کنار بگذارد؛ چون در این فضا نمیشود بدون اینکه جامعه را دچار یک شوکی کرد، مردم را به آینده امیدوار کرد.
*شاید دولت آقای رئیسی نسبت به دولت آقای احمدینژاد از این جهت هم عقب باشد که آقای احمدینژاد بالاخره بر مبنای درآمدهای هنگفت نفتی میتوانست یک چیزهایی مثل مسکن مهر را بیاورد و در چشم مردم بکند یا میتوانست یارانهای ۴۵ هزار تومانی بدهد که آن موقع خودش معادل ۴۵ دلار بود، اما آقای رئیسی حتی از آنها نیز برخوردار نیست.