به گزارش خبرنگار
مردم سالاری آنلاین به نقل از گروه سیاسی جهان نیوز ،اصرار دارد که باید به سمت جمهوریت سوم و اصلاح قانون اساسی برویم. عمیقا باور دارد که مشارکت گسترده به استحکام پایههای نظام جمهوری اسلامی کمک میکند و باید برای این موضوع تلاش کنیم. از ردصلاحیت یا عدم احراز صلاحیت افراد معرفی شده حزب متبوعش گلایه دارد اما امیدوار به پاسخ مثبت هیاتهای نظارت به اعتراضات نامزدهاست. میگوید که اگر همه اصلاحطلبان تائید صلاحیت شوند مشارکت تا 30 درصد افزایش پیدا خواهد کرد.
کمتر از صد روز تا انتخابات مجلس دوازدهم زمان باقی است. ماحصل گفتوگوی یک ساعته جهان نيوز با دکتر مصطفی کواکبیان، نماینده ادوار مجلس و دبیرکل حزب اصلاحطلب مردم سالاری که در عصر یک روز پائیزی صمیمانه در دفتر روزنامه مردم سالاری میزبان این گفتوگوی تفصیلی بودند را در ادامه خواهید خواند:
* آخرین ارزیابی و تحلیل حضرتعالی از اوضاع سیاسی کشور ناظر به انتخابات مجلس چیست؟
تا قبل از رد صلاحیتهای هیاتهای اجرایی یک مقدار زیادی خوشبینتر بودم ولی بعد از این ردصلاحیتها واقعا مقداری از این خوش بینی را از دست دادم. اما باز هم امیدوار هستم که هیات نظارت و شورای نگهبان مقداری توجه کنند. به هر حال حدود 8 هزار نفر بر اساس آمارهایی که وجود دارد پس از آنکه ثبتنامشان انجام شد رد صلاحیت شدند یا عدم احراز خوردند. 8 هزار نفر واقعا رقم بسیار زیادی میباشد.
جالب است برای شما بگویم که حدود 100 تا اسم در کل کشور آماده کرده بودیم که در انتخابات از آنها حمایت کنیم. اینها شامل حدود 37 نفر از نمایندگان اصلاحطلب مجلس دهم بودند، حدود 33 نفر نیز از اعضای خود حزب مردم سالاری در کل کشور بودند و حدود 30 نفر هم از فعالان سیاسی اصلاحطلب شناخته شده ادوار مختلف مجلس یا چهرههای اصلاحطلب شناخته شده بودند. با کمال تاسف باید بگویم که اکنون برای ما از این 100 نفر حدود 30 نفر باقی مانده است. یعنی دوسوم از اینها فعلا یا ردصلاحیت شدند یا عدم احراز برای آنها خورده که این وضعیت برای ما بسیار ناخوشایند است ولی باز هم امیدوار هستیم.
* این افراد اعتراض خودشان را به هیات نظارت ثبت کردند؟
بله اعتراض خود را ثبت کردند ولی بر خلاف قانون بعضا باید مستندات پس از اعتراض را در اختیار داوطلبان قرار دهند ولی بعضی جاها قرار ندادند؛ گفتند شما اعتراض بزنید رسیدگی میکنیم. بیشترین ضربه را قانون انتخابات مجلس که توسط همین مجلس یازدهم مصوب شده زده است.
از همان اول هم اعتراض داشتیم. میدانید که اول مرداد سال جاری این قانون در مجلس خیلی ضرب الاجلی و سریع تصویب شد و شورای نگهبان هم این قانون را تایید کرد. بعد هم یکدفعه گفتند از 16 مرداد ثبتنام است و هر کسی هم که ثبتنام نکند دیگر نمیتواند مدعی باشد.
** در اعتراض به قانون انتخابات برای مجلس ثبتنام نکردم
*به این «ضربه» میگویید.
ما میخواهیم حدود هفت ماه بعد انتخابات برگزار کنیم. نه تنها احزاب اصلاحطلب بلکه احزاب اصولگرا هم فرصت سر خاراندن نداشتند که به کدامیک از نیروهای خودشان بگویند باید ثبتنام کنی یا نه. ما خودمان در خانه احزاب هستیم دیگر، اینها را میدانیم.
من خودم این سری اسم ننوشتم برای اینکه به این نحوه ثبتنام اعتراض داشتم. حتی مصاحبهای کردم و گفتم که آقایان دولت و مجلس اگر طرفدار مشارکت حداکثری هستند یک تبصره بگذارند و آنهایی که موفق به پیش ثبتنام نشدند در مرحله نهایی بتوانند ثبتنام کنند. خیلیها به من اعتراض کردند و گفتند که تو باز هم دنبال مشارکتی؟ گفتم نه، اگر میخواهید مشارکت حداکثری باشد راهش این است.
* آقای دکتر، شما میفرمایید ضربه! محدودیتی که برای ثبتنام ایجاد نکرده بودند. گفته شد هر کسی که میخواهد ثبتنام کند. به عنوان مثال حزب شما میتوانست بگوید که ما 200 تا نیرو داریم کل این تعداد هم ثبتنام کنند. این چه ضربهای میتواند باشد؟
عرض بنده این است که چنان سریع این قانون توسط شورای نگهبان تایید شد که در ظرف 2 روز همه مراحل آن طی شد. یعنی مجلس تصویب کرد و شورای نگهبان تایید کرد و سریع ابلاغ شد. 16 مرداد هم گفتند کسانی که میخواهند، ثبتنام کنند. ولی به عنوان مثال همین طرح عفاف و حجاب، دو سه مرحله رفته در شورای نگهبان ایراد گرفته شده و برمیگردد. اما درباره این قانونی که مجلس تصویب کرده چه عجلهای بود.
بالاخره شما اگر بخواهید کار تشکیلاتی، سیاسی و حزبی انجام دهید اینطور نیست که در عرض یک هفته شما بتوانید سریع تصمیم بگیرید برای یک انتخاباتی که 7 ماه بعد میخواهد انجام شود. بحث ما اصلاحطلبها نیست حتی اصولگراها هم به این اعتراض دارند.
* شما خودتان در اعتراض به این قانون ثبتنام نکردید؟
واقعا همین بود. گفتم چه کاری است که میخواهند ما را در منگنه قرار دهند. ما هم باید ارزیابی میکردیم میخواهیم از تهران بیاییم یا سمنان.
* شما میتوانستید حوزه انتخابیه را در مرحله نهایی تغییر دهید.
میدانم. عرض بنده درباره اصل ثبتنام است. برای انتخابات قبلی مجلس هم که بنده رد صلاحیت نشده بودم اما در تهران فقط 18 درصد شرکت کردند.
یک بار اواخر مجلس دهم به آقای قالیباف گفتم شما که در انتخابات مجلس در تهران نفر اول شدی از بنده که نفر ششم لیست مجلس دهم بودم کمتر رای آوردی. فکر نکنی الان که نفر اول شدی، خیلی رای آوردی.
من خواستم به عنوان دبیرکل یک حزب از تهران شرکت کنم نباید یک سبک و سنگین میکردم. بررسی و ارزیابی میکردم که این وضعیت چطوری میشود؟ مسئله شخصی ندارم اتفاقا بعدا هم فهمیدم چقدر کار خوبی کردم و خیلی نگران نیستم. میخواهم بگویم که این ضربه از ناحیه این قانون مصوب بود.
جالب است که برای شما بگویم که یک جلسهای با آقای شاهچراغی معاون سیاسی وزیر کشور داشتیم. اتفاقاً در آن جلسه ایشان از ما یک تعریفی کرد و گفت که ایشان یک سوءسابقه پیش من دارد؛ در عملیات فتحالمبین فرمانده گردان بودم و ایشان بیسیمچی من بود. گفتم خیلی ممنون که از ما تشکر کردید! میخواهم بگویم که رفاقت ما برای فتحالمبین است؛ برای الان نیست. پدر بزرگوارشان هم عضو خبرگان استان سمنان است. البته ایشان هم این بار برای خبرگان ثبتنام نکردند.
من آنجا به شدت اعتراض کردم و گفتم که چه وضعی است؟ بعد دیدم ایشان میگوید که قانون به ما اینطوری گفته. یعنی این حدود بیست و چند هزار نفری که میخواستند بررسی کنند فقط 14 روز برای بررسی آنها وقت داشتند. این موضوع در تهران جالبتر
* از عملکردهای نامطلوب مجلس فعلی یکی از آنها قانون انتخابات بود که به نظرم بسیار قانون بدی را تصویب کردند آخرین موردش هم افزایش سن بازنشستگی بود که چه بلوایی درست کرد مخصوصا برای بدنه کارگری
است و برای 5 هزار داوطلب فقط 14 روز وقت داشتهاند که بررسی کنند.
*خب الان که هیاتهای نظارت وقت کافی دارند.
کار تمام است. آن 5 مرکز حرفشان را زدند و پروندهها اصطلاحا ساخت و پاختش انجام شده است. اعتراض میزنند حالا شورای نگهبان باید بررسی کند. البته شورای نگهبان فرصت زیادی دارد. من یقین دارم بسیاری از افرادی را که خیلی هم بررسی نشده بودند، عدم تایید نزده بودند، عدم احراز خورده بود، یعنی نه رد نه تایید.
*آقای دکتر آماری از جریان اصلاحات دارید؟
بله
* یکی از فعالان سیاسی که گفته بودند 2 هزار نفر از جریان اصلاحات تایید صلاحیت شدند؟
باید حرف این تایید شود که منظور از این جریان اصلاحات چه بوده.
*آقای کواکبیان میگفتند هم ثبتنام اصلاحطلبان گسترده بوده و هم تایید صلاحیتها گسترده انجام شده. این به غیر از بحث هیاتهای نظارت است که احتمال دارد رد صلاحیتیها یا عدم احرازیها تائید شوند.
اگر منظور احزاب اصلاحطلب است یک موضوع است، اگر نیروهای اصلاحطلب منظور است یک موضوع دیگر. اگر بحث مستقلین، اعتدالیون و میانهها است و ایشان دارد مجموعا حساب میکند بحثی دیگر است.
بالاخره آنهایی که جزء میانهها هستند اصلاحطلب حساب نمیشوند. اصلاحطلب یعنی دوستان وابسته به 31 حزب اصلاحطلب. آماری که دارم حزب مردم سالاری بیشترین تعداد ثبتنام کننده را از اعضای خودش داشته است. یک تعدادی هم اصلا هیچ کسی را نه حمایت کردند، نه توصیهای داشتند و نه برای ثبتنام کردن کسی را تشویق کردند.
یک تعدادی هم باری به هر جهت بودند و منتظر که بعداً باید از چه کسی حمایت کنند. لذا این آمارها نیست. شاید بگوییم دو هزار نفر غیر اصولگرا؛ این را من قبول دارم.
پیشنهادی داشتم که مجلس بیاید یک تبصره اضافه کند. سخت هم نبود و میگفتند آنهایی که ثبتنام نکردند امکان ثبتنام مجدد آنها وجود دارد.
**تائید صلاحیت اصلاحطلبان ۳۰ درصد در مشارکت موثر است
*با همین اوضاع به تعبیر شما ردصلاحیت گسترده، اگر زمان برگزاری انتخابات برسد مشارکت چقدر میشود؟
بر خلاف دورههای قبلی که مراکز نظرسنجی و افکارسنجی سیستم زیاد بود این دوره کمتر نظرسنجی میشود. با این وضعیتی که وجود دارد در تهران هنوز به 15 درصد هم نمیرسد. در کلان شهرها هم به 35 درصد نمیرسد. در انتخابات یازدهم گفتند که 60 درصد غایب بودند. این انتخابات پیشرو هم میزان مشارکت در همین محدوده است. البته امیدوارم یک اتفاقی بیافتد چراکه طرفدار مشارکت هرچه گستردهتر هستم چون پایههای نظام تقویت میشود. معتقدم اینهایی که به هر دلیلی دوست ندارند مشارکت گسترده باشد خیلی به طرفداری از نظام اقدام نمیکنند.
*بر فرض مثال شورای نگهبان تمام این افراد را تایید صلاحیت کند به نظر شما مشارکت چقدر میشود؟
من معتقدم حداقل 30 درصد تاثیر میگذارد.
*یعنی تایید صلاحیت آن طور که اصلاحطلبان مطلوبشان میباشد 30 درصد مشارکت را افزایش میدهد؟
قطعا همین طور است. فرض بفرمایید مثلا آقای پزشکیان، ایشان خودشان یک سبد رای در تبریز دارند. خیلی هم مهم نیست که احزاب چه میگویند. وقتی نباشد قطعا طرفدارهای خاص ایشان دیگر انگیزهای ندارند که در انتخابات شرکت کنند. نمیدانم شاید ایشان برگردند. علت اینکه میگوییم 30 درصد چراکه بقیه مباحث به کلان سیستم برمیگردد. یعنی اعتماد عمومی به هر دلیل کاهش پیدا کرده است. تنگناهای معیشتی مردم و وضعیت اقتصادی که دارند اینها همه تاثیر دارد. نمیخواهم بگویم که همه افراد را هم به فرض اگر تایید کنند باز مشارکت به 80 درصد میرسد نه عوامل دیگری هم وجود دارد.
*اگر از فرمایش شما وام بگیرم در انتخابات مجلس گذشته چهرههای شاخصی مثل جنابعالی، آقای پزشکیان و مجید انصاری که سرلیست تهران هم بودند در انتخابات حضور داشتند، اما مشارکت نهایتا 40 درصد شد.
این که شما میفرمایید عوامل دیگری هم نقش داشتند. ما در کل ایران حدود 80، 90 نفر داشتیم. شما فقط تهران را نبینید. بله در تهران این افرادی را که نام بردید بودند ولی در کل ایران نه. من در اواخر مجلس دهم گفتم که باید برویم و از اصولگرایان کاندیدای قرضی بگیریم. همان موقع در کل کشور خیلیها را رد صلاحیت کرده بودند. تعداد اندکی باقی مانده بودند که باید آنها را لیست میکردیم. مشکلات عدیدهای پیش آمده بود مثل دی ماه 96، آبان 98، سقوط هواپیمای اوکراینی و خیلی اتفاقات عدیده دیگر که مزید بر علت شده بود.
*برای کاهش مشارکت در انتخابات سهمی هم برای دولت آقای روحانی و مجلس دهم قائل هستید؟ اینها باعث ضربه به اعتماد مردم نشد؟
بله. من تعصبی ندارم بالاخره یک بخشی از کاهش میزان مشارکت به این دلیل بود که خیلی وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم مطلوب نبود. همین الان هم اینطور است بدتر شده که بهتر نشده.
*اگر شورای نگهبان برای تائید صلاحیت همراهی کند و جریان اصلاحات یک لیستی را با هر کیفیتی تهیه کند و ظرفیت آقای خاتمی با سابقه «تکرار میکنم»، ظریف، روحانی و حسن خمینی هم پای لیست بیاید، به نظر شما چقدر این موضوع در فضای جامعه برای آوردن مردم پای صندوق رای موثر است؟
با توجه به آنچه که خبر دارم واقعیت این است که این اتفاق نمیافتد؛ نه آقای ظریف و نه آقای خاتمی قرار نیست که بیایند. اگر هم این اتفاق بخواهد بیافتد باید عوامل دیگری باشد. گفتم فقط داشتن کاندیدا نیست. اگر شورای نگهبان به این فرمایشی که شما میگویید عمل کند و خیلیها را تایید کند عرض کردم این تاثیرش 20 - 30 درصد است و واقعا هم بیشتر نیست و یکسری عوامل دیگری دارد. معتقدم که واقعا باید مردم احساس کنند که هنوز مجلس در راس امور قرار دارد. قرار دارد یا نه؟ این خودش مهم است.
از عملکردهای نامطلوب مجلس فعلی یکی از آنها قانون انتخابات بود که به نظرم بسیار قانون بدی را تصویب کردند. آخرین موردش هم افزایش سن بازنشستگی بود که چه بلوایی درست کرد مخصوصا برای بدنه کارگری.
نمیدانم دلایل این کارشان چه هست؟ کاری نکردند که رغبت برای مردم ایجاد کند. یا مثلا طرح صیانت چه وضعیتی دارد یا همان طرح عفاف و حجاب که شورای نگهبان دو سه مرتبه برگردانده است؛ چه چیزی تهیه کردند که شورای نگهبان میگوید چهل بندش مشکل دارد.
ما چند دوره در مجلس بودیم. اول دوره میآمدند یک خودرو میدادند میگفتند این هزینه و اقساط آن است و پرداخت کنید. دیگر وسط دوره همچین چیزی نبود که دوباره بیایند و خودرو دهند بعد هم کسی جواب ندهد.
باز امیدواریم که یک اتفاقی بیافتد. ما به عنوان حزب مردم سالاری
* بحث ورزشگاه حالا جزو موضوعات اصلی نیست یک لایحه منع خشونت علیه زنان 10 سال است که در مجلس گرد و خاک میخورد و الان آن را کنار گذاشتند بیایند بررسی کنند که چه اشکالی دارد این یکی از مطالبه زنان است
یکی از راههایی که پیشنهاد داشتیم و هنوز هم داریم این است که مقام معظم رهبری مثلا دستور بفرمایند که بر اساس اصل 177 قانون اساسی فعلی بازنگری قانون اساسی هم به جریان بیافتد. حالا این را ما میگوییم، شاید ایشان اصلا این موضوع را قبول نکنند.
*آقای دکتر؛ آقای روحانی و آقای لاریجانی برای انتخابات خیلی فعال شدهاند،. آقای روحانی گفتند که ما به همه دوستانمان گفتیم که ثبتنام کنند از آقای نوبخت گرفته تا غیره. آقای لاریجانی هم تقریبا نمایندگان ادوار مجلس را به خط کردند. به نظر شما جریان اصلاحات با آقای روحانی و لاریجانی ائتلاف میکند؟
نه آقای روحانی هیچ نشستی با دوستان اصلاحطلب داشته و نه درخواستی بوده.
*البته با کارگزاران و ندای ایرانیان جلسه داشتند؟
البته شاید با اینها جلساتی داشتند ولی با مجموعه اصلاحطلبان چنین جلسهای نبوده. خود آقای روحانی و لاریجانی هم که نمیخواهند وارد مجلس شوند.
**
لاریجانی و روحانی مجلس را برای ریاست جمهوری میخواهند
حالا اگر هم فعالیتی میکنند میخواهند مجلسی داشته باشند که یک مقداری با آنها هماهنگی داشته باشد، شاید برای ریاست جمهوری بعدی. البته نمیدانم انگیزه آنها چیست.
*یعنی مقدمه چینی برای انتخابات بعدی؟
احتمالاً این باشد. وقتی کسی خودش ثبتنام نمیکند یعنی نمیخواهد وارد مجلس شود میخواهند حالت لیدری داشته باشند که در این بین یکسری نیروهای میانه را به مجلس بفرستند. واقعیتش این است که با ما در این زمینه مشورتی نشده و انگیزهای هم نداشتیم که برویم دنبال کنیم.
در جریان جبهه اصلاحات هم چهار پنج حزب هستند که خیلی شدید به دنبال این هستند که تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت کنند. هفت هشت حزب مثل ما بودند که مترصد اوضاع بودند که اگر بتوانیم یک لیست 100 نفره لااقل بدهیم که فعلا هم پنچر شدیم. حدود شانزده هفده حزب هم هستند که فعلا با انتخابات کاری ندارند.
اکثریت در جبهه اصلاحات منظورم از لحاظ احزاب است خیلی دنبال این ملاقاتها و این بحثها نبودند. از آن طرف هم نمیدانم چقدر تماس گرفته شده ولی بالاخره فعالیتهای انتخاباتی جناب آقای روحانی یا آقای لاریجانی بیشتر جنبه همان میانهروها و همان اعتدالیون و مستقلین را دارد.
*آقای روحانی را اصلاحطلب نمیدانید؟
روحانی هم خودش را اصلاحطلب نمیداند.
* دولت آقای روحانی را چطور؟ اصلاحطلب میدانید؟
چندتا چهره اصلاحطلب در دولت آقای روحانی بودند ولی در کل مجموعه دولت روحانی اصلاحطلب نبود.
*از معاون اول دولت تا به پایین که همه اصلاحطلب بودند؟
نه. خودشان هم قبول دارند. ممکن است بگویید یک درصدی از کارگزاران بودند اما اصلاحطلب به مفهوم اینکه از احزاب اصلاحطلب حمایتی باشد یا آنها حمایت کنند خیر.
* آقای کواکبیان؛ یکبار شما گفته بودید که «اگر زمان به عقب برگردد من باز به روحانی رای میدهم» و یکبار دیگر که فکر میکنم مشکلات اقتصادی پیش آمده بود شما گفته بودید که «شرم دارم بگویم که به روحانی رای دادم». نظرتان چیست؟
بیشترین کَل کَلهای ما در مجلس با آقای لاریجانی بود. دلیلش هم این بود که یک جماعتی در مجلس بودند تحت عنوان مستقلین ولایی و در مسائلی که خودشان تشخیص میدادند لازم است به طرف ما غش میکردند. مثلا عدد ما 110 تا بود یکدفعه میشدیم 180 تا و خیلی رای ما بالا میرفت مثلا در اف ای تی اف. ولی یک چیزهایی که ما به عنوان اصلاحطلب میخواستیم یکدفعه آنها به سمت اصولگرایان غش میکردند. طوری بود که با هم قرار میگذاشتیم ولی با ما همراهی نمیشد.
آقای علی لاریجانی بیش از اینکه برای اصلاحطلبان مجلس احترامی قائل باشد و با آنها ارتباطی برقرار کنند با آقای روحانی ارتباط داشت. یعنی آن بالا با هم هماهنگی میکردند ما هم میبایست دنباله روی میکردیم. ولی خُب ما هم یک جاهایی دنباله روی نمیکردیم آن وقت اصطکاک پیش میآمد لذا همان زمان هم واقعاً با دولت کَلکَلها داشتیم.
*آقای دکتر برای ریاست مجلس دهم، شما لاریجانی را میپسندید یا عارف؟
کاندیدای ما آقای عارف بود و اتفاقاً به آقای عارف گفتم که اگر تو نیایی من خودم برای ریاست کاندیدا میشوم. ولی خُب ایشان همان روز اول آمد و حدود 110 رای آورد ولی آن انتخابات اصلی که قرار بود بیاید، نیامد. بعد ما هم خواستیم بیاییم که به ما اجازه ندادند. جالب است من با اینکه کاندیدا نبودم آقای لاریجانی گفت 11 رای بیشتر نیاورده! اصلا من کاندیدا نبودم و رسما هم نامه داده بودیم ولی بعد باز آقای لاریجانی اینطور اشاره کردند.
پس از این هم هیچ سمتی در مجلس دهم نپذیرفتم. عضو کمیسیون امنیت ملی بودم و حتی فراکسیون دیپلماسی و منافع ملی که 120 نفر عضو داشت را خودم راه انداخته بودم. کارهای مختلفی شخصاً میکردم ولی به عنوان جریانی که مثلا بیایم کاندیدای هیات رئیسه بشوم یا حتی کمیسیون اصلا این کارها را انجام ندادم.
*یکی از سایتهای اصلاحطلب گفته بود که اصلاحطلبان خیلی این در و آن در میزنند ولی آخر سر چارهای ندارند جز اینکه بروند اصطلاحا زیر کُد روحانی. نظر شما چیست؟
آنهایی که محشور میشوند انشاءالله که مأجور هم باشند، من حرفی ندارم. جالب است برای شما بگویم که در دولت اول آقای روحانی(دولت یازدهم) اولین حزبی که اطلاعیه برای حمایت داد حزب مردم سالاری بود. یعنی هنوز در رابطه با موضوع آقای عارف داشتند بحث میکردند ولی همان موقع اطلاعیه دادیم. خیلیها کنایه زدند و گفتند که همشهری بازی میکنید. اما بالاخره دیدیم که پس از پیروزی ایشان خیلی هم اقبالی نیست و حتی برای مشورت هم نیازی به ما ندارند چه برسد به پُست و سِمَت. وقتی شما ببینید که زمینهای حتی برای مشورت دادن هم نیست دیگر چه انگیزهای دارید که بگویید حتما باید بروم زیر بلیت این یا زیر بلیت آن. لذا فکر نمیکنم که این اتفاق بیافتد.
حالا اگر آقای روحانی میخواهند لیستی برای مجلس یا خبرگان ببندند امیدواریم این اتفاق بیافتد، ما که بخیل نیستیم.
ممکن است آقای روحانی برای انتخابات مجلس با اعتدالیون، مستقلین و آقای لاریجانی ارتباطاتی داشته باشند، ولی خیلی این موضوع را با بحث اصلاحطلبان قاطی نکنید. من که به عنوان اصلاحطلب ندیدم. مگر چهار پنج تا حزب که گاهی نشستها و ملاقاتیهایی داشتند ولی شاکله جریان اصلاحطلبی خیلی نمیخواهد برای انتخابات فعال باشد.
*آقای دکتر؛ شما چند مرتبه برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام * ممکن است آقای روحانی برای انتخابات مجلس با اعتدالیون، مستقلین و آقای لاریجانی ارتباطاتی داشته باشند ولی خیلی این موضوع را با بحث اصلاحطلبان قاطی نکنید
کردید، برای گرم کردن فضای انتخابات آمده بودید؟ یا اینکه دست جریان اصلاحطلبان باز شود، آمدید؟ یا واقعاً برنامه داشتید و این پتانسیل را برای اداره کشور در خودتان میدیدید؟
من یک بار شوخی میکردم؛ به آقای محسن رضایی میگویند هر دوره انتخابات میشود، میآید ولی رای نمیآورد. من هم گفتم هر دوره میآیم ولی تایید نمیشوم. یعنی یک وجه اشتراک داریم که هر دو تا میآییم ولی آن یکی هیچ وقت رای نمیآورد ما هم هیچ وقت تایید نمیشویم. این آخرین سری که اصلا جبهه اصلاحات ما را کاندیدا کرده بود. یک تعدادی را جبهه اصلاحات مشخص کرده بود که ماهم جزو آن بودیم ولی شورای نگهبان حتی یک نفر هم از آن لیست را تایید نکرد.
آقای مهرعلیزاده و همتی هم اصلا کاندیدای جبهه اصلاحات نبودند خودشان آمده بودند.
*اصلاحطلب بودند دیگر!؟
به عنوان کاندیدای جبهه اصلاحات نبودند البته خود آقای همتی هم خودشان را اصلاحطلب نمیدانستند آقای مهر علیزاده بیشتر خودش را اصلاحطلب میدانست. این سری آخر که کاندیدای جبهه اصلاحات بودم ولی هیچ فایدهای نداشت. دیدم که آقای زاکانی را تایید میکنند ولی ما را تایید نمیکنند، در جایی گفتم که سوابق اجرایی، ارزشی، هیات علمی، روزنامهنگاری، حزبی و... یک چیزی بگویند که آن از تو بالاتر بوده که حداقل دلم خنک شود.
من واقعا برنامه داشتم و این برنامههای ما همچنان برای ریاست جمهوری هست؛ «51 گل باید شکفته شود».
*یعنی شما برای انتخابات 1404 کاندیدا میشوید؟
حالا شما دعوای درون جریانی آنها را حل کنید اگر اجازه دادند ما هم میآییم، البته بعید میدانم به ما اجازه دهند.
گاهی برخی به اعضای شورای نگهبان میگفتند که حوالهتان میدهیم به روز قیامت! ما همین را هم نگفتیم. گفتیم حتماً مصلحتی هست که ما از آن خبر نداریم وگرنه باید اعضای شورای نگهبان جواب دهند آخر به چه دلیل این کار را کردند؟
*در حال حاضر در جبهه اصلاحات چه کسی برای ریاست جمهوری مناسب است؟ کسی که بتواند واقعا کشور را اداره کند، شما میگویید که آقای روحانی اصلاحطلب نبوده، از بین اصلاحطلبان چه کسی را انتخاب میکنید؟
مجبورم نکنید که اسم بیاورم ولی از خیلی از دولتمردان فعلی افراد قویتری داریم.
*رئیس جمهور که یک نفر است؟!
بله. سمبلش را دارید میگویید. بیست مورد از این ضعفهایی که وجود دارد و میشد که نباشد و خیلی بهتر عمل کرد. آخرین آماری که از این دولت گرفتم کمتر از 200 هزار مسکن در این 2 سال ساخته است. قرار بود در این 2 سال فقط 2 میلیون مسکن بسازیم.
این را بگویم که ما اصلاً برای انتخابات سال 1404 ننشستیم و بحث کنیم چراکه چشماندازی نمیبینیم تا وقت خودمان را صرف این کنیم که برای سال 1404 کاندیدا معرفی کنیم. اگر زمینه باشد خیلیها هستند که میتوانیم معرفی کنیم. ما 15 نفر لیست داده بودیم در این بین پنج شش نفر مشکل داشتند و محکومیتهایی بود حالا، مثلا اسم مصطفی تاجزاده هم بود ولی بقیه که دیگر این مشکلات را نداشتند.
**یک جنبش زنان در جمهوری اسلامی داریم
*در مصاحبه اخیرتان که درباره وقایع سال گذشته صحبت کرده بودید، یک تعبیری را به کار بردید به نام «جنبش مهسا». وقایع سال گذشته یک فتنهای بود که براندازها وسط بودند و سوءاستفاده از نام زنان بود. این *تعبیر «جنبش مهسا» را شما چطور استفاده میکنید؟
حالا شاید خصوصیات یک جنبش فراگیر را نداشت چرا که در علم سیاست جنبش تعریف دارد یک رهبری دارد، یک بدنهای دارد، آلترناتیو و مقصدی دارد واقعاً هم شاملش نمیشد و قبول دارم بسیاری از شبکههای خارجی و براندازهای آن طرف آبی به دنبال سوءاستفاده از این قضیه بودند.
*ولی براندازان با شعار تجزیهطلبی وسط کار آمده بودند.
بله سوء استفاده شد و در این شکی نیست. ولی واقعیت این است که حالا کلمه مهسا امینی را هم نگوییم اما شما باور نمیکنید که یک جنبش زنان در جمهوری اسلامی داریم و باید به مسائل و مشکلات زنان رسیدگی شود.
*مسائل زنان داریم اما نه اینکه بخواهیم در آن اصطلاحا بدمیم. حضور زنان در ورزشگاه دغدغه چند نفر از زنان ماست که مثلاً هر روز رسانههای اصلاحطلب درباره حضور زنان مطلب میزنند.
بحث ورزشگاه حالا جزو موضوعات اصلی نیست. یک لایحه منع خشونت علیه زنان 10 سال است که در مجلس دارد گردوخاک میخورد و الان آن را کنار گذاشتند بیایند بررسی کنند که چه اشکالی دارد این یکی از مطالبه زنان است.
همین موضوع ریاست جمهوری زنان، بالاخره خانمها میتوانند کاندیدا شوند یا نه؟ مسائل اساسی در جنبش زنان وجود دارد.
*خود اصلاحطلبان حتی یک وزیر زن نمیگذارند؛ ریاست جمهوری پیشکش!
در دولت آقای خاتمی و روحانی معاونین زن بودند ولی بعضیها روی وزیر زن حساسیت داشتند.
*تنها کسی که وزیر زن گذاشت احمدی نژاد بود.
بله اتفاقاً در مجلس هشتم بود که ما خودمان به خانم دستجردی رای دادیم.
من سخنگوی دولت روحانی نیستم و خودم هم منتقد بودم. چطوری و با چه زبانی بگویم.
خود آقای روحانی در یک جلسهای گفت که ما میخواستیم ولی علمای قم نامه دادند و دیگر ما انجام ندادیم. به آقای روحانی بگوییم که شما چرا حرف علمای قم را گوش کردید.
معتقدیم در قضایای بعد از مهسا امینی میشد در داخل کشور بهتر عمل شود. آن طرف آبیها که سوءاستفادهشان را داشتند و هنوز هم این ماجرا را رها نکردهاند اما مسئله این است که ما باید خوب عمل میکردیم.
*اگر از آن 100 نفری که شما معرفی کردید فرض کنید برای انتخابات مجلس نیمی از آنها تایید شوند، تکلیف جریان اصلاحات و مشخصا حزب مردم سالاری برای انتخابات چیست؟
بالاخره اعضایی که رفتند ثبتنام کردند از بنده انتظار حمایت دارند و حتماً هم حمایت میکنیم ضمن اینکه باید مقبولیت هم داشته باشند؛ صرف اینکه شورای نگهبان تایید کرده برای ما ملاک نیست. مثلا بالای 50 درصد رای آوری هم داشته باشند.
* اگر نکتهای در پایان دارید بفرمایید.
خیلی خوشحال شدم که با دوستان جهان نيوز مصاحبه داشتم. امیدوارم که آن اتفاقی که میگفتم بیافتد تا بتوانیم انتخاباتی پرشور داشته باشیم. من شنیدم که مقام معظم رهبری در دیداری که با اعضای شورای نگهبان داشتند بر انتخابات پرشور تاکید داشتند. انتخابات پرشور معنا دارد، یکی همین مشارکت حداکثری است و باید همه دست به دست هم داده و ببینیم که چه کار باید کرد تا این مشارکت تبدیل به یک مشارکت حداکثری شود.
* ممنون از وقتی که در اختیار جهان نيوز گذاشتید.