جاهد درباره شرایطی که حین اخذ مجوز آلبوم «موزیک قرن» برای او پیش آمده، میگوید: برای ساخت یک اثر باکلام، روند به این صورت است که ابتدا مجوز ترانه را میگیریم و بعد به دنبال ساخت موسیقی میرویم؛ زیرا اگر ترانه مجوز نگیرد به مشکل میخوریم. به همین جهت پیش از ساخت آثارم برای ترانه آنها مجوز گرفتهام و سپس به دنبال ساخت موسیقی آنها رفتهام. به هر حال ساخت موسیقی ممکن است، ۶ ماه تا دو سال زمان ببرد ولی زمانی که به دنبال اخذ مجوز موسیقی آثار رفتم، گفتند که مجوزهایی که برای ترانهها دریافت کردهام، باطل شده است. آخر یعنی چه؟ چگونه میشود یک مجموعه که چندین سال است مدیرش تغییر نکرده، به یک باره تغییر رویه دهد؟
او ادامه میدهد: با وجود اینکه بارها با دفتر موسیقی مکاتبه و رایزنی کردهام، توفیقی در کارم حاصل نشده است. دیماه سال گذشته نیز به من گفتند که با هیچ رسانهای مصاحبه نکنم؛ زیرا طی یک هفته مشکلم حل خواهد شد ولی از آن یک هفته نزدیک به یک سال میگذرد و وضعیت هنوز همان است. تازه وقتی هم که اعتراض میکنم، میگویند در حق من لطف میکنند ولی نمیدانم دقیقا چه جایی این لطف دفتر موسیقی شامل حال من شده است!
جاهد همچنین درباره مشکلاتی که در این ۶ سال برایش پیش آمده بیان میکند: ۶ سال است که تمام کارهایم عقب افتاده و کل زندگیم تحتالشعاع رفتارهای غیرحرفهای آنها است. من کجا باید دردم را بگویم؟ شش سال است که نتوانستهام کنسرت برگزار کنم. قصد داشتم در کیش کنسرت برگزار کنم که منوط کردند به مجوز سرزمین اصلی. بدون هیچ دلیلی کارشکنی میکنند و مجوز نمیدهند. کار من در بروکراسی طبقات گیر کرده است و هیچکس هم مسئولیت را قبول نمیکند. تنها هر بار دلایل مختلف و واهی میآورند و توضیح درستی نمیدهند.
او ادامه میدهد: ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون برای هر کارم هزینه کردهام؛ زیرا تنظیم کارهایم را دوستانم انجام میدهند که دستمزد آنها هم بالا است اما با این وجود هر بار از من میخواهند که تغییری در آثارم به وجود بیاورم. اما چرا همان زمان نگفتند که چه چیزی باید تغییر کند؟ امسال اگر بخواهم حتی یک کلمه را هم در کارهایم تغییر بدهم، باید هزینه بالایی پرداخت کنم؛ زیرا این آلبوم را پنج یا شش سال پیش ساختهام و از آن زمان تاکنون از هزینهها گرفته تا نرمافزارها و استودیوهایی که با آنها کار میکردم، همه چیز تغییر کرده است.
این هنرمند بیان میکند که «شش سال پیش ۳۱ سال داشتم و در این سالها تمام موهایم سفید شده است. روزی به یکی از دوستانم میگفتم که ببین چهره من در این مدت چقدر تغییر کرده است. من در این شش سال بسیار عذاب کشیدم. از آنجایی که در ایران کپی رایت رعایت نمیشود پس باید از استیج درآمد مالی داشته باشم. در این مدت میتوانستم روی استیج بروم، درآمد داشته باشم و کارهای خوبی تولید کنم. این عقب افتادگیها را چه کسی پاسخگو است؟»
او ادامه میدهد: به طور کلی برای افراد عادی هم کار در این شرایط سخت است، چه برسد به من که آسیب بینایی دارم. به جای اینکه راه را برای من تسهیل کنند، مدام جلوی پایم سنگ میاندازند. آخر من چه هیزم تری به آنها فروختهام؟ من که از دانشگاه پورتلند امریکا دعوتنامه دارم ولی نمیروم؛ چون معتقدم باید در کشور خودم کار کنم.
جابر جاهد تاکنون تیتراژ فصل سه و چهار «خندوانه»، تیتراژ برنامه «ساعت ۲۵»، تیتراژ برنامه «اینجا ایران است»، برنامه «گلخونه»، فیلمهای سینمایی «تخته گاز»، «ما خیلی باحالیم» و ... را ساخته است.