انتخابات مجلس دهم در سال 94 میانگین میزان مشارکت در کل کشور 62 و در تهران 50 درصد بوده است. اما انتخابات مجلس یازدهم در سال 98 میانگین مشارکت در انتخابات 42.57 و مشارکت مردم تهران 26.24 بود. حالا چند ماه مانده به انتخابات مجلس دوازدهم سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان در خصوص میزان مشارکت مردم تهران در انتخابات امسال هشدار داده که «مشارکت در تهران بر اساس نظرسنجیها، تاکنون کمتر از نصف میانگین مشارکت در سطح کشور است، تهران را دریابیم».
در این خصوص با سید محمود میرلوحی، معاون وزیر کشور در دوره اصلاحات، گفتوگویی داشتهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
نظر شما چرا سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان این طور ابراز نگرانی میکند؟
تا جایی که به خاطر دارم در خانه احزاب این بحث صورت گرفت و این انذارها داده شد و تقریبا ایشان نشنیده گرفتند؛ همان طور که بقیه اصواگرایان هم خیلی تمایل ندارند که به این قضیه توجه کنند و بحث «مشارکت حداکثری» را از دستور خارج کردهاند. الآن مدتی است که دیگر نظرسنجیهای مستقل اساسا سفارش داده نمیشود و خودشان هم چند مرکز نظرسنجی مثل صدا و سیما، وزارت اطلاعات و ایسپا داشتند و ظاهرا به آنها هم بنای اعتنا ندارند.
در سخنرانیها و اعلام مواضع که از مشارکت بالا حرف میزنند. خاطرم هست که مثلا آقای پورمحمدی دبیرکل جامعه روحانیت چند وقت پیش گفت حتی در صورت شکست هم تمایل دارند مشارکت در انتخابات بالا باشد. چطور شما به این استدلال رسیدهاید که این موضوع را از دستور کار خارج کردهاند؟
آقای لاریجانی و آقای پورمحمدی هم جزء افراد نزدیک به خالصسازی هستند و معلوم نیست چه وقتی نوبتشان خواهد شد. آنها دیگر جزء تصمیمگیرندگان نیستند و کسانی که تصمیمگیرنده هستند، خیلی به مشارکت حداکثری نزدیک نمیشوند. این استراتژی مهمی بود که تقریبا از سال 98 شروع شد و به نظر میآید ارادهای که پشت قضیه هست، همچنان همان نظر قبلی را دارد. رهبری عید امسال مطلبی را فرمودند و اصلا اعتنایی نمیکنند؛ ظاهرا خیالشان راحت است.
به تشخیص اصولگرایان یکدستسازی مفید و مصلحت است
اگر اصولگرایان به «مشارک حداکثری» اعتنایی ندارند، مسئولین برگزاری انتخابات، اعم از شورای نگهبان و غیره، چه تدبیری میتوانند برای رونق انتخابات داشته باشند؟
به تشخیص آنها یکدستسازی مفید و مصلحت است. کسانی که نظارت استصوابی را باب و دامنه آن را در هر انتخاباتی گستردهتر کردند، امسال هم قولهایی داده شد که صدای مردم و اعتراضات را خواهیم شنید، ولی بعدا درست نقطه مقابلش عمل کردند، لذا نشانهای دیده نمیشود. چون بالأخره مشارکت حداکثری دارای لوازم و مقدماتی است و این طور نیست که شب انتخابات طبل و دهل بزنید و از مردم بخواهید مشارکت حداکثری داشته باشند.
آنقدر مراکز قانونگذاری موازی در کشور درست شده که مجلس در حاشیه است
اساسا جامعه باید احساس کند که مجلس محلی از اعراب دارد و خبرگان رهبری محلی از اعراب در تصمیمگیریها دارد. امام فرموده بود «مجلس در رأس امور است»(صحیفه امام، جلد 18، صفحه 228) اما حالا چه نشانهای از رأس امور بودن مجلس میبینید؟! آنقدر مراکز قانونگذاری موازی در کشور درست شده که مجلس در حاشیه است و در قانونگذاری جایگاهی ندارد.
شورای نگهبان هم محکم ایستاده و آقای کدخدایی آلمان و ایتالیا را مثال میزند که میزان مشارکت مردم آنجا در انتخابات حدود 30 درصد است. در واقع به پیشواز وضعیت امروز رفتهاند و معتقدند که مهم نیست. اینکه تفاوت ایران با کشورهای دیگر چیست؟ بعد از انقلاب هر جا مردم بودند چه اتفاقی افتاد و هر جا نبودند چه اتفاقی افتاد؟ ظاهرا خیلی احساس نیاز و ضرورتی به این مسائل هم نمیکنند؛ وگرنه، مسأله ما با دنیا خیلی متفاوت است. گرچه همین الآن میبینید در انگلیس همین تفاوتهای مختصر میتواند باعث چه تحولاتی شود. یا فرانسه به خاطر اینکه انتخابات آنها لبه به لبه بوده میبینید گرفتاریهای مختلف دارند.
ما اصلاحطلبان بر اساس انتخابات و قرائن و شرایط معتقدیم کسانی که امروز قدرت را در دست دارند اقلیت هستند
ولی اینها فعلا بنا ندارند مخالفان و معترضان را به حساب بیاورند و محلی هم نیست که معلوم کند امروز اکثریت و اقلیت چه کسانی هستند. ما اصلاحطلبان بر اساس انتخابات و قرائن و شرایط معتقدیم کسانی که امروز قدرت را در دست دارند اقلیت هستند. ولی آنها میگویند وسط دنیا هستیم و همین است که ما میگوییم. چه کسی باید تعیین تکلیف کند؟ این بحثی است که متأسفانه فعلا مورد کش مکش هست.
ظاهرا بنا دارند با همین دست فرمان 1400 انتخابات 1402 را هم فیصله بدهند
ظاهرا بنا دارند با همین دست فرمان 1400 انتخابات 1402 را هم فیصله بدهند و مجلس هماهنگ با دولت و این تکصدایی و یکدستی را مطلوب میدانند و احساس میکنند قطار پیشرفت با سرعت دارد جلو میرود و احساسی که ممکن است بعضی معترضان داشته باشند را به رسمیت نمیشناسند و میگویند اقتصاد نا به سامان است، تورم بالا است، سرمایهگذاری تعطیل است و خطرات مختلف آینده کشور را تهدید میکند، ساخته ذهن رقبا است؛ آنها احساس راحتی و آرامش میکنند.
اشاره داشتید که در طول 40 سال گذشته حضور مردم حضور و پشتیبانی مردم کشور را از چالشها عبور داده است. ولی اگر مشارکت مردم در انتخابات پایین باشد، به نظر میرسد که مشکلات و چالشهای جدی متوجه کشور خواهد بود. نظر شما در این مورد چیست؟
مکررا صاحبنظران تأکید دارند که بالأخره در انقلاب 57، دفاع مقدس و مقابله با تحریمها و طوفانها هر جایی که مردم حضور داشتهاند این نظام و این کشور توانسته حرفش را پیش ببرد؛ وگرنه، واقعا هرکدام از حوادثی که رخ داد توانایی این را داشت که نظام و دولتی را دگرگون کند؛ همانطور که کرد. بالأخره انقلاب 57 یک دولتی را با حضور مردم سرنگون کرد که قوی بود، در منطقه ادعاهای بالایی داشت، در حال گسترش حوزه نفوذش بود و شوروی و آمریکا به این توافق و تفاهم رسیده بودند که حکومت شاه را حفظ کنند.
آنچه که در طوفانها و حوادث این نظام، مردم و تمامیت ارضی کشور را حفظ کرده همین حضور مردم بوده است
الآن هم اگر این ملت حمایت نکنند و در صحنه نباشند، مسائل ایران با کشورهای دیگر متفاوت است. ایران از نظر وسعت و تعداد همسایگان دارای ویژگیهای خاصی است و آنچه که در طوفانها و حوادث این نظام، مردم و تمامیت ارضی کشور را حفظ کرده همین حضور مردم بوده است؛ الآن هم همین اعتقاد را داریم.
ما میگفتیم برجام را بپذیرید و نپذیرفتند و در چانهزنیها هزینههای کشور بالاتر رفت؛ نه تنها دستاورد جدیدی نداشتیم، بلکه متأسفانه هزینههای برجام مرتب دارد بالاتر هم میرود که هنوز به جایی نرسیده است. ممکن است آنها بگویند ما هستیم، ولی چه هستی؟ دولت آقای روحانی فکر میکرد مسأله خروج ترامپ از برجام بعد یکی دو سال فیصله پیدا میکند. امروز شما میبینید دو سال دیگر هم اضافه شده؛ اینها برای اقتصاد کشور هزینه است. این تورم، فرار سرمایهها و مهاجرت دانشمندان و نخبگان هزینه است.
مهمترین عاملی که امنیت و قدرت ملی و اعتبار بینالمللی را میتواند افزایش بدهد، «مشارکت حداکثری» است
کسانی که حاضر هستند به خاطر پیروزی جناح خودشان از این مشارکت حداکثری عبور کنند، باید هزینههایش را بپردازند
در هر حال ما فکر میکنیم با دولت یکدست ممکن است یک سری مسائل به ظاهر حل شود ولی هزینههای ملت را بالا میبرد و هزینههای بینالمللی، منطقهای و داخلی بالا میرود. لذا ما فکر میکنیم مهمترین عاملی که امنیت و قدرت ملی و اعتبار بینالمللی را میتواند افزایش بدهد، «مشارکت حداکثری» است؛ و کسانی که حاضر هستند به خاطر پیروزی جناح خودشان از این مشارکت حداکثری عبور کنند و مسیر دیگری را طی میکنند، باید هزینههایش را بپردازند و باید به حسابشان گذاشته شود هزینههایی که متأسفانه روز به روز دارد به کشور و حتی امنیت، تمامیت ارضی و همه منافع ملی ما وارد میشود.