به گزارش مردم سالاری آنلاین، چند ساعت که از تاریک شدن هوا میگذرد و مشتریها از بازار میروند، مغازهدارهای بازار کمکم جنسها را جمع میکنند، زبالهها را جارو میزنند و همه آشغالها را درست جلوی در مغازه خودشان بیرون میریزند. وقتی بازار تعطیل میشود و کرکرهها پایین میآید، کوچهها پر از زباله و زبالهگرد است. از همان ابتدای سبزهمیدان میشود زبالهها را دید. ساعت کار کبابی و آبمیوهفروشی نبش میدان تمامشده و زبالههایشان بیرون از مغازه تلنبار میشود، چند کودک کار در حال جستوجو در زبالههای تر و خشک درون میدان هستند. از ورودی اصلی جنوب میدان میشود دید که حجم زیادی از پسماند درون معبرهای بازار روی هم انباشته شده و حالا مأموران شهرداری باید در تمام طول شب کف بازار را پاک کنند.
زبالههای اول شب
غروب، اول تابلوهای مغازههای درون بازار خاموش میشوند و بعد مغازههای خیابانهای اطراف مانند سبزهمیدان و خیابان ۱۵خرداد. کارکنان شیفت شب شهرداری منطقه۱۲ باید تا ساعت۶صبح بازار را کاملا تمیز کنند و تحویل شیفت روز دهند. داوود صفری، شهردار شب محدوده بازار است. او میگوید: «شهرداری چندبار تلاش کرد جمعآوری زباله شبانه بازار را منظم کند، ولی متأسفانه کسبه همراهی نکردند؛ مثلا تعدادی از پاکبانها را با کیسههای بزرگ مستقر کردیم تا زبالهها را تحویل بگیرند یا حلقههای فلزی به شکل سطلهای زباله موقت نصب شد، اما باز هم باید زبالهها را از روی زمین جارو کنیم.»
از ساعت۷تا ۹شب مغازهها تعطیل و بازار خالی از مشتری شده است. زبالهگردها به سرعت جای خود را پیدا میکنند و مشغول تفکیک هر چیزی میشوند که باقی مانده است. صفری میگوید: «جمعآوری زباله در چند مرحله انجام میشود. پاکبانها به محض تعطیلی مغازهها، جارو زدن را شروع میکنند و زبالهها را از گوشهوکنار جمع میکنند یا درون مخازن چرخدار میریزند. از حدود ساعت۱۰ کامیونها و وانتها برای بردن این زبالهها میآیند. بعد از آن هم کار ادامه پیدا میکند؛ زیرا در طول شب هم دوباره زباله جمع میشود. کمی مانده به صبح، آخرین بازبینی را انجام میدهیم و خیابانهای بازار را کاملا تمیز میکنیم.»
جریان آلوده پساب به اطراف
درون خیابانهای سقفدار بازار نیمهتاریک است، اما در نور لامپهایی که روشن مانده، میشود دید که همه زبالههای بازار خشک نیستند. بخش زیادی از آنها به پسماند خانگی شباهت دارند و از زیر توده پسماند، جریان آلوده پساب به اطراف روان است. این پساب روانه چاههای جذبی میشود. دریچه چاهها هر چند وقت یکبار بازدید میشود تا همیشه باز باشد. در فصل سرد و هنگام بارندگی هم این چاههای جذبی هستند که آبسطحی را جمع میکنند و مانع آبگرفتگی در بازار تهران میشوند. بیشتر بازار تهران به شبکه فاضلاب شهری (اگو) وصل نیست.
زبالهها را از طبقه بالا به داخل خیابان پرت میکنند
یکی از پاساژها در بزرگ در جهتهای مختلف دارد که شبها از همه این درها زبالهها را بیرون میریزند. در خیابان حمامچال، کارگران سطلهای زباله چرخدار را از طبقهها پایین میآورند و درست جلوی پلههای پاساژ روی زمین خالی میکنند. در بازار زرگرها یا نقاط دیگر، گاهی کیسهزباله را از طبقه دوم بالای مغازهها به درون خیابان میاندازند. حامد، صاحب یکی از مغازههای لوازم آرایشی، میگوید: «این خیابانها که شبها میشود با کامیون و وانت از آنها رد شد، روزها برای گاری هم جا ندارند. اگر داشت، اینجا مخزن میگذاشتند و مشکل آشغالها هم حل میشد.» تا ساعت ۹شب پاکبانها با جاروهای دستهبلند قسمتی از کار رفت و روب را انجام دادهاند و حالا منتظر رسیدن کامیونها و وانتهای حمل زباله هستند. پاکبانها که اغلب جوان هستند و لباسهای شبرنگ سبز بر تن دارند با هر حرکت جاروهای دستهبلند، بخشی از زبالهها را جمع میکنند، ولی باز هم ممکن است زبالهگردها این توده جمعآوری شده را پراکنده کنند.
تعداد زبالهگردها در بازار زیاد است و بخش بزرگی از زباله خشک را این افراد جمعآوری و خارج میکنند. شاید بهنظر بیاید که این کار میتواند به جمعآوری پسماند کمک کند، اما یک مشکل دیگر بروز میکند. زبالهگردها هنگام جستوجو در میان زبالهها، همهچیز را پراکنده و کیسههای پلاستیکی را بهدنبال پیدا کردن مواد بازیافتی پاره میکنند و زبالههای تر پخش میشوند. از خیابانهای بازار بیرون میآییم و به خیابان ۱۵خرداد میرسیم. اینجا مغازهها بسته شده، ولی هنوز چند دستفروش با بساط لباس و لوازم پلاستیکی و چند انگشترفروش باقی ماندهاند. صبحها اینجا غلغله جمعیت است و مشتریها و مغازههایی که کرکرهها را بالا میزنند و کار را شروع میکنند. زباله پنجشنبه از روزهای دیگر بیشتر است و هروقت که فصل خرید میرسد، باید باز هم زباله شبانه بیشتری حمل شود.
فاکتور سفید
زیر نور زرد بالای کرکره یکی از مغازهها، حسن وسط انبوهی از زباله ایستاده و در حال جستوجوست. «اینها رو چند میخرن؟» جواب میدهد: «بطری نوشابه رو کیلویی ۵تومن میخرن، اما توی خلازیر قیمتش ۳۰- ۲۵تومن میشه.» برای بقیه پسماندها هم قیمت مشابهی میگوید. همهچیز را با دقت تمام میگردد و از هم جدا میکند. زبالهها را آنقدر به هم میزند و پهن میکند که یک دایره بزرگ در میانه خیابان درست میشود. وانت نیسان آبیرنگی میگذرد و زبالههای تر چنان به کف خیابان فشرده میشوند که بهراحتی نمیشود آنها را جارو زد. ظرفهای غذای یکبار مصرف را نشان میدهیم: «اینها رو هم جمع میکنی؟» میگوید: «نه کارخونهاش تعطیل شده دیگه نمیخرن.» کیسههای بزرگ به همراه دارد که درون هرکدام را با یک نوع پسماند پر میکند. «شما تنها کار میکنی یا با کس دیگهای؟» دستههای فاکتور دور ریخته شده را پیدا میکند و با خوشحالی درون کیسه میریزد؛ «یک رفیق دارم. جمع میکنیم میبریم چراغ برق و میدون اعدام.» خداحافظی میکنیم و دور میشویم. تعارف میکند: «در خدمت باشیم» و باز هم با دقت دنبال زبالههای بازیافتی دیگر میگردد.
پیمانکار تر و خشک تجمیع میشود
اما وحیدرضا انارکیمحمدی، شهردار منطقه۱۲ در این باره توضیح داد: متوسط تولید زباله در شهر تهران به ازای هر نفر حدود ۸۰۰گرم است، ولی در بازار بهدلیل اینکه مردم استقبال زیادی از این محدوده ۱۱۲هکتاری دارند و روزانه ۲میلیون نفر جمعیت شناور منطقه ۱۲است، وضعیت ما با سایر نقاط شهر متفاوت است. در بازار ۳برابر وضعیت عادی تهران تولید زباله داریم و در ورودیهای بازار هم مانند سایر محدودههای معابر، امکان تردد وجود ندارد. واقعیت این است که به روال قبل کار انجام میدهیم، اما تجربه نشان داده هرگاه مشارکت مخصوصا در این مورد مشارکت کسبه بیشتر باشد، وضعیت بهتر میشود.
او افزود: شبها به طرز وحشتناکی زباله وجود دارد. فرایند جمعآوری زباله در حال حاضر تحول پیدا کرده و تلاش میکنیم تا ساعت ۶صبح محیط بازار را تمیز تحویل مردم دهیم که نسبت به چندماه گذشته وضعیت قابلقبولتر است؛ در حال حاضر روزها اکیپهایی حضور دارند که معابر شمال، جنوب، شرق و غرب بازار را تمیز کنند. با اتحادیهها هم صحبت شده و قول همکاری دادهاند. بهنظر میرسد با حضور پیمانکاران جدید روال تغییر کند. بناست پیمانکار خشک و تر یکی شود و بهمعنای دیگر، پیمانکار تجمیع میشود. او باید هزینه حمل زباله خشک و تر را بدهد و این مدل پیمانکار دیگر اجازه نمیدهد که تا این حد زباله در معابر وجود داشته باشد. این طرح تا ماههای آینده اجرایی میشود.