به گزارش مردم سالاری آنلاین، مشکلات کارگران نانواییها در ایران «مثنوی هفتاد من» و داستانی منحصر به فرد است. انبوهی از دلایل و شواهد حاکی از آن است که اوضاع این گروه از کارگران نیز مانند سایر گروههای کارگری چندان مناسب نیست. با همه این وجود، کارگران خباز در رده نیروهای «به شدت تحت فشار» در میان سایر بخشهای جامعه شاغلین کشور دستهبندی میشوند؛ شاغلینی که شغلشان اهمیت حیاتی در زنجیره تامین مواد غذایی و امنیت اجتماعی کشور دارد، در بخشهای مختلف دیده نشده و همچنان در تنگاهای معیشتی قابل توجهی به سر میبرند.
محیط کاری سرد در پس کورههایی گرم
«علی محمد. س» کارگر شاطر در یک نانوایی آزادپز سنگکی در شرق تهران است که پنج سال قبل از مشهد به تهران آمده و امیدوار است قبل از رسیدن به میانسالی بتواند در تهران جای کوچکی اجاره کند. وی با حقوق و دستمزد ماهیانه شش میلیون تومان (روزمزد) در همان اتاق کنار انبار نانوایی میخوابد.
او از همه بیشتر با خاطرات چند هفته و چند ماه اول کارش داستان را باز میکند: دو ماه اول تستی به سر کار آمدم. انتظار زیادی هم نداشتم اما مدتاش طولانی شد تا قشنگ کار را یاد بگیرم. در این مدت غذا و جای خواب فقط با صاحب خبازی بود. مابقی هزینهها را از جیب میدادم. در واقع دوماه اول مجانی کار کردم.
وی میگوید: روزی ۳۰۰ هزار تومان برای کار نانوایی که معمولا بیش از ۱۲ ساعت در هر روز است، کل مزد من را تشکیل میدهد. اگر در ماه فقط هفتهای یک روز استراحت کنم با حق بیمه حقوقام به ۷ میلیون تومان نمیرسد.
از علیمحمد درباره اینکه آیا میتواند شغل خود را تغییر دهد تا وضعیتش بهتر شود، سوال میکنم. او پاسخ میدهد: پنج سال است که در این کار آبدیده شده و جا افتادم. حالا از صفر چه کاری را شروع کنم؟ از اینکه شاطر شدم پشیمان هستم!
«یدالله. ص» کارگر خمیرگیر در یک نانوایی بربری که اصالتاً کرد است، روایت دیگری از مشکلات این صنف ارائه میدهد. او معتقد است که هیچ امکان اعتراضی به وضعیت خودشان وجود ندارد. واحدهای دو سه نفره پراکنده با کارگرانی گویی به رنج عادت کردهاند، امکان هر نوع تلاش برای بهتر شدن اوضاع را بستهاند.
او اظهار میکند: شب و صبح به ویژه در فصل گرما اذیت میشویم. این درحالی است که اغلب ما باید تا ۳۰ سال را در این شغل پر کنیم. خیلی از کارگران نانوا با این مزد کم بریدهاند. کار ما سخت و زیانآور است اما کمتر کارفرمایی وجود دارد که در اینجا برای کارگرش سخت و زیانآور رد کند. همه فصلهای گرما و محیط طاقت فرسا یک طرف و فشار کار ماه رمضان که تقاضای نان تازه بیشتر میشود و کارگر با زبان روزه باید کار کند یک طرف! کارفرما هم بجای بیشتر نیرو گرفتن برای کاهش فشار کاری، شرایط ماشینی کردن کار را هم فراهم نمیکند.
وی بر این باور است: بسیاری از صاحبان نانواییها از قیمت نان و سود نکردن شکایت میکنند اما در واقع اغلب کیسههای آرد بسیار ارزان دولتی را با قیمت بالا در بازار به شیرینیفروشها و دیگران میفروشند و سود میکنند. تعداد محدودی کارگر با مزد بسیار اندک با نهادههای تولید ارزان باعث میشود که برعکس نانوایی پر سود باشد. بهخاطر همین است که مجوز تاسیس نانواییها را مانند پمپ بنزین تنها به خانوادههای خاص و بنابر امتیازاتی میدهند. ما به سود کارفرما کاری نداریم، مشکل ما این است که با ۵-۶ میلیون تومان زندگیمان نمیچرخد!
رویهم رفته امروزه بسیاری از کارگران نانوا از عدم افزایش مزد خود بنابر مصوبات شورای عالی کار گله میکنند؛ گلهای که باید ریشههای آن را جست و دید که چرا به این گستردگی در یک صنف میتوان شاهد تضییع حقوق کارگران بود؟
خبازی ذیل «کارگر ساده» تعریف نمیشود
محسن باقری (عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار) در این رابطه میگوید: درباره بحث افزایش دستمزد، کارگران خباز هم مانند سایر بخشهای جامعه کارگری مشمول افزایش حداقل دستمزد میشوند. قانون درباره آنها نیز باید پذیرفته شود و اصلا این قانونی نیست که کارگری در واحدی سختتر کار کند و از سایر کارگران حقوق کمتری بگیرد.
وی افزود: شغل شاطری و ناندرآری، در قانون جزء مشاغل سخت و زیانآور شناسایی شده است. همچنین عنوان شغلی «خلیفه» در شیرینیپزی که مشابه همین شغل است، شرایط مشابه دارد. مشکل ما در حوزه کارگران خباز این است که عناوین شغلی به درستی از سوی کارفرمایان ارسال نمیشود؛ یعنی ما بهطور گسترده تخلفات کارفرمایی داریم. بسیاری از واحدها تا بازرسی به آنها سر نزند، خبری از بیمه کارگران و ارسال درست لیستها با عناوین صحیح شغلی در آنها نخواهد بود و در برخی واحدها تا قبل بازرسی اصلا لیست بیمهای نداشتند.
این عضو هیات مدیره شوراهای اسلامی کار کشور تصریح کرد: متاسفانه بسیاری از کارفرمایان عنوان شغلی «کارگر ساده» را برای کارگرانی که ماهر و نیمه ماهر محسوب میشوند و عناوین آنها در سازمان تامین اجتماعی تعریف شده است، بکار میبرند. چانهگیر، خمیرگیر، شاطر و ناندرآر همگی عناوین حرفهای هستند که فرد باید مدتها آموزش ببیند تا در آن وارد شود. این درحالی است که مزد این کارگران ماهر و نیمه ماهر که کار بسیار سختی دارند، از حداقل دستمزد مصوب هم کمتر است.
باقری با اشاره به این مطلب که «در میان مشاغل حوزه خبازی عنوان شغلی شاطر و ناندرآر به دلیل زیان آوری گرمای طولانی مدت تنور ذیل مشاغل سخت و زیانآور طبقهبندی میشود» گفت: برخی از نانواییها از جمله سنگک و تافتون به دلیل اینکه احتمالا جای افراد در هر سه موقعیت شغلی مدام عوض میشود و معمولا دو یا سه نفر بیشتر نیرو ندارند، لذا خود به خود کار همه نیروها در چنین کارگاههایی سخت و زیانآور تلقی میشود. البته درباره برخی عناوین شغلی مثل «چانهگیر» اختلاف وجود دارد.
وی با بیان اینکه «کارفرمایان نانواییها باید کارگاه خود را از سخت و زیان آوری خارج کنند» گفت: در بسیاری از انواع نانواییها دیگر میتوان از تکنولوژی ناندرآری و شاطری مکانیزه و ماشینی استفاده کرد و دیگر انسان مستقیماً در تماس با کوره نباشد. به این ترتیب هم قانون در زمینه خروج کارگاه از سختی و زیان آوری اجرا میشود و هم به کارگر آسیب کمتری میرسد. اما متاسفانه هنوز در این زمینه اراده جدی و بازرسی اصولی را شاهد نیستیم.
این عضو هیات مدیره کانون عالی هماهنگی شوراهای اسلامی کار تصریح کرد: بیش از ۹۰ درصد کارگران خباز ما فاقد عناوین شغلی درست و صحیح در لیستهای سازمان تامین اجتماعی هستند و همین باعث میشود که بازنشستگی این عزیزان دچار مشکل شده و بسیاری با سختی کار و مشقت خود ۳۰ سال را کار میکنند و سپس بازنشسته میشوند. این درحالی است که به دلیل نوع طبقهبندی شغلی مزد و حقوق آنها باید زیاد میبود تا بتوانند مستمری بیشتری را نیز داشته باشند. ولی وقتی به لیستهای بیمهای خبازیها نگاه میکنیم، میفهمیم تا چه حد این بخش از جامعه کارگری دچار اجحاف شده است.
باقری تاکید کرد: در ماده ۱۰ قانون کار (در بند الف) بحث «عنوان شغل» بهعنوان یکی از اصلیترین عناصر قرارداد شناخته میشود. اما این قانون درباره خبازیها کمتر اجرا شده است. البته در سالهای اخیر با بهبودهایی که در سازمان تامین اجتماعی داشتیم، میتوانیم به موقعیت احراز برسیم. اینکه کارگر ساده برای خبازی رد شود که کارش بسیار سخت و پیچیده است، ظلمی است که در سالهای اخیر بسیار دشوار است. عنوان کارگر ساده در صنف نانوایی هیچ محلی از اعراب ندارد و در واقع کسی که یک بار نان بپزد میفهمد که این کار پیچیده یک هنر است.
وی در پایان تاکید کرد: پراکندگی این کارگران باعث شده شرایط به نحوی باشد که نتوان برای پیگیری حقوق آنها به طور مستقیم از ظریف ایجاد تشکلهایی مانند شوراهای اسلامی کار استفاده کرد و باید حقوق آنها از طریق نمایندگی و با حمایت دیگر تشکل های کارگری پیگیری شود.