به گزارش مردم سالاری آنلاین، «رضوان حکیم زاده» معاون سابق آموزش ابتدایی آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در مورد شاخص و معیارهای انتخاب معلم بیان کرد: جذب و انتخاب معلمان و بکارگیری داوطلبان ورود به حرفه معلمی، یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین تصمیمهایی است که میتوان برای سرمایههای انسانی یک کشور گرفت، به خصوص زمانی که موضوع کودکان در میان باشد که اهمیت دوچندانی دارد.
حکیم زاده اظهار کرد: اگر قرار باشد به معلمی صرفا به عنوان شغل نگاه کنیم، برداشت متفاوتی از آن خواهیم داشت، ولی اگر معلمی را تعهد و ماموریت بدانیم، شرایط تغییر میکند و در این حالت آنچه بسیار اهمیت دارد، موضوع انگیزه افراد است.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: پژوهشهای متعددی که انجام شده نشان میدهد که انگیزه درونی و اشتیاق و ویژگیهای شخصیتی و علاقه مندی افراد به معلمی میتواند در وضعیت تفاوتی ایجاد کند و منجر به نتایج آموزشی و تربیتی بسیار خوبی شود.
حکیم زاده عنوان کرد: با توجه به معیارهای کمی در حرفه معلمی از جذب بهترین استعدادها با مهارتهای بالای زبانی، سواد پایه و… محروم میشویم. شاخصهای کیفی در حرفه معلمی اهمیت زیادی دارد، مانند بحث اشتیاق، انگیزه، نگاه به معلمی به عنوان حرفهای اثرگذار و به کلی دوست داشتن بچهها بسیار مهم است. به نظر من اگر به دنبال مصلحت دانش آموزان هستیم باید به این نکات توجه ویژه داشت.
معاون سابق وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد: به همین دلیل است که معتقدم تمرکز بر موضوع سن معلمان نمیتواند مسائل متعدد آموزش و پرورش ما را حل کند، چراکه شواهد پژوهشی و بررسی رویکردهای کشورهای توسعه یافته به آموزش نشان میدهد، سن تنها خط برش و معیار برای معلمی نیست. چه بسا افرادی در ۳۰ سالگی به بلوغی برسند که بخواهند حرفه معلمی را انتخاب کنند. نگاه چنین فردی با دیگری که تنها برای استخدام شدن رشتههای فرهنگیان را انتخاب کرده متفاوت است.
او یادآوری کرد: پژوهشهای میدانی در کشورهای دیگر نشان میدهد که داوطلبان ورود به حرفه معلمی در سنین بالاتر از ۳۰ سال، عملکرد خوبی دارند و حتی در مقایسه با جوان ترها بهتر عمل میکنند. زمانی که قرار است معلمانی را جذب کنیم، تاکید صرف بر معیارهای سن ورود درست نیست و شاخصهایی مانند انگیزه، شوق و تعهد به شغل معلمی نیز باید مورد تاکید قرار بگیرد.
حکیم زاده توضیح داد: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر کیفیت فرایند یاددهی-یادگیری، کیفیت معلم است و کیفیت معلم با برخورداری از توانمندیهای پایه و انگیزه محقق میشود نه اینکه افرادی در این کار مشغول شوند که صرفا نگاه استخدامی به ماجرا دارند. تعجب میکنم که در بکارگیری معلمان از طریق آزمون با سن بالاتر همیشه سر و صدا میشود، ولی افراد از طرق دیگری به غیر از دانشگاه فرهنگیان جذب آموزش و پرورش میشوند و هیچ سابقه ای در حیطه کار با کودک هم ندارند؛ مثلا آموزشیار نهضت سوادآموزی بوده اند، ولی در این بخش کسی چالشی را بیان نمیکند. باید نگاه یکپارچهای به موضوع جذب معلمان داشته باشیم. نمیتوانیم فقط روی داوطلبانی که متقاضی ورود به دانشگاه فرهنگیان هستند متمرکز شویم.
به گفته حکیم زاده؛ یکی از مهمترین کمکهایی که در زمینه جذب معلم میتوان به مدارس دولتی ارائه داد، فراهم کردن فرصت ورود افراد توانمند، باانگیزه و با اشتیاق به حرفه معلمی است که هم میتوانند کمبود نیرو را جبران کنند هم میتوانند انگیزه بخش باشند و با دیدگاه تحولی و تعهدی در دانش آموزان خود شوق ایجاد کنند. او در این رابطه ادامه داد: ما نیاز به افزایش باور به کارآمدی مدارس دولتی هستیم؛ چیزی که امروز وجود ندارد. کیفیت معلمان از این منظر میتواند در ارتقای کیفیت مدارس دولتی موثر باشد. تاکید بر اعداد و ارقام و سن معلمان را باید کنار گذاشت و به سمت تهیه چارچوب جامع برای تعیین صلاحیت افرادی که میخواهند وارد حرفه معلمی شوند برویم.
حکیم زاده گفت: من معتقدم معلمان مدارس دولتی به خصوصا آنهایی که از طریق تربیت معلم وارد نظام آموزشی ما شدند، تمام تلاش و توان خود را بکار میگیرد و دستاوردهای امروز ما از فعالیتهای آنها حاصل شده است. از رهگذر ترییت همین معلمان در مدارس دولتی بود که ۳۱ هزار شهید دانش آموز داریم. این دانش آموزان تربیت یافته مدارس خاص نبودند و در مدارس دولتی درس میخواندند.
او افزود: در خصوص مشکلات مدارس دولتی باید گفت وقتی معلمان بدون آموزش به کار گرفته میشوند یا در مناطق محروم که نیروهای خدماتی و سرباز معلمان تدریس میکنند و آمادگی لازم را ندارند و آموزش ندیده اند، قطعا در افت کیفیت مدارس دولتی اثرگذار است. البته آن افراد نیز خیلی زحمت میکشند، ولی معلمی یک حرفه تخصصی است. در شهرهای بزرگ اکثر معلمان مدارس دولتی اتفاقا نیروهای خوب نظام تعلیم و تربیت کشور هستند و موارد دیگری مانند تراکم بالای کلاسهای درس، کمبود امکانات و فضاهای آموزشی در مدارس دولتی و جداسازیهایی که صورت گرفته باعث کم شدن کیفیت مدارس دولتی شده است.
حکیم زاده تاکید کرد: محیط مدارس دولتی ما از عوامل انگیزه بخش برای دانش آموزان خالی شده است در واقع سیاست غلط جداسازی موجب از دست رفتن باور دانش آموزان مدارس دولتی نسبت به توانمندیهای خودشان شده است. به بهانههای مختلف از جمله پایگاههای اقتصادی اجتماعی متفاوت، برچسبهای غلطی مانند تیزهوشی و… موجب شده دانش آموزان با انگیزه و کسانی که خانوادههایی با توان مالی بالا دارند از سایر دانش آموزان جدا شوند و از مدارس دولتی بیرون کشیده شوند. چنین روندی موجب افت انگیزه در دانش آموزان مدارس دولتی شده است.
او با اشاره به اینکه در هر گونه موفقیت در امر آموزش، هم معلم بسیار موثر است هم دانش آموز و نباید اهمیت انگیزه مندی هر دو سمت را فراموش کرد، گفت: فکر میکنم علی رغم همه مشکلات، معلمان مدارس دولتی جز بهترینها هستند و بیشترین زحمات را میکشند و از حداقل امکانات بهترین استفاده را داشته باشند، اما برای معلمی که ۴۵ دانش آموز در کلاس درس دارد و ساعت محدودی در اختیار اوست، چه کرده ایم؟ معلمی که امکان کمک گرفتن از خانوادهها را به دلایل اقتصادای ندارد، با این تراکم جمعیت کلاسها و کمبود وقت باید چه اقدامی کند؟ من فکر میکنم این معلمان با وجود چنین مشکلاتی معجزه میکنند.