ایزاکسون نویسنده این زندیگنامه مینویسد: زمانیکه که شهپادهای حامل مواد منفجره اوکراینی به ناوگان روسیه نزدیک شدند، ارتباطات خود را از دست دادند و سالم به ساحل رسیدند.آنچه باعث شد مقامات اوکراینی از او خواهش کنند که دوباره ماهوارهها را روشن کند، ناشی از ترس و نگرانی شدید از پاسخ احتمالی روسیه با حمله به کریمه با تسلیحات هستهای بود، ترسی که به دلیل گفتگوهای ماسک با مقامات ارشد روسیه به وجود آمد.
این کتاب نقش منحصر به فردی را که ماسک در جریان جنگ در اوکراین بازی کرده آشکار کرده است؛ او به یک دلال قدرت تبدیل شده بود که مقامات آمریکایی نمیتوانستند نادیده بگیرند.
کتاب ایزاکسون، نویسنده زندگینامههای تحسینشده استیو جابز و آلبرت انیشتین، بینش تازهای درباره ماسک ارائه میکند و اینکه چگونه ترس او از برانگیختن جنگی گستردهتر، او را وادار کرد تا درخواستهای اوکراین برای سیستمهای استارلینک را که میتوانستند برای حمله به روسها استفاده کنند، رد کند.
ماسک موافقت کرد که پایانههای ماهوارهای استارلینک چندین میلیون دلاری ساخت اسپیس ایکس را در اختیار اوکراین قرار دهد که برای عملیات نظامی اوکراین بسیار مهم بود. حتی زمانی که شبکههای تلفن همراه و اینترنت اوکراین نابود شده بودند، پایانههای استارلینک به اوکراین اجازه میداد تا متصل بماند.
اما ماسک بعد از استفادههای اوکراین به این فکر افتاد که «جایگاه من در این جنگ کجا است؟» ماسک به ایزاکسون گفت: قرار نبود استارلینک در جنگ شرکت کند. برای این بود که مردم بتوانند نتفلیکس را تماشا کنند و برای مدرسه آنلاین شوند و کارهای صلح آمیز خوب انجام دهند، نه حملات هواپیماهای بدون سرنشین.
ایزاکسون می نویسد که ماسک به زودی با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن، رئیس ستاد مشترک ارتش، ژنرال مارک میلی و سفیر روسیه در ایالات متحده تلفنی صحبت کرد. اما همزمان میخائیلو فدوروف، معاون نخستوزیر اوکراین، از ماسک درخواست میکرد تا اتصال پهپادهای زیردریایی را بازگرداند.