به گزارش مردم سالاری آنلاین، امروز عضویت در پیمان شانگهای و بریکس گرچه اقدامی مناسب است اما آنچنان بهعنوان فتحالفتوح تبلیغ میشود که مردم به این باور میرسند که همه مسائل کشور از طریق ورود در این دو نهاد حل میشود، درحالیکه شاید ارتباط با اتحادیه اروپایی (EU) و برخی دیگر از نهادهای بینالمللی میتوانست مفیدتر باشد.
میگویند حاکمی به مرد ناداری که از زندگی راضی بود کیسهای حاوی ۹۹ سکه بخشید. مرد بینوا در خانه آنها را شمارش کرد و بدین اندیشه که حتما کیسه حاوی صد سکه بوده و یکی از آنها کم بوده یا یکی را گم کرده یا کسی به او دستبرد زده نگران و مضطرب شد. این بود که در تمام روزهای پس از آن همواره غصهدار یک سکه شده و راحتی از او گرفته شده بود گویی ثروتی ۹۹ سکهای ندارد. نتیجهگیری آنکه به دارایی ۹۹ سکهای خود نمیاندیشید و غصه یک سکه را میخورد.
حکایت ما هم حکایت آن ۹۹ سکه است. داراییهای خود را فراموش کرده و به ازدسترفتن و تخریب آنها اعم از نیروی انسانی، دشتها، رودخانهها و سایر اجزای طبیعت خداداد بیاعتنا هستیم و در برابر انهدام آنها بیتفاوتیم اما غصه نداشتن رابطه با این و آن را میخوریم.
اگر داشتن رابطه با همه دنیا خوب باشد قدرشناسی از ثروت داخلی حتما واجب و برتر خواهد بود. مشتهای آسمانکوب قوی که در پی یکسانسازی بودند و به قدرت رسیدهاند امروز باید نگاه به داخل خود را برتر از نگاه به خارج و ارتباط با عربستان و امارات و بحرین و مصر بدانند و از میان انبوه امکانات، راهحلهای متکی بر ثروت ملی را بیابند و بهجای بیتفاوتی در هدررفتن آنها، نظام استفاده بهینه و مصرف حداقلی آن را یافته و پیاده کنند، و الا نه نفی گذشتگان کارساز است و نه ارتباط با آمریکا و اروپا و چین و روسیه و... .