صبح خیلی زود آفتاب نزده از خواب بیدار میشوی؛ بدون ناشتا راه خیابان در پیش میگیری و گوشهی چهارراه در انتظار میایستی، در دلت ولوله برپاست: آیا موقعیتی برای کسبِ یک لقمه نانِ حلال پیدا شود یا نه....
نمیدانی چه در راه است؛ بعد از ساعتها انتظار و اضطراب، وقتی خوشبختیِ کار از راه میرسد، میتواند نگونبختیِ حادثه و مرگ هم باشد؛ همه چیز به «آنی» بسته است....
گزارههای اثبات شده در موردِ «فقدانِ ایمنی»
کارگران ساختمانی از پایینترین میزان ایمنی برخوردارند؛ و این خطرات فقط برای ساختمانیها نیست، کار کردن برای خیلیها مساوی با خطر مرگ است، از کارگران کورههای ذوب فلز گرفته تا نیروهای فنیِ واحدهای تولیدی مختلف و مقنیها و کارگران کشاورزی.
«تجهیزات ایمنی معادن قدیمیست»؛ «اصول ایمنیِ کار در ارتفاع و داربست رعایت نمیشود»؛ «نظارت بر کارگاههای کوچک غایب است» و «بیمههای مسئولیت مدنی مرگ آدمها را به پرداخت غرامت و رهایی از مجازات تقلیل داده است»؛ این گزارهها، گزارههای اثبات شده در فضای روابط کار ایران است و به همین دلیل است که در سال قبل، ۱۹۰۰ کارگر بر اثر حادثهی کار، جان خود را از دست دادهاند؛ این آمار یعنی مرگِ ۱۵۸ کارگر در هر ماه، یعنی مرگ ۵.۲ انسان زحمتکش در هر روز....
آمارهای متناقض:
وزارت کار آمار مرگ را کمتر از نصف برآورد کرده!
اما به نظر میرسد اصلیترین متولیِ روابط کار و ایمنی، وزارت کار و معاون روابط کار این وزارتخانه، این گزارهها و این اعداد را قبول ندارند؛ یازدهم اردیبهشت ماه، «مسعود قادی پاشا» معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی کشور درباره آمار متوفیان ناشی از حوادث کار در سال ۱۴۰۱ گفت: در مجموع ۱۹۰۰ نفر در سال ۱۴۰۱ در حوادث ناشی از کار، جان خود را از دست دادند. اما فقط یک ماه بعد، رعیتی فرد (معاون روابط کار وزارت کار)، آمار مرگ ناشی از حوادث کار را کمتر از نصف آمار پزشکی قانونی اعلام میکند؛ این مقام مسئول در نهم خرداد ماه، میگوید: «نسبت به سال قبل ۱۳ تا ۱۴ درصد حوادث ناشی از کار کاهش پیدا کرده است. سال گذشته ۷۱۱ نفر از کارگران مشمول قانون کار در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادهاند».
معاونت روابط کار وزارت کار در آمار دادن، نصف فوتیهای حادثهی کار در سال گذشته را جا میاندازد! اما ادعاهای غیرواقعی و غیرمنطبق با واقعیت به همینجا ختم نمیشود؛ یک ماه و چند روز بعدتر، در یازدهم تیرماه، معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «آمار حوادث کارگری در کشور نسبت به میانگین جهانی پایینتر است اما با این وجود باید در تقویت ایمنی محیط کار اهتمام بیشتری به کار برد».
چطور آمار حوادث کار پایین است؟!
چطور چنین ادعایی مطرح میشود؛ «میانگین آمار جهانیِ حوادث کار» چقدر است، استانداردها چیست؟ آنچه اهمیت دارد، استانداردهای جهانیست، آیا استانداردهای جهانی میگویند مرگ ۵.۲ نفر در هر روز بر اثر حادثه کار در کشوری با هشتاد و چند میلیون نفر جمعیت و با داشتن حدود ۱۴ میلیون کارگر شاغل، طبیعی و پایین است؟! پس چرا در کشوری مثل ژاپن، آمار مرگ و میر ناشی از حوادث کار نزدیک به صفر است!
چرا هیچ دادهای از میانگین نرمال جهانی و استانداردها منتشر نمیشود تا بتوان آنها را با آمارها – البته آمارهای واقعی این حوزه- قیاس کرد؛ چگونه وقتی در هر روز چند کارگر در کشور فوت میشوند، چنین ادعایی مطرح و بعد تاکید میشود حالا «با وجود این» باید اهتمام بیشتری داشت؟
احسان سهرابی (عضو کارگری اسبق شورایعالی حفاظت فنی) ضمن رد ادعای معاون روابط کار وزارت کار، به ایلنا میگوید: چطور ادعا میکنند حوادث کار ایران از میانگین جهانی پایینتر است؟ با میزان حوادث کار در کل جهان قیاس کردهاند یا با استانداردهای سازمان بینالمللی کار؟ وقتی در مورد حوادث کار در کشور، دادههای یکدست و متقن نداریم و بیش از هزار نفر اختلاف بین دادههای وزارتخانه و پزشکی قانونیست، چطور مدعی قیاس با نرخ میانگین جهانی هستند؟
به گفتهی وی، این قیاس، یک قیاس کاملاً معالفارق است چراکه باید «دادههای دقیقِ حوادث کار ایران» را با کشورهایی که تعداد کارگرانشان مشابه ایران است و پتانسیل صنعتی مشابهی دارند، مقایسه کنند، نه روی هوا برهان قاطع صادر نمایند!
سهرابی با قاطعیت میگوید: در کشور ما میزان حوادث کار و مرگ و میر ناشی از آن، از استانداردهای جهانی و از دادههای مشابه در کشورهای مترقی و صنعتی «بسیار بیشتر» است و گواه آن نیز مرگ بیش از ۵ کارگر در هر روز است. متاسفانه فقط به دنبال اعدادسازی و تهیه خوراک برای رسانهها هستند تا بگویند کارمان را بلدیم! بدون سند و مدرک، عددِ غیرواقعی میدهند یا ادعا مطرح میکنند! آقای رعیتی فرد لطف بفرمایند و سری به اخبار رسانهها بزنند تا معلوم شود چطور نرخ حوادث کار در ایران پایین است!
فقط یک روز در رسانهها:
حداقل سه مرگ و چند مصدومیت!
بهتر است نگاهی به اخبار حوادث کار در یک روز خاص بیندازیم؛ اخباری که در پنجم تیرماه به دستِ ما رسیده، نشان میدهد که چقدر ادعای پایین بودنِ آمار حوادث کار و صدمات آن صحت دارد! در این روزِ خاص، سه کارگر جان خود را از دست دادهاند، یک کارگر مصدوم شده و سه کارگرِ چاهکن در عمق بیست متریِ یک چاه حبس شدهاند!
در پنجم تیر، در خیابان سنایی مشهد، یک کارگر حین کار با دستگاه بالابر دچار برق گرفتگی شد و جان باخت. در همان روز، یک کارگر ساختمانی حین کار در ارتفاع یک ساختمان در حال ساخت در شهر فردیس سقوط کرد و جان باخت. و بازهم در همان روز، یک منبع کارگری در استان کرمان از مرگ یکی از کارگران معدن کرومیت ارزوئیه به دلیل ریزش معدن خبر داد. در واقع مرگ دو کارگر ساختمانی و یک کارگر معدن، در پنجم تیر به ما اعلام شده است و البته آمار واقعی مرگ میتواند بیشتر از اخبار واصله باشد.
در عین حال، در همان پنجم تیر، سه کارگر مقنی در عمق ۲۰ متری چاهی در روستای قصر شهرستان ارومیه محبوس شدند که از سرنوشت بعدی آنها اطلاعی در دست نداریم؛ معمولاً سرنوشت خوبی در انتظار مقنیهای محبوس شده نیست....
و بازهم در پنجم تیرماه؛ کارگری که در یکی از واحدهای تولید کفش در شهرک صنعتی «هیدج» مشغول کار با دستگاه بالابر بود، طی یک حادثه شغلی دچار مصدومیت شد.
در مجموع حداقل سه مرگ و چند مصدومیت، در روز پنجم تیرماه اتفاق افتاده است، آمارهای واقعی میتواند باز هم بیشتر باشد.
همهی این کارگران جانباخته یا مصدوم، صبح بسیار زود که از خانه بیرون آمدهاند، به امید بازگشت به خانه و زندگی در کنار خانواده بودهاند و بدون شک، مرگ یا مصدومیت هرکدام از این انسانهای زحمتکش که نه نجومیبگیرند و نه بهرهای از ثروتها و مواهب بردهاند، به معنای سرگردانی و بیچارگیِ یک خانوادهی محروم کارگریست؛ و حالا دوباره به همان سوال قبل برمیگردیم: آقای معاون وزیر چطور ادعا میکند «میزان حوادث کار در ایران از میانگین جهانی پایینتر است»؟