۰
جمعه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۳۰
مهدی ذاکریان در گفت‌وگویی بررسی کرد؛

رضا پهلوی در اسرائیل به دنبال چیست؟

مهدی ذاکریان استاد روابط بین‌الملل دانشگاه در تحلیل سفر رضا پهلوی به اسرائیل می‌گوید این سفر بسیار مهم است؛ زیرا هم رضا پهلوی مهمترین اپوزیسیون است، هم کشور مقصد در منطقه بسیار تاثیرگذار است بنابراین نهادهای امنیتی به جای فرار از واقعیت باید پازل‌ها را تحلیل کنند.
رضا پهلوی در اسرائیل به دنبال چیست؟

به گزارش مردم سالاری آنلاین،سفر رضا پهلوی به اسرائیل قضاوت‌هایی متناقض در پی داشته است. گروهی عنادِ ریشه‌دار و قدیمی جمهوری اسلامی با کشور مقصد را دلیلی بر اهمیت این سفر می‌دانند و دسته‌ای هم اساساً ولیعهد سابق را در قواره‌ اپوزیسیون مهم نمی‌دانند و به همین دلیل سفر را سفری بی‌اهمیت می دانند. مهدی ذاکریان استاد روابط بین‌الملل دانشگاه سفر رضا پهلوی به اسرائیل را تحلیل کرده است.
*‌ سفر رضا پهلوی به اسرائیل را چطور می توان تحلیل کرد؟
اسرائیل در منطقه تاثیرگذار است و این را همه تحلیلگران روابط بین‌الملل می‌دانند. در واقع حساسیتی که روی اسرائیل است، به این خاطر است که ایالات متحده آمریکا، اروپا، چین اتحاد جماهیر شوروی در گذشته، روسیه امروز، ترکیه و حتی به تازگی کلیه کشورهای عربی همه با او روابط دیپلماتیک و روابط حسنه‌ای دارند. به عبارتی دیگر شما اگر بخواهید به اهمیت اسرائیل پی ببرید، باید ببینید چه تعداد کشورها با این کشور رابطه مسالمت‌آمیز دارند، چه تعداد کشورها هم با او رابطه مسالمت‌آمیز ندارند.
الان تعداد کشورهایی که با اسرائیل رابطه دارند از تعداد کشورهایی که با ایران را تعامل دارند، بیشتر است. حتی عربستان پیش از اینکه با ما روابط مسالمت‌آمیز برقرار کند، برای همکاری با اسرائیل آماده شد. بنابراین وقتی کشوری مهم باشد، یکی از افرادی که از خاندان حکمرانان سابق ایران باشد و همینطور نماینده اپوزیسیون ایران در خارج از کشور معرفی شود، سفری به این کشور داشته باشد، حتماً یک سفر مهم تلقی شده و می‌تواند سبب‌ساز پیامدهای مهم امنیتی و مهم سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران باشد. بنابراین باید درباره این سفری که صورت گرفت، از تبلیغ و شعارزدگی و از فرار از واقعیت دوری کرد تا به تحلیل‌های علمی و سیاسی واقعی علم سیاست برسیم. زیرا در علم سیاست مهم این است که آیا این «کشو» مهم است؟ آیا فردی که به آنجا سفر می کند، در یک زمان حساس و مهم این سفر را انجام داده است یا نه؟ معمولا پازل‌چینی دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی ایران خیلی قوی است و اگر این پازل هارا کنار هم بچینند، فکر کنم به اهمیت سفر رضا پهلوی به اسرائیل پی خواهند برد.
*‌‌ داخل اسرائیل چند دیدگاه متفاوت جریان دارد. هدف رضا پهلوی نزدیکی به کدام دیدگاه است؟ یا قصد دارد بین ایرانیان داخل اسرائیل هماهنگی ایجاد کند؟
رضا پهلوی نگاه نمی‌کند چه جریان، دیدگاه، حزب و جناحی در اسرائیل حاکم است‌. در گذشته دیدگاه‌های خیلی متکثر در اسرائیل نداشتیم، یک دیدگاه اشکنازی و یک دیدگاه سفارادی داشتیم که معمولا حزب کارگر در مقابل حزب راستگرای اسرائیل قرار داشتند. امال امروز جریان‌های سیاسی فعال در اسرائیل متکثر شده‌اند و اعلام نشده است که این سفر به خاطر یک جریان سیاسی و یک دیدگاه خاصی صورت گرفته است.
در واقع رضا پهلوی نوع نگاه و نوع موفقیت خود را به یک جریان خاص گره نزد است و حتی در صحبتش سعی کرد مواردی را مطرح کند که در اسرائیل مورد اجماع است. او چنین موضوعی را انتخاب کرد. پس نشان می‌دهد برخلاف یکی از روسای جمهور قبلی ایران (که متوجه این نبود اگر می‌خواهد با اسرائیل برخورد کند یا اسرائیل را ضعیف بکند، از چه زمینه ای وارد بشود که در دنیا مورد پذیرش قرار بگیرد و اسرائیل را زیر سوال ببرد و دقیقاً انگشت را گذاشت روی نقطه معکوس که ایران را زیر سوال ببرد)، این آقا چیزی را انتخاب می‌کند که تمام دنیا هم آن را تایید می‌کنند. یعنی هم جریان‌های متکثر اسرائیل تاییدش می‌کنند و هم سایر کشورها حتی برخی از کشورهایی که معترض اسرائیل هم هستند. اینها همه معنی دارد و باید آن را خیلی جدی گرفت.
*‌ خودِ نتانیاهو چقدر می‌تواند از این سفر بهره‌برداری سیاسی کند؟
نتانیاهو مسائل متعددی دارد. مسائل قضایی حقوقی و اصلاحاتی که دارد انجام می دهد، فساد مالی خودش و ...  اینها چیزهای متعددی است که برایش به‌وجود آمده ذاست. درباره اینکه این سفر برایش امتیازی باشد باید گفت، معمولا اسرائیلی‌ها تا چیزی به دست نیاورند، به آن دستاورد نمی گویند. یعنی اسیر تبلیغ و شعارزدگی  نمی‌شوند و بیشتر دنبال «عمل» هستند.
آن چیزی که در عمل برای مردم اسرائیل به رسمیت می‌شناسند، امنیت است که خیلی روی آن مانور می دهند. به همین دلیل تنها چیزی که اگر نتانیاهو بتواند از آن بهره‌برداری بکند، این است که بگویند این سفر را ما به خاطر این انجام دادیم و پذیرفتیم یا پذیرای یک مخالف ایران شدیم که می‌تواند رژیم ایران را که خواهان نابودی اسرائیل است تغییر بدهد.

مهدی ذاکریان استاد روابط بین الملل

*‌ در مورد رضا پهلوی دو نگاه وجود دارد. اول اینکه اپوزیسیون است و می‌تواند رهبری کند. یک بحث هم این است که می‌گویند او از مادرش حقوق می‌گیرد و ثروت‌های بادآورده را خرج می‌کند و هیچ کاری در این چهل سال نکرده و هیچ شغلی نداشته است. با این اوصاف رضا پهلوی را می‌شود به عنوان اپوزیسیون جدی گرفت؟
معتقدم بله، معتقدم بزرگترین و مهمترین گزینه در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی «رضا پهلوی» است و دلیلش هم این است که از ۴ سرمایه بهره می‌برد. بزرگترین سرمایه‌اش پدربزرگش است، دوم پدرش است، سوم جمهوری اسلامی است و چهارمی هم سایر اپوزیسیون‌ها هستند.
پدربزرگش از ۱۳۰۱ تا ۱۳۲۰ اقداماتی انجام داد که این اقدامات سبب‌ساز ستایش جمع وسیعی در داخل ایران شده است. حالا درست یا غلط کاری با آن ندارم، آن چیزی که در ایران واکنش دارد، ساخت راه آهن، دادگستری، نظام وظیفه، ثبت احوال، دانشگاه، مدارس، قوه قضاییه، دستگاه قضائیه مستقل و...  همه اینها اقداماتی بود که در زمان ایشان صورت گرفت.
دومین  ثروت یا سرمایه‌اش پدرش است. به هرحال در زمان حکمرانی محمدرضا تحولات وسیع اقتصادی صنعتی در ایران به شدت رخ داد و در طول آن مدت در معیشت و زندگی مردم ایران تورم‌های‌ کمرشکن وجود نداشت. یک دلار قیمتش برای هفته دیگر یک ماه دیگر یک سال دیگر مشخص بود و رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد می‌دانستند در مورد چه دارند، صحبت می‌کنند اما امروز هیچ کس نمی‌داند هفته دیگر قیمت دلار چند است یا قیمت خودرو به چه صورت است یا مسکن؟ اینها سبب‌ساز این است که او بتواند از این دو سرمایه‌ای که در گذشته بوده به نفع خودش مطالبه بکند.
سومین سرمایه جمهوری اسلامی است که در این ۴۴ سال بیشتر زندگی مردم را به وضعیت بسیار نامناسبی کشانده است. به گونه‌ای که تورم وحشتناک است. خودرو که در هیچ کشوری قیمت آن‌چنانی ندارد و پایین‌ترین قیمت است، با قیمت مسکن رقابت می‌کند!
چهارمین داشتهِ او این است که با سایر اپوزیسیون‌ها رقابت می‌کند؛ مانند مجاهدین که از خاک عراق به خاک ایران حمله کردند، یا گروه‌های افراطی که دل در گرو بیگانگان داشتند و باز بعید نیست که در آینده دل به کدام کشور ببندند! یا سایر گروه‌هایی که ممکن است بگویند دموکراتیک یا جمهوری‌خواه هستیم، اما نیامده با ادبیات بسیار تهاجمی و ادبیات بسیار خشن آمده‌اند. لذا تنها گزینه‌ای که در مقابل اینهاست، رضا پهلوی است که مستقیم گفت خط قرمز ما تمامیت ارضی و سرزمینی ملت ایران است و در این زمینه به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آیم.
عملکردی که در دوره رضاشاه بود و در دوره پهلوی منجر به نتیجه شد، ایران را به قدرت منطقه‌ای تبدیل کرد و همچنین روابط خارجی موفق و اقتصاد مردم هم تامین می‌شد. اما جمهوری اسلامی شعارهایش قشنگ است. یک اختلاف دیگری که هست در انتخاب شرکای راهبردی نمایان می شود. در واقع شرکای راهبردی جمهوری اسلامی شرکای قابل اتکا و قابل اعتمادی نیستند و در یک سبد قرار دارند. در حالی‌که در گذشته شاه با شوروی، با آمریکا، با اسرائیل، با فلسطین، با مصر و ... رابطه هایی توام با حفظ منافع داشت. اختلافی که بین جمهوری اسلامی و رضا پهلوی می‌توان دید، در محور سکولاریسم است . یعنی اینکه قانون اساسی تان و آرمان‌های‌تان از ایدئولوژی فاصله بگیرد و عملگرایی و منافع ملی ایرانیان جایگزین شود‌.
من سرمایه سوم را جمهوری اسلامی گفتم، برای اینکه سوال این است که جمهوری اسلامی چه کرده است؟ قیمت دلار را ثابت نگه  داشته؟ قیمت مرغ را ثابت نگه داشته؟ به قول آقای رئیسی که به آقای روحانی می‌گفت، تخم مرغ چه ربطی به تحریم‌ها دارد؟ به قول آقای قالیباف که می‌گفت، ما به سادگی قیمت‌ها را برای شما پایین می‌آوریم! الان که آقای رئیسی و رضایی هستند، اینها نتوانستند. ماشین ارزان به مردم داده‌اند؟ ماشین خوب به مردم داده‌اند؟ سیستم اجازه داد مردم از خارج ماشین خوب را بخرند؟ قیمت یک لندکروز در بازار جهانی چقدر است؟ خیلی باشد ۲ میلیارد تومان! ۳ میلیارد! شما ۳ میلیارد هم گمرک بگیرید! در تمام کشورهای پیشرفته تعرفه تجارت حذف شده است. تعرفه وجود ندارد، با تعرفه که محصولات بازرگانی وارد نمی‌شود. این خودرو ۲۶ میلیارد در ایران قیمت دارد من حد بالا را گرفتم یعنی یک خودرو کاربردی که معمولاً در منطقه استفاده می‌شود بالاترینش لندکروز است. تویوتا یاریس باید با قیمت ۱۸۰ تا ۲۵۰ میلیون دست مردم برسد، در حالیکه شما پراید را ۴۰۰ میلیون تومان باید بخرید! شما هیچ کدام را برای مردم انجام ندادید، مسکن هم به همین صورت. البته قیمت مسکن مخصوصاً مسکن مهر در مقایسه با سایر کشورها به یک اندازه رعایت شده است. اما خودرو خیلی بالا است، مواد غذایی که فاجعه است، مالیات ها فاجعه است، حامل‌های انرژی، تلفن ثابت حتی اگر زنگ هم به جایی نزنید، ماهیانه ۲۰ هزار تومان پول از شما می‌گیرند! اینها به نوعی دست کردن توی جیب مردم است! این‌ها کارهایی است که اصلاً با سیستم عدل علی نمی‌خواند.
*‌ «جمهوری اسلامی تغییرناپذیر است» این ذهنیت رایج را چطور ارزیابی می کنید؟
من معتقدم همه آنهایی که در خارج یا در داخل امید بستند به اینکه جمهوری اسلامی را نابود کنند، به فنا هستند! یعنی این امید چیزی نیست. برای اینکه جمهوری اسلامی شرایط زمان شاه را به خوبی شناخته و می‌داند نقاط ضعف شاه چه بود و چرا شاه سقوط کرد؟ یعنی این را می‌داند که چرا یک رژیم سیاسی در ایران ساقط می‌شود و انقلاب پیروز می‌شود. دلایلش را خوب می‌فهمد و می‌داند.
همچنین  با اینکه روابط خارجی خوبی ندارد، اما منطقه را خوب می‌شناسد و می‌داند چگونه حکومت‌های منطقه سقوط می‌کنند و دلایل سقوط حکومت‌های منطقه چه چیزی است. در واقع حاکمیت به نقاط حساس و نقاط آسیب قدرت‌های بزرگ هم دست پیدا کرده است. یعنی می‌داند قدرت‌های بزرگ روی چه مسائلی حساسند و روی همان مسائل حاضر به معامله و حاضر به مماشات است.
من از تنها چیزی که تعجب می‌کنم این است که به رغم اینکه مسائل لازم برای حفظ نظام را می‌داند، اما بقای مردم و زندگی آنها را نمی‌داند. در اینجا دو گزینه مطرح می‌شود. یا بلد نیست یا نمی‌داند چطور بقا و زندگی مردم را ارتقا ببخشد. یا می‌داند اما معتقد است این شرایطی که برای مردم وجود دارد، تضمین‌کننده آن ۳ موضوع قبلی است.
منبع:رویداد۲۴

کد مطلب: 194267
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *