به گزارش
مردم سالاری آنلاین،یک نماینده مجلس می گوید: یک بخش از وظایف دولت این است که بستر مشارکت، گفت و گو و بیان دیدگاهها را فراهم کند. فکر می کنم ما از این باب دچار مشکل هستیم که یک عده بر روی پاسخهای تکراری مشابه دهه ۶۰ ،۵۰ تاکید میکنند و در سیاست خارجی داخلی و فرهنگی اجتماعی بر فرمولهایی که ناکارآمدی خود را نشادن داده، همچنان اصرار میورزند و روز به روز حلقهی فشار را بر مردم بیشتر میکنند و از آن سو توقع دارند مردم هیچ گونه اعتراض یا صحبتی نکنند و اگر اعتراضی میکنند برای این اعتراض بستر قانونی فراهم نکنند و بعد اگر مردم دچار مشکل شدند آن وقت مردم مقصر هستند! به نظرم باید حکومت نقش پدر را داشته باشد حتی برای فرزند خطاکار خود.
جلیل رحیمی جهان آبادی عضو کمیسیون امنیت کلی و سیاست خارجی در پاسخ به سوالی در خصوص ضرورت گفت و گو در کشور، با بیان اینکه هر جامعهای که بخواهد سلامت فکری، روحی، روانی، سیاسی و اقتصادی خود را حفظ کند، به ارتباط، تبادل نظر و گفتگو میان بخشهای مختلف خود نیازمند است، یادآور شد: جامعهی ایران تقریبا بیش از ۳ هزار سال سابقهی مدنیت، کشورداری و اجتماعات مدنی دارد و شاید ما جزو پیشروترین کشورها در منطقه باشیم که از یک ساختار حکومتی و ویژگیهای یک اجتماع پیشرو و با فرهنگ برخوردار بوده ایم. اما امروز جامعهی ما دچار تنشهای مختلف است؛ از یک طرف بعد از گذشت ۴ دهه از عمر انقلاب بسیاری از سیاست، دیدگاهها، روشها و ساختارها دیگر جوابگوی نیازهای نسل فعلی و آینده نیست و از طرف دیگر، شرایط جهان به گونهای تغییر کرده که همهی کشورها نیاز دارند با شرایط، ارتباطات و نوع گفتمانهای جدید خود را هماهنگ کنند تا بتوانند در شرایط رشد، توسعه و پیوند با فرهنگ و سیاست جهان به زیست مسالمتآمیز ادامه دهند.
اینکه یک طرف بخواهد گفتگو کند، ولی طرف مقابل هیچ بستر قانونی برای گفتگو نداشته باشد به نتیجهای نمیرسد
وی ادامه داد: ما ایرانیان در خاورمیانه چه در انقلاب مشروطه، چه در صنعت نفت و انقلاب اسلامی ۵۷ و چه در تحولات دیگر پیشرو بودیم و این نشان دهنده این است که ملت ما از لحاظ فکری، فرهنگی و فهم و درک سیاسی ملت خاصی است. امروز برای حل این مشکلات باید بنشینیم با هم گفت و گوکنیم؛ از یک طرف مردم باید بپذیرند طرح مطالبه و خواستههایی که دارند که به حق هم است، صرفا در بستر یک گفتمان قانونی به آثار و نتایج لازم ختم میشود و مرز خود را با خیلی از حوادث که به امنیت آنان آسیب می زندجدا میکنند؛ از طرف دیگر حکومت باید بستر قانونی و بستر مناسب گفت و گو را فراهم کند اینکه یک طرف بخواهد گفتگو کند ولی طرف مقابل هیچ بستر قانونی برای گفت و گو نداشته باشد به نتیجهای نمیرسد.
در حال حاضر رسانهای به نام «ملی» داریم که در اختیار «نظام» است
این نماینده مجلس تاکید کرد: در حال حاضر رسانهای به نام «ملی» داریم که در اختیار «نظام» است و از صبح تا شب دیدگاههای حاکمیت را بسط میدهد! اما کدام رسانه در دست مردم است که آنان از طریق آن بتوانند دیدگاههای خودشان را بیان کنند؟! مردم نماینده مجلس را قبول ندارند، حتی ممکن است رییس جمهور، وزیر و یا یک سیاست جاری در کشور را هم قبول نداشته باشند و یا حتی ساختار سیاسی را بخواهند تغییر داده یا اصلاح کنند. اگر شما این خواستهها را نپذیرید و در مقابل این خواستهها مقاومت کنید و راهکار قانونی و عقلانی پیش روی مردم قرار ندهید؛ همین داستانی که ۳۵، ۴۰ سال در خاورمیانه رخ میدهد میافتد. سیستمهای حکومتی به دلیل اینکه ناتوان از درک نیازهای مردم و ناتوان در پاسخ دادن به این نیازها در شرایط داخلی و بینالمللی هستند، معمولا دچار فروپاشی یا بحران میشوند و نمونهاش را در لیبی و سوریه مشاهده کردیم که به چه سرنوشتی دچار شدند و تعداد زیادی از افراد ملت آواره و یا کشته شدند و مورد سوءاستفاده قرار گرفتند.
دنیای امروز، دنیای بین حاکم و رعیت نیست دنیای بین دولت و شهروند است
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: ما نظامی هستیم مبتنی بر رأی مردم و با نظامهایی که ظاهر جمهوری داشتند اما عمدتا دیکتاتوری بودند، فرق می کنیم. ما فقط باید از بسترهای قانونی که در قانون اساسی است درست استفاده کنیم و مسئولان هم باید بپذیرند که با دهان باز و گوش و چشم بسته نمیتوان حکومت داری کرد. باید حرف مردم را شنید، شرایط آنها را دید و صحبت کرد. ما اگر صرفا بخواهیم به مردم امر و نهی کنیم، نمیتوان یک رابطه ی بین حاکم و شهروندی برقرار کرد. دنیای امروز دنیای «حاکم و رعیت» نیست، بلکه دنیای «دولت و شهروند» است که حقوق و تکالیفی دارند. یکی از اصلیترین تکالیف مردم این است که امنیت کشور را حفظ کنند و متقابلا، در امور مدنی و اجتماعی مشارکت فعالیت داشته باشند.
یک بخش از وظایف دولت این است که بستر مشارکت و گفت و گو و بیان دیدگاهها را فراهم کند
وی در مورد تأثیر خط فکری بخشی از دولت بر روی مردم نیز گفت: یک بخش از وظایف دولت این است که بستر مشارکت، گفت و گو و بیان دیدگاهها را فراهم کند. فکر می کنم ما از این باب دچار مشکل هستیم که یک عده بر روی پاسخهای تکراری مشابه دهه ۶۰ ،۵۰ تاکید میکنند و در سیاست خارجی داخلی و فرهنگی اجتماعی بر فرمولهایی که ناکارآمدی خود را نشادن داده، همچنان اصرار میورزند و روز به روز حلقهی فشار را بر مردم بیشتر میکنند و از آن سو توقع دارند مردم هیچ گونه اعتراض یا صحبتی نکنند و اگر اعتراضی میکنند برای این اعتراض بستر قانونی فراهم نکنند و بعد اگر مردم دچار مشکل شدند آن وقت مردم مقصر هستند! به نظرم باید حکومت نقش پدر را داشته باشد حتی برای فرزند خطاکار خود.
مردم ما هم در زندگی، نحوه کشورداری، فهم درک و هم فرهنگ یکی از لایقترین ملتهای جهان هستند
وی تصریح کرد: من فکر می کنم ما در رابطهی بین حکومت و مردم باید بیشتر بر حقوق دولت تاکید میکنیم و خبری از تکالیف دولت نیست و همین مردم ما را آزار میدهد، و الّا مردم ما هم در زندگی، نحوه کشور داری، فهم درک و هم فرهنگ یکی از لایقترین ملتهای جهان هستند و ما به عنوان مسئول باید حرف و نیاز مردم را بشنویم و علاوه بر شنیدن، نباید در خصوص تغییر در ساختارهای سیاسی بگوییم این ساختار مقدس است و هر کسی از این ساختار مقدس ایراد گرفت ضد خدا است! نه اینطور نیست؛ مثلا مردم شاید خواستند بگویند ساختار ریاستی به نخست وزیری، پارلمانی، حزبی، ایالتی و استانی تبدیل شود. در آن صورت، ما این خواسته را در قالب همهپرسی و راهپیماییهای قانونی می شنویم و برای آن تلاش کنیم، نه اینکه آن را نشنویم، مقاومت کنیم، بر ساختار موجود اصرار کنیم و صورت مسأله را پاک کنیم و اجازه ندهیم خواستهها و مطالبات مردم طرح شود! آن هم به این دلیل که دشمن سواستفاده می کند، تجزیه طلب، معاند، سلطنت طلب و منافق میآید و آن اهداف شومی که برای کشور دارند را محقق می کنند؛ و با این توجیه، مردم را مورد آزار قرار داده و آنها را رو در روی نیروهای امنیتی و انتظامی قرار دهیم.
مردم زمانی آرام میشوند که بدانند نظر آنها شنیده شده و نظر آنان باعث تغییر شده است
جهان آبادی در پایان در خصوص درخواست مجوز تجمعات توسط احزاب اصلاح طلب، گفت: درخواست تجمع یک امر است و دریافت مجوز آن چیز دیگری است. در آخر حاصل آن تجمع چه میشود؟ اگر مردم تجمع کرده و حرف بزنند اما هیچ اثری نداشته و تغییری ایجاد نکند، مشکلی را حل نمیکند. مردم زمانی آرام میشوند که بدانند نظر آنها شنیده شده و نظر آنان باعث تغییر شده است. صاحب این کشور مردم هستند، نه مسئولان. ما از طرف مردم انتخاب شدیم تا خواستههای آنان را دنبال کنیم؛ صاحبان اصلی این کشور از ما انتظار دارند و میگویند، شرایط زندگی، امید به آینده، تحصیل، روابط ما با جهان، حریم خصوصی، مسائل دینداری، تقابل قوای نظامی و حاکمیت با ما مناسب نیست.
وی در پایان تصریح کرد: ما به عنوان کسی که خدمتگزار مردم هستیم باید حرف صاحب و شهروند این کشور را بشنویم. چند ماه و سال است که داد میزنیم کشور وقتی مشکل معیشت و سیاست خارجی و هزار و یک معظل اجتماعی دیگر دارد نیاییم دست در چشم مردم کنیم و روز به روز به مردم فشار بیشتری بیاوریم، مثل حال حاضر که یک جناح و طیف هستند که تنها حرف خود را میزنند و همچنان معتقدند هر خواسته و مطالبه از سوی مردم کار دشمن بوده و اگر کسی هر حرفی و انتقادی داشت به دشمن وصل است! و نتیجهاش همینی است که میبینید.
منبع:جماران