روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: پس دروغ، دروغ است و حتی برای کار خیر هم از دروغ بودن خارج نمیشود.
با دروغ و به وسیله دروغ؛ اجازه دست یابی به بالاترین (به اصطلاح) توفیقات معنوی را هم نداریم تا چه برسد به موفقیت زودگذر سیاسی!
شهید استاد مطهری مینویسد: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»
پس اگر بشود - نه نمیشود و امکان ندارد که بشود - با دروغ جامعه ایمانی را به ارزشها و جامعه سیاسی را به وفاداری به نظام و کشور وفادار نگه داشت، اجازه دروغ گوئی به هیچ مُبلّغِ دینی و مسئولی داده نشده.
از استفاده ابزاری از دروغ مثلا برای مبارزه با بیحجابی در برخی تریبونهای سیاسی-عبادی! باید مویه کرد، همانطوریکه در همان جایگاه روزگاری نه چندان دور برای «دروغ» تئوری پردازی میشد که «دروغ قُبح ذاتی ندارد و یک حقیقت شناور است و باید دید در کجا برای کجا استفاده میشود»! جای تاسف و مویه دارد.
آیتالله سیستانی که در فقاهت و در دید اجتماعی و سیاسی او جای تردید نیست، معنای دروغ، حکم حرام بودن دروغ، حرمت انواع دروغ از قبیل گفتاری و اشارهای و نوشتاری و موبایلی و دروغ به شوخی و... را به زیبایی در فتوای ذیل تشریح نموده است. ملاحظه کنید.
«دروغ گفتن (کذب)، حرام میباشد و آن، خبر دادن از چیزی است که واقعیت ندارد. در حرام بودن دروغ، فرقی نیست بین اینکه انسان دروغ را بگوید، یا بنویسد، یا با اشاره بفهماند؛ آن را با زبان یا قلم به مخاطب ارائه دهد، یا با وسایلی نظیر تلفن همراه، رایانه و شبکههای اجتماعی و مانند آن. بنابراین؛ دروغ تنها یک گناه زبانی نیست. همین طور، فرقی ندارد آن دروغ را در کتاب یا نوشتهای دیده باشد یا اختراع خودش باشد.
مسئله بعد، «اگر فرد خبری خلاف واقع دهد و مقصودش از آن خبر این باشد که افراد را بخنداند (دروغ به شوخی)، چنانچه از قرائن و شواهد مانند نوع کلام یا رفتار یا حالت فرد، شوخی بودن آن معلوم نباشد، حرام است؛ بلکه اگر معلوم هم باشد به گونهای که طرف مقابل، متوجّه شود که گوینده، قصد جدّی و حقیقی ندارد، بنابر احتیاط واجب جایز نمیباشد..»