فروزان آصف نخعی : حشمتالله فلاحتپیشه سیاستمدار، تحلیلگر سیاسی، روزنامهنگار، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و نماینده دورههای هفتم، هشتم و دهم مجلس و از سال ۹۷ تا ۹۸ رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم بودهاست. او در باره برجام معتقد است که هر دو کشور ایران و آمریکا و دیگر ذی نفعان، اولویت شان ، دیگر، حفظ و احیای برجام نیست. او قطعنامه اخیر شورای حکام را زنگ هشداری برای بازگشت تحریم های جهانی ضدایرانی می داند و تاکید دارد برای احیای برجام باید ذینفعان میز مذاکره یعنی روسیه، چین، و اروپا باید به حاشیه رانده شوند و ایران و امریکا ، مذاکرات دو جانبه و بی واسطه برجامی را آغاز کنند.
گفت و گوی فلاحت پیشه با خبرآنلاین را بخوانید :
پیش بینی شما از فرجام تلاش ها برای احیای برجام ، بعد از ۴ ماه تعلیق چیست؟
نکته کلیدی ، این است که برجام نه برای ایران و نه برای آمریکا و نه برای سایر طرف ها، دیگر ، اولویت اصلی نیست. ایران تلاش کرده سیاست اقتصادی بدون برجام را ادامه بدهد، به همین دلیل سامان اقتصادی در کشور، اقتصاد توسعه ای نیست، بلکه اقتصاد معیشتی است. از این رو، دولت تلاش می کند با سیاست های ریاضتی و راهکارهای حمایتی حداقلی، اقتصاد معیشت محور را در دستور کار قرار بدهد .
مدیریت اقتصادی کشورها در سه محور صورت می گیرد: در قالب معیشت یا امور اجرایی. ۲- در قالب عمران و امور زیرساختی ۳- درقالب توسعه و امور مربوط به تولید و اشتغال .
سیاست های توسعه ای در کشور تا حد زیادی متوقف شده است. دولت تسهیلاتی قابل توجه به این حوزه اختصاص نمی دهد. در حوزه عمران هم با شرایط حداقلی برای پیشبرد طرح ها مواجه ایم، از این رو آنچه بر اساس اقتصاد بدون برجام تعریف می شود، اقتصاد معیشتی است. وقتی کشور به دلیل تحریم ها بهره لازم را از اقتصاد بین الملل نمی برد، توسعه، عمران ، تولید و اشتغال و ... هم خواسته و ناخواسته ، از دستور کار سیاستگزاری و اجرایی فاصله می گیرد.
آمریکا هم سیاست احیای برجام جای خود را به سیاست مهار ایران ، تغییر ریل داده است. هرچند ، سیاست های اعلامی از سوی دولت احیای برجام بود ولی ضربه اول به برجام را دولت بایدن وارد و تلاش کرد با سیاست فشار حداکثری ترامپ کار خود را آغاز کند. همین رویکرد باعث شد فرصت طلایی ابتدای استقرار بایدن از میان برود. البته آمریکایی ها در ادامه کوشیدند ، سیاست های تشویقی را از طریق تعدیل سیاست های سختگیرانه ترامپ در دستور کار خود قرار بدهند، اما دیگر، فرصت ها از دست رفته بود. بنابراین ، کاخ سفید، دوباره ، از هدف گذاری احیای برجام به مسیر مهار ایران بازگشت .
همین تحول، زمینه سازتقویت لابی های ضد ایرانی در منطقه تقویت شد و آنان نیز برای خود منافع برجامی تعریف کردند . من قبلا مطرح کرده ام که ورود همه طرف های برجامی به غیر از آمریکا، حاصل سیاست ایران است. ابتدا طرف های دیگر به عنوان میانجی آمدند، ولی در عمل منافع برجامی برای خودشان تعریف کردند. در راس این کشورها روسیه است. آقای اولیانوف که اکنون بابت تاخیر در نهایی شدن توافق برجام ، ابراز نگرانی می کنند، حتما به یاد می آورند که اولین مانع و سرعت گیر را خود روسیه در برابر برجام قرار داد. درواقع ، ایران و روسیه توافق نانوشته ای برای عدم توافق کردند و همچون گذشته، ایران تحت تاثیر مسکو قرار گرفت .
با تحولات ماه های گذشته ، روس ها برنده اصلی تعلیق برجام شده اند. زیرا پس از جنگ اوکراین ، ایران می توانست با قدرت وارد بازار انرژی شود و حتی بخشی از بازارهای صادراتی انرژی روسیه را بدست آورد اما تهران مبادرت به این کار نکرد و در روندی معکوس، روس ها ، یکی از کشورهایی بودند که جایگزین انرژی صادراتی ایران در بازارهای جهانی شدند. با این تحولات ، روسیه برنده اصلی تعلیق برجام است، ایران بازنده اصلی و بازنده دوم آمریکا است و در رتبه های بعدی، کشورهایی هستند که تلاش می کنند برای خود منافعی را تعریف کنند.
عکس العمل ایران به قطعنامه اخیر شورای حکام قطعنامه ، را چگونه ارزیابی می کنید. تاثیر این قطعنامه بر تحولات آینده مذاکرات احیای برجام چیست ؟
تجربه نشان داد این دست از قطعنامه ها نه تنها کاغذپاره نیستند و می تواند ایران را به سمت انزوا سوق دهد . همه کسانی که تحریم ها را کاغذپاره نامیدند، بعدها اقرار کردند مواضع شان بسیار شعاری بوده است. اکنون هم پرونده ایران در درگاه یا لبه پرتگاه بازگشت به فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گرفته است. و اگر زمانی شورای حکام تصمیم بگیرد ، قطعنامه ای با ضمانت اجرا صادر کند، این می تواند پرونده ایران را دوباره در شورای امنیت سازمان ملل متحد باز کند، مشابه سال ۲۰۰۶ میلادی، که بعد از آن قطعنامه های تحریمی علیه ایران شکل گرفت. اگر چنین تحولی رخ دهد، ایران به نقطه اول باز می گردد و بسیاری از دستاوردهایی که با برجام به دست آمده بود از میان می رود و در نهایت اجماع جدیدی علیه ایران شکل می گیرد. تجربه نشان داد ایران می توانست سرنوشت خودش را به عنوان طرف اصلی میزمذاکره برجام مشخص کند، اما سرنوشتش را به لابی های قدرت ها یعنی چین و روسیه سپرد و تا آن ها با دیگر کشورهای اروپایی در لابی ها بر سر صدور یا عدم صدور قطعنامه شورای امنیت علیه ایران به امتیازات لازم برسند.
سوال: اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود موضع روسیه و چین چه خواهد بود؟
ببینید ، روسیه و چین قادرند ، هژمونی بین المللی ایجاد کنند اما رقابت آنان با دیگر کشورهای غربی در سطح کلان نظم دهی به فضای جهانی است و بارها با چنین رویکردی با امتیازاتی که گرفتند ، علیه ایران در شورای امنیت رای موافق داده اند. از این منظر، رفتار روسیه و چین قابل پیش بینی نیست. اگر ایران به سوی تولید بمب برود روسیه و چین از حالا دو بازی را به ضرر ایران انجام می دهند. در بازی نخست ، زمانی که دبیرکل آژانس با اسرائیل مذاکره و اسناد ادعایی آژانس را علیه ایران مطرح می کند به این معنی است که اوضاع به شدت ناعادلانه تر و ظالمانه تر از هر زمان دیگری است. از این منظر، روس ها و چینی ها با کسب امتیاز از غرب و آمریکا تلاش می کنند، مانع اقدام احتمالی ایران در ساخت بمب اتمی شوند. ثانیا زمانی که روسیه هم به باشگاه کشورهای تحریم شده وارد شد، انتظار این بود روسیه خود در راس کشورهای تحریمی بلوک تحریمی ها را شکل دهد. ولی مشاهده کردیم روسیه به عنوان قلدر باشگاه تحریمی ها عمل کرد، تخفیف های بیشتری را برای فروش محصولات نفتی اش اختصاص داد، و بازار کشورهایی مثل ایران را ربود و هزینه تحریم را برای ایران افزایش داد. تا جایی که تا قبل از ورود روسیه به بازار تحریم ها ، ایران روزانه حداقل ۱۰۰۰ میلیارد تومان تکرار می کنم روزانه حداقل ۱۰۰۰ میلیارد تومان به نرخ دلار آزاد برای فروش محصولاتش تخفیف تحریمی می داد. با ورود روسیه به بازار تحریم ها حتما نرخ رسمی این تخفیف ها بیشتر شده است. در صورتی که ایران و روسیه می توانستند در راس بلوک تحریم قرار بگیرند و به طور همزمان مقاومت اساسی را شکل بدهند.
در شرایط کنونی ،چه راه حلی برای برون رفت از بن بست برجام متصور هستید؟
اگر سازوکار سیاسی برای احیای برجام فراهم بشود باید این سازوکار منتهی به مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا بشود زیرا ایران و آمریکا نمایندگان کنونی شرایط برجامی هستند. احیای برجام از طریق واسطه ها ممکن نیست چون همه واسطه ها از تعلیق برجام سود می برند. ضمن این که در متن اصلی یعنی تعهدات ایران و تعهدات آمریکا در عمل دو طرف بر سر مسایل کلیدی به توافق رسیده بودند، دلیلی ندارد که این توافق به خاطر منافع کشورهای دیگر از بین برود. بنابراین من معتقدم در چنین شرایطی ایران و آمریکا باید برجام را به بخشی از اختلافات دو جانبه تبدیل کنند. و سازوکاری دوجانبه برای احیای برجام شکل بگیرد.
چشم انداز آینده از نظر شما چیست؟
تا تبدیل شدن موضوع هسته ای ایران به یک جنگ سرد هسته ای فاصله زیادی نداریم. علت آن ورود یک عامل آشوب ساز به نام اسرائیل است. از زمانی که اسرائیلی ها وارد چالش هسته ای شده اند و از هر امکانی برای ضربه زدن به برنامه هسته ای ایران و منافع منطقه ای آن استفاده می کنند، ایران روز به روز جنگ سرد با اسرائیل را بیشتر تجربه می کند. بنابراین طرفداران تولید بمب هسته ای در ایران روز به روز موضع شان در حال تقویت است به نحوی که حتی نوعی حقانیت القایی هم پشت مواضع تل آویو در حال شکل گیری است . بایدن تلاش کرد از زمان حمله صهیونیست ها به یکی از سایت های ایران در کرج از آسیب زایی بیشتر اسرائیل، جلوگیری کند. چون بعد از این حمله، بلافاصله ایران سوخت ۶۰ درصد را تولید کرد. اگر اسراییل آتش بازی جدیدی را صورت بدهد، قطعا ایران وارد مرحله تولید سوخت ۹۰ درصد می شود که این حرکت ، فارغ از هرگونه موضع گیری جهانی، همراهی و پشتوانه داخلی نیرومندی خواهد داشت
باتوجه به این نکات ، تاکید دارم ، فقط یک راه برای احیای برجام وجود دارد و آن هم این است که دوروبر این میز شلوغ خلوت بشود. چه بازیگران آسیب سازی مانند رژیم صهیونیستی و چه بازیگران منفعت طلبی مانند روسیه و کشورهای اروپایی باید از میز مذاکره دور بشوند و ایران و آمریکا بخشی از اختلافات خودشان را حل و برجام را احیا کنند ، وگرنه ، شاید ما به زودی شاهد نابودی برجام برجام و جنگ سرد جدیدی خواهیم بود.