برای سفر به دیار پاک و رویایی شاهنامه امروز با کتاب فرهنگ جغرافیایی تاریخی شاهنامه همراه میشویم تا سراسر اقلیم سرشار از نور ایران را با همراهی استاد مهدی سیدی فرخد پژوهشگر خستگیناپذیر خراسانی بپیماییم و روشنی یابیم.
استاد مهدی سیدی فرخد برای نوشتن این کتاب راههای بسیار رفته است و کتابهای بسیار دیده است و رنج بسیار برده است تا پس از هزار سال تصویری روشن و به یادمانی از جغرافیای اسطورهای سرزمین جاودان ایران ارائه کند. تصویری دل انگیز از عظمت شهرها و کوهها و باغهای کشوری صلحطلب و فرهنگساز که بی شک برای همه ساکنان خاک پر گهر ایران و دوستداران ادب و فرهنگ جهان بس زیبا و گرامی خواهد بود.
فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه نوشته استاد مهدی سیدی فرخد پژوهشی است که تمامی شاهنامه، از آغاز پادشاهی کیومرث پیشدادی تا پایان پادشاهی یزدگرد سوم ساسانی را بهدقت بررسی کرده و همهی اعلام جغرافیایی مندرج در این اثر سترگ استخراج و شناسایی و با شرح و توضیح کامل معرفی می کند. اما محدودهی زمانی این پژوهش به عهد تصنیف شاهنامه ختم نمیشود، زیرا به بیان دگرگونیها و تغییراتی هم پرداخته که تا به امروز در نام و عنوان مواضع جغرافیایی رخ داده است، بهگونهای که اگر از کوه و چشمه و دریا و شهری از زمان پیشدادیان و ضحّاک نام برده شده، اوضاع آنها تا زمان حاضر با استناد به منابع بعد از ساسانیان و نیز بر اساس پژوهشهای میدانی معلوم و معرفی شده است. از این رو، علاوه بر شاهنامه و منابع جغرافیایی و تاریخی مربوط به آن، از کتب ادبی و عرفانی و سایر اسناد مکتوب نیز بهره گرفته شده است. نقشهی جامعی هم که به کتاب ضمیمه شده است خوانندگان را در شناسایی مواضع جغرافیایی شاهنامه یاری میدهد.
در بخشی از کتاب آمده است: در شاهنامه از حدود ۶۲۰ موضع جغرافیایی (اعم از کشور، سرزمین، ولایت، شهر، دژ، قلعه، دریا، رود، کوه، بیابان، تل، تپه و چشمه...) نام برده شده که از میان آنها حدود ۳۶۰ نام اصلی و بقیه فرعی و بَدَل هستند، بدین معنا که مثلاً نام اصفهان (عنوان اصلی) به صورتهای فرعی و بَدَل سپاهان و اسپهان و اسفهان هم آمده است. بیشتر این عناوین و نامهای جغرافیایی مربوط به ایرانزمین (حوزۀ فرهنگی ایران بزرگ) اعم از خراسان و پارس و عراق و ورارود، شامل شهرهایی چون بلخ، مرو، نشابور، ری، شیراز، اردَبیل، سمرقند و بخارا... بوده و بقیه هم در کشورها و سرزمینهای همجوار ایران (انیران) چون چین، ماچین، هند، ترکستان و ماورای خزر و روم و سرزمینهای عربی قرار داشتهاند. در نتیجه نامهای مذکور در شاهنامه عمدتاً متعلقاند به کشورهای فعلی ایران، افغانستان، پاکستان، هندوستان، چین، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ارمنستان، گرجستان، آذَربایجان، ترکیه، سوریه، اردن، عراق، عربستان، عمان، یمن، مصر و حتی روم و یونان و روسیه. اگر نگاهی اجمالی به پیشینۀ تاریخی این کشورها و سرزمینها بیندازیم، خواهیم دید که طی چند هزار سال شکلگیری داستانها و وقایع شاهنامه دهها قوم و قبیله و گروههای نژادی و دینی و زبانی متفاوت یکی پس از دیگری این سرزمینها را تصرف کرده و بعد در آنها مانده یا از آنها رفتهاند. پیداست زبان و فرهنگ هر قوم و گروهی، بسته به مدت ماندگاریشان در این سرزمینها و سلیقه و مصالح قومی ایشان، بر نامهای جغرافیایی تأثیر گذاشته و آنها را دگرگون یا محو کرده و نامهای جدیدی را جایگزین نامهای قدیم و اصیل جغرافیایی کرده است. برای مثال، ساسانیان کوشیدهاند نامهای مربوط به قوم پارت و حکومت اشکانیان را مثل تاریخ آنها محو یا «ساسانیزه» کنند، چنانکه نام پرتَوه یا پرثَوَه (سرزمین قوم پارت) را به خراسان تبدیل و حتی نام آرش، قهرمان اساطیری و تاریخی اشکانیان، را از شاهنامه حذف کردهاند. ساسانیان اصلاً خداینامه را بازنویسی و در نامهای جغرافیایی آن تغییر و تبدیل ایجاد کرده و با نامهای مرسوم زمان خود انطباق دادهاند.
کتاب «فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه» نوشته استاد مهدی سیدی فرخد را نشر نی در ۶۳۲ صفحه و با قیمت ۲۰۰۰۰۰۰ریال رهسپار بازار کتاب کرده است.
جواد لگزیان