۰
شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۴۷

داشتن زندانی سیاسی در شأن نظام نیست

در بخشی از گفت­وگوی اعتماد با محسن دعاگو، امام جمعه شمیرانات آمده است:
*نه من نسبت به دولت مشکلی داشتم و نه نسبت به اصلاحات. اصلاح‌طلبی در جریان‌های سیاسی یک ادعاست. من معتقد بودم آن گروه در بسیاری از زمینه‌ها آنچه انجام می‌دهد با اصلاحات سازگار نیست. من منتقد بودم، اما مواضع تندی نداشتم، چون تندی خروج از اعتدال است، خروج از اعتدال خودش خطاست. تندروی با فرهنگ دینی مخالف است. من معتقد نیستم که تندروی کرده باشم، بلکه عقیده دارم که عملکرد دولت مدعی اصلاحات را نقد کردم. البته اشکالات دولت خاتمی را نسبت به دولت احمدی‌نژاد کمتر می‌دانم و عملکرد خاتمی را بهتر ارزیابی می‌کنم.
*همان‌طور که گفتم تندروی خروج از اعتدال است و ضد دین و عقل و منطق است. در جریان ۸۸ برخی تندروی کردند، حالا اسم‌شان هر چه می‌خواهد باشد یا متعلق به کدام جناح سیاسی باشند، فرقی ندارد، تندروی کردند.
*در زمان آقای خاتمی سه موضع‌گیری با مصالح ملی و قانون اساسی ما ناسازگار بود، جریان موسوم به اصلاحات از لیبرالیسم دفاع می‌کرد، لیبراسیم در حقیقت آزادیخواهی نامحدود فردی در همه زمینه‌ها است، آزادیخواهی نامحدود به هرج و مرج (آنارشیسم) می‌انجامد و نتیجه آنارشیسم هم فاشیسم می‌شود.
*نظر من این است که اصلاح‌طلبان قصد داشتند بند ولایت مطلقه فقیه را یا اصلاح کنند یا حذف کنند. من تعرض به قانون اساسی را غلط می‌دانم. دولتی که وظیفه‌اش اجرای قانون اساسی است حق ندارد در راستای تضعیف قانون اساسی گام بردارد.
*من در انتخابات ۸۸ اعتقاد دارم که می‌شد هر دو طرف با آرامش و بدون درگیری این مرحله سیاسی را پشت سر بگذارند. یعنی اگر در چارچوب قانون اساسی مجوز همایش و راهپیمایی داده می‌شد و هر کدام از طرفین دعوا مجوز راهپیمایی می‌خواستند با قید تضمین آرامش در راهپیمایی، و با کنترل دقیق و کامل اجازه برپایی راهپیمایی داده می‌شد و در چارچوب قانون هم با آنها برخورد می‌شد و خیلی از مشکلات حل می‌شد، چون بخشی از مشکلات ناشی از این بود که یک طرف اجازه راهپیمایی می‌خواست و طرف مقابل خیلی می‌ترسید، در حالی که خود دموکراسی که نظام ما بر پایه آن استوار شده است شامل آزادی‌هایی است که خود مردم در قانون اساسی به آن رای داده‌اند. اگر قانون اساسی مبنا قرار می‌گرفت و اجازه راهپیمایی آرام با کنترل داده می‌شد، بازتاب جهانی خوبی هم داشت که متاسفانه این‌طور نشد.
*هر دو طرف مقصرند ولی به نظر من، همان‌طور که قبلا هم گفته‌ام، مشکل اصلی آقای احمدی‌نژاد است. دلیل هم دارم، ایشان به عنوان مجری قانون اساسی در تلویزیون به کسانی اتهام زدند که در مناظره حضور نداشتند، آقای احمدی‌نژاد به آنها تعرض کرد و این تعرض پایه درگیری شد که استارت فتنه را آقای احمدی‌نژاد زد، در آن مناظره مواضع و عملکرد آقای احمدی‌نژاد هم خلاف شرع بود و هم خلاف قانون و عرف. از طرف دیگر هم طرف مقابل اتهام تقلب به نظام زد که این هم ناروا بود. می‌گفتند تقلب شده، ممکن است تقلب صورت گرفته باشد، اصلا در همه انتخابات‌های دنیا کم و بیش تخلف و تقلب صورت می‌گیرد. در امریکا صورت گرفته، در روسیه هم گرفته، اینها را شما بهتر می‌دانید، اما اگر تقلبی در انتخابات سال ۸۸ صورت گرفته باشد در حدی نبوده که بخواهد رییس‌جمهور را جابه‌جا کند.
*من به عنوان یک تحلیلگر سیاسی، به موارد جزیی نمی‌پردازم. فراهم شدن شرایط انتخابات آزاد مطابق قانون اساسی وظیفه خدشه‌ناپذیر حکومت اسلامی است که همیشه باید برای تحققش بکوشد. داشتن زندانی سیاسی، مناسب شأن حکومت اسلامی نیست و آزادی همه زندانیان در چارچوب ضوابط قانونی آرزوی هر مسلمان ایرانی است.
کد مطلب: 15924
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *