در چنین روزی، ذبیح بهروز، نویسنده، نمایشنامهنویس و پژوهشگر ایرانی 22 آذرماه 1350 خورشیدی در تهران درگذشت.
به نوشته امرداد، ذبیح بهروز گذشته از توانایی در ریاضی، گاهشماری و نجوم، در ادبیات تاریخ، خط و فرهنگ دارای آگاهیهای گسترده و کاردان بود و کتابهای او گواه این کار است. ذبیح بهروز نویسنده، شاعر و پژوهشگر فرهنگ ایرانی فرزند میرزا ابوالفضل ساوجی در ۲۶ تیرماه سال ۱۲۶۹ خورشیدی زاده شد. وی نویسندهای پژوهشگر و زبانشناسی آشنا به فرهنگ پیش از اسلام بود، ذبیح بهروز از نخستین کسانی بود که در شیوهی پژوهش ایرانشناسان غربی شک کرد و برخی اشتباه و به نوشتهی خودش شاید غرضورزیهای آنها را بارها یادآور شد. وی با دیدگاهی برمبنای نیرنگ دشمن، مانویان را بهعنوان بزرگترین دشمنان فرهنگ و تمدن ایران در درازنای تاریخ میدانست. به باور او مانوَیان درآغاز در صحراهای مغولستان و عربستان میزیسته و با توطئهچینیهای خود، راه را برای یورش تازیان و مغولان به ایران هموار ساختهاند. او همچنین فرهنگ یونانیمآبانه را آلوده دانسته و فتح ایران بهدست اسکندر را افسانهای ساخته و پرداخته غربیها میپنداشت. در ستارهشناسی و گاهشماری در ایران باستان مطالعهی گستردهای انجام داد و دیدگاههای علمی جدیدی ارایه کرد. در نوشتههایش پیرامون تاریخ و گاهشماری آمده است، «الفبا» نخست 35 سده پیش از میلاد، در ایران، و سپس از سوی زرتشت در سدهی هفدهم پیش از میلاد، اختراع شد و چون زرتشت آگاه به دانش ستارهشناسی بود، نخستین رصدهای نجومی و حسابهای گاهشماری نیز از اختراعات اوست
پدرش میرزا ابوالفضل ساوجی از پزشکان و خوشنویسان نامدار زمان ناصرالدین شاه بود. وی دانشاندوزی را در مدارس قدیمه آغاز کرد. سپس به ادامهی تحصیل در مدرسهی آمریکایی پرداخت. پس از آن برای تکمیل علوم ادبی و عربی به قاهره رفت و مدت ده سال در آنجا ماند. سپس در انگلستان دستیار ادوارد براون و رنالد نیکلسن بود پنج سال در دانشگاه کمبریج به تدریس پرداخت، اما آنجا را ترک گفت و به آلمان رفت سرانجام از آنجا به ایتالیا و سپس به ایران آمد و از سال ۱۳۰۲ تا زمان بازنشستگی در دارالفنون، دانشکده افسری و مدرسه عالی بازرگانی تدریس میکرد.
به ترتیب در شرکت نفت، وزارت دارائی، دارالفنون، … و سرانجام دانشکدهی هواپیمائی ارتش به خدمت پرداخت و در همانجا با درجهی سرتیپ همردیف بازنشسته شد. آنگاه ریاست افتخاری کتابخانهی دانشکدهی افسری را به او دادند که تا چهار سال پیش از مرگش در آنجا کار میکرد. وی در سن هشتاد ودو سالگی، روز ۲۲ آذرماه ۱۳۵۰ درگذشت. پیرو وصیت وی پیکرش را به ساوه بردند و در پارک شهر که هم اکنون بخشی از اداره فرهنگ وارشاد است به خاک سپرده شد.
بهروز به بررسی زبانها از نظر آموزشی و استعداد گسترش جهانی آنها پرداخت. این بررسی بسیار شایان توجه بود ولی هنوز نظریههای آن استاد چاپ و منتشر نشده است و برخی اشارات از آن در دیباچه فرهنگ کوچک عربی به فارسی شده است.
وی میگوید: اروپای نوخاسته با آنهمه پیشرفتهای مادی هنوز زبانش در بند مذکر و مؤنث و نوتر و آرتیکل و املاء و آکسان و نقص خط گرفتارست و کتابهای لغت از روی کمال احتیاج انباشته از کلمات زبانهائی است که به اصطلاح خودشان آنها را مرده نامیدهاند.
زبان پارسی در ظرف چند هزار سال پس از پیمودن چند مرحله از مراحل سخنگوئی در یک سرزمین پهناور و پرجمعیت در پرتو دین و دولت و صنعت بدین صورت آسان و ساده درآمده و همهی آثار این مراحل در سدهی هشتم میلادی دامنهی زبان پارسی از آسیای میانه تا کنار مدیترانه کشیده میشده و اکنون هم یک نفر سمرقندی و بخارائی و کابلی و کشمیری و کرمانشاهی با وجود دوری مسافت با گویش ویژه خود میتوانند همدم و همنشین یکدیگر باشند.
همچنین هیچ گویش و زبانی در این سرزمینهای گستردهی آسیای غربی یافت نمیشود که در سبک و اصطلاحات دینی و علمی و دیوانی آن تأثیری از فارسی و دست ایرانی نبینیم. یک کودک و یا یک بیسواد فارسی زبان چند برابر یک کودک یا یک بیسواد زبانهای دیگر کلمه برای ادای معانی در اختیار دارد.
بهروز در حدود سال ۱۳۰۸ انجمنی کوچک به نام انجمن زبان ایران بنیاد گذاشت. این انجمن نخست به بررسی فرهنگهای فارسی بهویژه برهان قاطع پرداخت. در این انجمن دوستداران زبان فارسی که در تهران بودند گرد آمدند و باانگیزه همکاری کردند.
در همین اوان بود که فرمان گشایش فرهنگستان را داده شد. بهروز پس از چند سال دیگر انجمنی بنام انجمن ایرانویج را بنیاد گذاشت که در آن دانشمندانی چون دکتر محمد مقدم استاد زبان شناس، اوستا و فارسی باستان در دانشگاه تهران، و دکتر صادق کیا استاد پهلوی در دانشگاه تهران عضویت داشتند و به نشر مجلهی فرهنگی ایران کوده پرداختند.
بهروز برای آموختن ریاضی به کودکان روشی نوین داشت و بر این باور بود، که یک کودک دوازده ساله باید بهاندازهی یک کارشناس ریاضی آگاهی فراگیر در این رشته داشته باشد. او میگفت که سن لازم برای آموختن ریاضی نباید دیرتر از دوازده سالگی باشد و کودک هرچه دیرتر یاد بگیرد خیلی دیرتر به نتیجه میرسد یا آنکه از این دانش حقیقی بیزاری پیدا میکند.
بهروز زبان خاصی برای آموزش ریاضی از خود اختراع کرده بود و اصطلاحات ریاضی را به فارسی برگردانده تا دانش آموز درک کند که چه میخواهد یاد بگیرد.