۰
سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۵۵

۲۹ سال تدریس رایگان به بهای عشق

سیف‌الله؛ معلمی است بی‌ادعا و عاشق از آن معلم‌های گمنامی که زندگی خود را صرف خدمت به مردم می‌کنند بدون اینکه چشم‌داشتی از کسی داشته باشند؛ او ۲۹ سال در شیفت دوم مدرسه‌ای در «گُل زمین» تدریس کرده بدون اینکه حقوق یا اضافه‌کاری بابت آن شیفت دریافت کند و یا انتظاری برای این کار داشته باشد.
۲۹ سال تدریس رایگان به بهای عشق
سیف‌الله؛ معلمی است بی‌ادعا و عاشق از آن معلم‌های گمنامی که زندگی خود را صرف خدمت به مردم می‌کنند بدون اینکه چشم‌داشتی از کسی داشته باشند؛ او ۲۹ سال در شیفت دوم مدرسه‌ای در «گُل زمین» تدریس کرده بدون اینکه حقوق یا اضافه‌کاری بابت آن شیفت دریافت کند و یا انتظاری برای این کار داشته باشد.
اگرچه کرونا باعث تعطیلی مدارس شده است، اما همچنان در برخی از روستاها به علت عدم دسترسی به اینترنت کلاس حضوری برگزار می‌شود، اینجا «گُل زمین» است روستایی در ۱۵۰ کیلومتری شهر قزوین، دانش آموزان درحالی‌که در ذهنشان کاغذ تورنسل را تداعی می‌کنند در کلاس علوم نشسته‌اند و درس می‌خوانند، سر و صدایشان بلند است و با یکدیگر بحث می‌کنند هر کدام تصور خودشان را از تورنسل می‌گویند و معلم عاشقانه و هنرمندانه به آن‌ها درس و سؤالاتشان را با حوصله جواب می‌دهد.
«سیف‌الله جورلو» معلم با انگیزه‌ای است که این روزها نامش به عنوان معلم فداکاری که ۲۹ سال بدون حقوق درس داده مطرح شده است، خودش با لهجه شیرین ترکی می‌گوید: «فامیلمان از کرج زنگ زده و گفته تو را در تلویزیون نشان دادند» جورلو ۳۳ سال است که در همین مدرسه و همین روستا تدریس می‌کند، روستایی که خود در آنجا بزرگ شده و طعم محرومیت را چشیده است.
 «سیف‌الله» درحالی‌که دانش آموزان را به سمت حیاط هدایت می‌کند، می‌گوید: این روزها که کرونا آمده است و مدارس تعطیل شده ما به خاطر اینکه به اینترنت دسترسی نداریم کلاس درس را حضوری برگزار می‌کنیم، درحالی‌که لبخند می‌زند تأکید می‌کند: البته این روزها امکانات زیاد شده و ما فقط اینترنت نداریم، روزهای اول تدریسم حتی برق هم نداشتیم اما من تصمیم گرفتم اینجا تدریس کنم تا بچه‌های روستایمان پیشرفت کنند.
سیف‌الله از روزی می‌گوید که احساس کرده نمی‌تواند به‌تنهایی در ۵ پایه تدریس کند: ۳۰ سال خودم به‌تنهایی ۵ پایه و پیش دبستانی را درس می‌دادم، تعداد دانش آموزان زیاد بود و نمی‌توانستم در یک نوبت به درس همه آن‌ها رسیدگی کنم پس تصمیم گرفتم که نوبت بعدازظهر هم به مدرسه بیایم، کلاس اول تا سوم را صبح‌ها تدریس می‌کنم، کلاس چهارم تا ششم را بعدازظهرها، در واقع برای اینکه دانش آموزان به صورت کاملاً درس را یاد بگیرند مجبور بودم بعدازظهر نیز در مدرسه حضور پیدا کنم.
مجبور نبودم خانم!
گویی که خودش از حرفش جا خورده، می‌گوید: مجبور نبودم خانم! با توجه به اینکه والدین انتظار داشتند دانش‌آموزان به خوبی درس را یاد بگیرند و از طرفی با کمبود معلم در شهرستان آوج روبه‌رو بودیم بنابراین خودم تصمیم گرفتم به صورت رایگان در شیفت بعدازظهر نیز تدریس کنم گاهی تعداد کل دانش‌آموزان ۱۲۰ تا ۹۰ نفر بود و به تنهایی و در یک شیفت نمی‌شد اما امروز فقط ۱۴ دانش آموز دارم.
جورلو می‌گوید: اهالی این روستا خیلی با استعداد هستند؛ با یک حساب سرانگشتی حساب می‌کند که طی این سال‌ها ۸۵۰ دانش‌آموز دختر و پسر داشته که بیش از ۷۰۰ نفر آن‌ها حالا در مقاطع ارشد و دکتری تحصیل می‌کنند یا استاد دانشگاه، معلم و کارمند هستند، حتی سه فرزند خودش هم در این مدرسه آموزش دیدند.
این معلم تأکید می‌کند: درس خواندن در این روستا یک طرف ماجراست چون زبان روستا ترکی است و چند ماه طول می‌کشد تا به دانش‌آموزان فارسی را آموزش دهم، اگرچه دانش‌آموزان امروز متفاوت شده‌اند و خودشان تاحدودی فارسی بلد هستند اما در چندین سال گذشته باید فارسی را از اول به آن‌ها یاد می‌دادم.
جورلو ۲۹ سال در شیفت دوم مدرسه تدریس کرده است بدون این که حقوق یا اضافه‌کاری بابت آن شیفت دریافت کند، درحالی‌که اصرار داد انتظاری برای اضافه حقوق ندارد، تصریح می‌کند: در این ۳۳ سال ۴ سال را اضافه کار دریافت کردم چراکه به صورت ابلاغ کار می‌کردم و چند ماهی هم سرباز معلم به من کمک می‌کرد اما با توجه به تعداد دانش‌آموزان دیگر ابلاغ به من تعلق نمی‌گیرد باید حداقل ۲۰ دانش‌آموز داشته باشم تا اضافه کار نوبت دوم به من تعلق بگیرد، اما باید بدانید که معلمی شغل نیست بلکه هنری است.
می‌توانستم در خانه بمانم اما...
درحالی‌که به هنرش می‌بالد، می‌گوید: من می‌توانستم در خانه بمانم و بگویم وظیفه‌ام را انجام دادم حتی می‌توانستیم به بهانه کرونا کلاس حضوری نداشته باشم اما من عاشق معلمی هستم، برای تدریس ۶ پایه حداقل باید ۶۰ کتاب را بخوانم و آموزش دهم که کار سختی است اما انتظاری از آموزش و پرورش ندارم چرا که برای مردم کار کردم.
می‌پرسم چه درخواستی از مسئولین آموزش و پرورش داری و در حالی که انتظار دارم حقوق چندسالی که در شیفت بعدازظهر به‌صورت رایگان کار کرده است را مطالبه کند، درخواست وسایل کمک آموزشی را مطرح می‌کند و می‌گوید: مدارس محروم فقط یک خواسته دارند که وسایل کمک آموزشی در اختیارشان قرار بگیرد، برای مثال برخی از دروس نیاز به فضای آزمایشگاهی دارد گاهی اوقات در درس علوم کاغذ تورنسل را آموزش می‌دهیم که در کتاب وجود دارد بچه‌ها دوست دارند بدانند که چیست اما در روستا پیدا نمی‌شود؛ این حداقل‌ها باید در اختیار دانش‌آموزان روستایی قرار بگیرد، مطمئن باشید که استعدادهای زیادی شکوفا می‌شود.
به آرامی می‌گوید: یک آرزو هم دارم، ای کاش می‌شد در روستاها برای هر کلاسی یک معلم بفرستند، خواندن ۶۰ کتاب و تدریس آن واقعاً کار سختی است و هر کسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد، می‌دانم که کمبود معلم داریم اما کاش روزی برسد که هر کلاس معلم خودش را داشته باشد.
صدای دانش‌آموزان به گوش می‌رسد که در خصوص میکروسکوپ صحبت می‌کنند، سیف‌الله می‌گوید: آن‌ها میکروسکوپ را هم از نزدیک ندیدند و تا زمانی که بزرگ بشوند باید این علامت سؤال در ذهنشان باشد که میکروسکوپ چه شکلی است، جورلو ما را ترک می‌کند تا از روی صفحات کتاب به دانش آموزان یاد دهد که چگونه می‌شود با هنرمندی و پرواز ذهن از روی برگه‌های کاغذی میکروسکوپ را لمس کرد.
کد مطلب: 141145
برچسب ها: آموزگاری
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *