سودای بازگشت به روزهای اوج و بقای سیاسی، سردمدار جریان بهاری را به کنشهای نامتعارف سیاسی و رسانهای متمایل کردهاست؛ کنشهایی که از دید ناظران به نتایج مطلوب و مورد نظر احمدینژادیها منجر نخواهد شد.
به گزارش ایرنا، پنجشنبه گذشته سالروز تولد «مایکل جکسون» خواننده «رپر» آمریکایی بود؛ خوانندهای که پس از طی یک دوره حیات و فعالیت هنری جنجالی در تیرماه ۸۸ به خاطر مصرف زیاد یک داروی بیهوشی در ۵۰ سالگی درگذشت.
شاید هیچوقت سالروز تولد این خواننده آفریقایی-آمریکایی به اندازه امسال مورد توجه ایرانیها قرار نگرفته بود. توییت عجیب چند روز پیش «محمود احمدی» رییس جمهوری پیشین کشورمان زمینه ساز این اهتمام شد. احمدی نژاد در توییتی با یادآوری قسمتهایی از یکی از ترانههای جکسون، سالگرد زادروز او را تبریک گفته بود.
توییتهای عجیب احمدی نژاد
انتشار توییتهای نامتعارف از سوی رییس جمهوری پیشین، دیگر در میان افکار عمومی تازگی ندارد. چندی پیش بود که احمدی نژاد درگذشت یک رپر آمریکایی دیگر را تسلیت گفت. پیشتر از آن هم بخشهایی از ترانه یک رپر آمریکایی دیگر را بازنشر داده بود.
دیرگاهی است که احمدی نژاد مسایل اجتماعی-فرهنگی جامعه آمریکا را موضوع توییتهای انگلیسی خود قرار میدهد؛ مسایلی از اعمال محدودیت به پوشش «سرنا ویلیامز» تنیس باز آمریکایی تا قهرمانی لیگ بسکتبال آمریکایی و دیگر رویدادهای فرهنگی-هنری این کشور چنان که گویی او نه در ایران که در آمریکا زندگی میکند و پیوندی قریب با مسایل جامعه این کشور دارد.
بسیاری از ناظران انتشار چنین توییتهایی را بخشی از برنامههای گستردهتر احمدی نژاد در به کارگیری دیپلماسی عمومی او (با نگاه به آینده سیاسی کشور) تعریف میکنند. این در حالی است که کارنامه عملکرد احمدی نژاد سنخیتی با کنشها و مواضع امروزی او ندارد.
بیگانگی محتوا و دلالتهای چنین توییتهایی با پیشینه سیاسی اجتماعی و حتی فرهنگی احمدی نژادی که هشت سال رییس جمهوری ایران بود و فرصت کافی برای عملیاتی سازی ایدهها و سیاستهای خود در اختیار داشت، قابل انکار نیست؛ مسالهای که از نگاه مردم و حافظه تاریخی آنها پاک نمیشود و نتایج مطلوب بهاریها را به دست نمیدهد.
احمدی نژاد در پی چیست؟
سیاستمدار بهاری این روزها زیر سایه اتهامات یاران نزدیک و ناتوانی در پاسخگویی در مورد نقاط مبهم عملکرد هشت ساله اش، خزان سیاست ورزی خود را تجربه میکند.
با این حال او همچنان سودای بازگشت به ساخت رسمی قدرت را در سر میپروراند و برای به دست آوردن مقصودش، راههای مختلفی را امتحان میکند؛ تلاش برای رایزنی با حاکمیت، اتخاذ مواضعی خارج از چارچوب سیاستهای نظام، تداوم سفرهای استانی، اتخاذ مواضع نامتعارف برای جلب توجه رسانه ها، موج سواری روی مطالبات عمومی یا حتی انتشار توییتهایی با مضامینی نامتعارف که به مذاق قشر متوسط و جوان جامعه خوش آید.
یاران بهاری احمدی نژاد هم در این میان میکوشند از او چهرهای «ناجی گونه»، «پیشرو» و «متفاوت» ارایه دهند.
«عبدالرضا داوری» از نزدیکان سیاسیرییس جمهوری سابق چندی پیش در گفت و گویی رسانهای گفت: احمدینژاد در یک سالونیم اخیر چندین مکاتبه با رهبری داشته و در آنجا برنامههای اصلاحی خودش را مطرح کردهاست.
داوری در ادامه به صورت تلویحی اتمام حجت کرد و مدعی شد: دیگر همه چیز به تصمیم حاکمیت بستگی دارد... اگر بخواهیم تغییرات در داخل سیستم اتفاق بیفتد، واقعا هیچ نقطه اتصالی بین حاکمیت و مردم غیر از آقای احمدینژاد نیست.
یاران احمدی نژاد با طرح "گسترش نارضایتیهای عمومی در جامعه"، تلاش میکنند، میان بهاریها و جریانهای سیاسی به نوعی دوقطبی کاذبی ایجاد کنند و خود را به عنوان بدیلی کارآمد برای اداره کشور معرفی کنند.
داوری با یکی دانستن ریشه و عملکرد اصلاح طلبان و اصوگرایان، جریان احمدی نژاد را نه جریان سوم، بلکه جریان دوم کشور معرفی میکند و با این استدلال که «مردم از اصلاحطلبان و اصولگرایان به حالت تهوع رسیدهاند» رجوع به بهاریها را راه حل مسایل کشور معرفی میکند.
در همین چارچوب بهاریها تلاش میکنند توییتهای احمدی نژاد را به عنوان نشانگانی از ظهور و بروز نسل تازهای از سیاستمداران متفاوت در جمهوری اسلامی معرفی کنند. چنانکه به گفته داوری، «تجلیل محمود احمدینژاد از زادروز مایکل جکسون، مرزبندی آشکار او با ۴۰ سال سیاست فرهنگی در جمهوری اسلامی است. احمدی نژاد با تجلیل از مایکل جکسون، نشان داد که مهمترین آلترناتیو درون ساختاری در برابر جریانهای حاکم در ج. ا. است.»
این در حالی است که از دید ناظران، موج سواری احمدی نژاد و تلاش او برای ارایه چهرهای مدرن از خود به عنوان یک سیاست مدار ایرانی، مردم را به سمت جریان بهاری متمایل نخواهد کرد. مردم بخش مهمی از شرایط کنونی کشور را میراث مدیریت هشت ساله احمدی نژادی و یاران وی میدانند.