پس از برخورد جسم سخت به سر ششمین ساخته سجاد داغستانی کارگردان جوان تئاتر است که از شنبه 13 مرداد ماه اجرای خود را در تماشاخانه باران شروع کرده است. به بهانه ی آغاز اجرای این نمایش به سراغ سجاد داغستانی کارگردان و علیرضا حسن پور یکی از بازیگران این نمایش رفتیم و با آنها به گفت و گو پرداختیم. گفت و گوی
مردم سالاری آنلاین با داغستانی و حسن پور را بخوانید:
آقای داغستانی، ابتدا در مورد ایده ی شکل گیری نمایش پس از برخورد جسم سخت به سر توضیح دهید.
بعد از اجرای شش پروژه تئاتر و اجراخوانی و نمایشنامه خوانی من به همراه گروه نمایشی که سرپرستی آن را بر عهده دارم تصمیم گرفتیم دیگر اجراهای معمول را به روی صحنه نبریم و بر خلاف جهت حرکت رودخانه ی تئاتر حرکت کنیم و اجراهای متفاوتی را رقم بزنیم. احساس کردیم اینگونه می توانیم تاثیر بیشتری به روی مخاطب و دنیای اطرافمان بگذاریم. پس از این تصمیم من شروع به نوشتن متن هایی کردم که یکی از آن ها "پس از برخورد جسم سخت به سر" بود. در زمان نگارش این متن بعد از مطالعه و تحقیق بسیار به صورت کامل از جهان پیرامونم ایده گرفتم و با دیدن هرتصویر جرقه های متفاوتی در ذهنم ایجاد شد. بعد از گذار از این مرحله تصمیم گرفتم در این نمایشنامه به سراغ بیماران روانی بروم و حرف های ذهنی خودم را در قالب این شخصیت ها که در ظاهر به آن ها بیمار روانی گفته می شود به مخاطب ارائه کنم. هرکدام از پرسوناژهای نمایش "پس از برخورد جسم سخت به سر" داستان یک خطی ساده اما روایت عجیب و متفاوتی دارند که تماشاگر را شگفت زده می کند. در همین راستا برای ارائه ی متفاوت این متن نیز بیاز به همسو شدن ذهن من و گروهم بود که خوشبختانه ایجاد شد و خروجی بسیار متفاوتی آماده ی ارائه شده است.
دوست دارم یک سوال چالشی از شما بپرسم. این صحبت که اجرای ما نسبت به روال عادی اجراهای دیگر تفاوت دارد و بر خلاف جریان رودخانه ی تئاتر حرکت می کند، ادعای بزرگی است. چه المان هایی در کار هست که بر این مدعا صحه می گذارد؟
به نظرم این اتفاق به هیچ وجه چالش نیست. حداقل برای من و گروهم. چرا که برای حرفی که می زنیم دلیل داریم و البته هدف. البته که کارهای متفاوت جریان تئاتر امروز توسط هم نسلان من اجرا می شود. تئاتر را می توان با ترازهای مختلف گروه بندی کرد. ترازهای یک و دو و سه! تراز یک اجراهایی هستند که بازیگران چهره دارند و گیشه برایشان تضمین شده است. تراز 3 گروه های نوپا و دانشجویان هستند که تازه پا به عرصه تئاتر گذاشته اند و تراز 2 هم گروه هایی هستند که تجربه ی کار دارند ولی بازیگر چهره ندارند. برای این گروه ایجاد تجربه های جدید و آغازگر مسیری که متعلق به خودشان باشد و در نهایت کیفیت کار از همه چیز مهم تر است. گروه ما در دسته دوم قرار دارد و سعی می کند در این سطح بتواند کاری انجام دهد که طیف خاصی از مخاطب را به سوی خودش جذب کند و با یک شیوه ی اجرایی متفاوت مضامین را در قالبی جدید به این مخاطب ارائه کند تا در کشف و شهود با او شریک شود.
شما چرا اصرار دارید که در اجراهایتان متن هایی که خودتان نوشته اید را کار کنید؟
این تصمیم و عقیده هم در ادامه روندی هست که با هم در مورد آن صحبت کردیم. من در اجرای متن های دیگران ناخواسته دچار تکرار می شوم. با احترام به دوستان و اساتید خودم در این عرصه و با توجه به آموخته هایی که از آنها کسب کرده ام سعی کرده ام به اندازه خودم این تفاوت را ایجاد کنم. شما این تفاوت را در نوع نگارش من، شیوه ی اجرایی بازیگران، دکور، لباس و حتی پوستر کار شاهد خواهید بود. وقتی تماشاگران از یک سالن اجرا خارج می شوند همیشه یک جمله برای گفتن دارند و می توانند در مورد کار نظرهای مثبت یا منفی بدهند. ولی در نمایش "پس از برخورد جسم سخت به سر" در تماشاچی یک نوع احساس خلسه ایجاد می شود که او را به تفکر وادار می کند. همین که تماشاچی من پس از دیدن کار برود و در گوگل سرچ کند و اسامی و اتفاقاتی که در نمایش می بیند را دنبال و راجع به آن ها تحقیق کند برای من کافی است. من تصمیم گرفته ام در تئاتر آغاز کننده ی مسیری باشم که در آینده بتوانم ادعا کنم این سبک من است.
شما به عنوان شخصی که در تئاتر فعال است و نمایشنامه نویس هم هست، هنگام نوشتن به این موضوع هم توجه دارید که بعدها آن ها را منتشر کرده و در اختیار گروه های دیگر برای اجرا بگذارید؟
صادقانه بگویم هنگام نوشتن به این فکر نمی کنم و بیشتر شیوه اجرایی خودم در ذهنم ایجاد می شود ولی به شدت علاقمندم بعد از اینکه خودم کارم را به اجرا رساندم آن را منتشر کنم و در اختیار گروه های دیگر بگذارم تا ببینم آنها با این متن چه می کنند و چه ایده ها و برداشت های متفاوتی از متن من خواهند داشت. من سه یا چهار نمایشنامه در دست چاپ دارم که از همین جا اعلام میکنم، حاضرم با گروه های مختلف همکاری کنم و متنم را در اختیارشان بگذارم و از دیدن اجراهایشان لذت ببرم.
چقدر به موفقیت اجرای "پس از برخورد جسم سخت به سر" امیدوارید؟
در ابتدا باید در رابطه با معنی و مفهوم موفقیت با هم به تفاهم برسیم. من موفقیت را در اینکه سالن پْر از تماشاچی بشود نمی بینم. موفقیت تئاتر ما زمانی اتفاق می افتد، که مخطبان را همانطور که قبل تر گفتم به فکر واداریم. حمید پورآذری یک بار به من گفت سعی کن اشتباه کنی ولی مسیر متفاوتی را پیش بگیر. شاید این جمله آغازگر مسیر من بود. ما سعی کردیم مسیر جدیدی را در اجراهایمان دنبال کنیم. شاید اشتباه های زیادی داشته باشیم که اتفاقا همین ها باعث جذابیت کار ما می شود.
دغدغه ی اصلی "پس از برخورد جسم سخت به سر" چیست؟
انتخاب جهان دیوانه دست ما را باز گذاشته است تا کمی نقد کنیم. ما سه دوره از تاریخ ایران را روایت می کنیم که در آن مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را به صورت کاملا غیرمستقیم به نقد می کشیم. در واقع تمام کار سرشار از بیان دغدغه ها است.
سقف آرزوهای سجاد داغستانی در دنیای تئاتر کجاست؟
اگر سقفی برای آن در نظر بگیرم خودم را محدود کرده ام. در آغاز فعالیت هنری ام افقی را برای خودم در نظر گرفتم و آن این بود که اگر همین الان لحظه ی مرگم فرا برسد پیش خودم سربلند باشم. من تمام تلاشم را در کارهایی که انجام داده ام، به کار بسته ام تا به این هدف برسم. تاکنون هم از مسیری که آمده ام راضی هستم. دوست دارم وقتی به پشت سرم نگاه می کنم کارهایم درخشان باشند. البته هرچه پیش تر می رویم افق های ما نیز بزرگتر می شوند.
حرف آخرتان...
دوست دارم این نکته را به تماشاچیان محترم این نمایش بگویم که کار ما فقط یک تئاتر نیست بلکه تلفیقی است از تئاتر، نقاشی، پرفورمنس و موسیقی که فکر می کنم برای مخاطبان جذاب باشد. امیدوارم اتفاقات خوبی برای کار و تمام عوامل و رخ بدهد. ما فقط شنبه ها اجرا داریم و امیدوارم رضایت تماشاگران را جلب کنیم که آنها نیز ما را تبلیغ کنند. همچنین حمایت شما اصحاب رسانه می تواند کمک بسیار خوبی برای گروه های جوان مثل گروه ما باشد. ممنون و متشکرم از وقتی که به ما اختصاص دادید.
نقش برایم جای کشف و شهود داشت
آقای علیرضا حسن پور! شما به ما بگویید چند وقت است تئاتر کار می کنید و این چندمین تجربه ی بازیگری شما در تئاتر است؟
بنده حدود چهار سال است که بازیگری را به طور حرفه ای آغاز کرده ام. به صورت آکادمیک در دانشکده صدا و سیما در رشته بازیگری تحصیلاتم را گذرانده ام و بعدها به صورت تجربی آن را ادامه دادم. هنوز هم تلاش می کنم روز به روز در این مسیر تجربه بیشتری کسب کنم.
دوست دارم بدانم بازی در این نمایش چه جذابیتی برایتان داشت یا دارد؟
من به همراه سجاد داغستانی و دیگر دوستان چند سال است که پس از شکل گیری گروه نمایش "دال" با هم همکاری می کنیم و شکل گیری این کار نیز به صورت گروهی بود. چهار ماه است که تمرین های این نمایش را آغاز کرده ایم و تمام این چهار ماه تمرین برای شخص من سرشار از جذابیت بوده است. نقشی که در این کار دارم را هم خیلی دوست دارم و خیلی برایم جای کشف و شهود داشت.
این سوال را از شما هم می پرسم. چقدر به موفقیت اجرای "پس از برخورد جسم سخت به سر" امیدوارید؟
ما تلاش بسیاری برای این کار انجام داده ایم. گاهی شبانه روزی جلسه تمرین می گذاشتیم و امیدواریم جواب این تلاش ها را بگیریم و مخاطبانمان راضی باشند. طبیعتا اگر آنها راضی باشند به صورت دهان به دهان کار ما را تبلیغ خواهند کرد و خب با تبلیغات گسترده ی کار می توانیم موفقیت بزرگی را تجربه کنیم.
گفت و گو : میثم دهرویه