۱
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۲۱
گفت و گو با مجتبی عابدینی پدیده شمشیربازی ایران:

سرانجام حقم را از المپیک و شمشیربازی می گیرم

در ریو کاری کرد کارستان، در روزهایی که همه به فکر تیراندازی و دوومیدانی و ... بودند و به تحقق پیش بینی ها فکر می کردند، مجتبی عابدینی و مربی اش چراغ خاموش، حریفان را یکی پس از دیگری شکست دادند و نماینده باانگیزه و پرامید شمشیربازی ایران به نیمه نهایی المپیک رسید، به جایی که تا پیش از ریو، بیشتر به خواب و رویایی می مانست دور.
سرانجام حقم را از المپیک و شمشیربازی می گیرم
در ریو کاری کرد کارستان، در روزهایی که همه به فکر تیراندازی و دوومیدانی و ... بودند و به تحقق پیش بینی ها فکر می کردند، مجتبی عابدینی و مربی اش چراغ خاموش، حریفان را یکی پس از دیگری شکست دادند و نماینده باانگیزه و پرامید شمشیربازی ایران به نیمه نهایی المپیک رسید، به جایی که تا پیش از ریو، بیشتر به خواب و رویایی می مانست دور. با کار و تلاش بی وقفه مجتبی عابدینی و پیمان فخری و رسیدن شمشیرباز ایرانی به نیمه نهایی المپیک، این رشته گویی ره صد ساله را یک شبه طی کرد و در شبی به یاد ماندنی، شمشیربازی بر سر زبان ها افتاد.
شب بزرگ و به یادماندنی عابدینی گرچه با مدال تمام نشد اما مردم از این موفقیت بسیار شاد شدند به طوریکه امروز همه دوست دارند با این قهرمان ملی مانند یک مدال آور برخورد شود. خواسته ای که این روزها از دهان بسیاری از ورزش دوستان شنیده می شود.
گفت وگوی "مردم سالاری" با نفر چهارم المپیک ریو در اسلحه سابر را در زیر می خوانید:

** اگر موافقید کمی به عقب تر از ریو بازگردیم، به همان روزهایی که با پیمان فخری قرار گذاشتید تا کسب مدال دست از تلاش برندارید؟
برای اولین بار بعد از 37 سال موفق شدم سال 2012 سهمیه حضور در المپیک را بگیرم. این اولین سهمیه شمشیربازی ما بود اما در لندن در همان مسابقه اول شکست خوردم و از دور رقابت ها حذف شدم. درست همان روزی که با پیمان فخری از لندن بازگشتیم، به هم قول دادیم که آنقدر کار کنیم که در المپیک 2016 مدال بگیریم. همین کار را هم کردیم و از وقتی برگشتیم دوباره استارت زدیم. در بازی های آسیایی اینچئون نقره گرفتیم درحالیکه 36 بر 40 از تیم بارزان چین عقب بودیم و در 40 سال اخیر این تیم را نبرده بودیم، من حریفم را 9 بر 4 شکست دادم و موفق به کسب مدال نقره شدیم.

** و استارت روزهای خوب شمشیربازی ایران از همان روزها زده شد.
بله این روند رو به رشد در واقع بعد از لندن آغاز شد. ما در سال 2015 برای اولین بار جزو 8 شمشیرباز برتر جهان قرار گرفتیم.

** از همان لندن همراه با پیمان فخری کار کردید؟
در المپیک 2012 چون یک سهمیه بیشتر نداشتیم من و او رفتیم. بعد هم که با هم قرار گذاشتیم و برای رسیدن به هدف مان همراه با هم تلاش می کردیم. سال 2015 به مقام ششمی جام جهانی رسیدیم و طی سال 94 تا 7 فروردین 95 که آخرین مسابقه کسب سهمیه بود، موفق به کسب دو سهمیه شدیم. در این مسابقات بیش از هزار شمشیرباز حضور داشتند که 32 نفر به المپیک راه پیدا می کردند. هر کشوری که جزو 14 نفر برتر می شد می توانست دو سهمیه بگیرد که ایران جزو 6 کشوری بود که توانست با دو سهمیه در المپیک شرکت کند. فکر کنید فرانسه که مهد شمشیربازی دنیاست نتوانست دو سهمیه بگیرد و با یک سهمیه در المپیک شرکت کرد اما ما دو سهمیه گرفتیم که خود کار بزرگی بود.

** یعنی با عملکرد شما علی پاکدامن هم المپیکی شد؟
من همانجا جزو 14 نفر قرار گرفتم و سهمیه ایران دو تا شد اما پاکدامن خودش هم سهمیه اش را از آسیا گرفت چون از همه حریفان آسیایی بالاتر قرار گرفته بود. در واقع اگر من هم جزو 14 نفر قرار نمی گرفتم، پاکدامن از آسیایی سهمیه گرفته بود.

** بعد از مسجل شدن سهمیه شمشیربازی، برنامه تمرینی و آماده سازی تان چطور پیگیری شد؟
همه اردوهای ما در ایران انجام شد فقط دو هفته قبل از اعزام به ریو، اردوی مشترک یک هفته ای با حضور تیم های آمریکا، روسیه، آلمان، اوکراین، گرجستان، ژاپن و ونزوئلا در آلمان داشتیم که همه به المپیک راه پیدا کرده بودند. مثلا همان حریف اوکراینی که در المپیک شکستش دادم هم در این اردو بود. او سه دوره قهرمان جام جهانی شده بود.

** در رشته شمشیربازی، جام جهانی با جهانی چقدر تفاوت کیفیت دارند؟
تفاوت کیفیت وجود ندارد. همه خوب ها در هر دو مسابقه حضور دارند، فقط جام جهانی امتیازش کمتر است. من مدال نقره کلاس آ را دارم، در حالیکه 360 شمشیرباز در کره حضور داشتند.

** مبارزه اول تان در المپیک با حریف اوکراینی بود که او را شکست دادید.
این اوکراینی چون دو ماه به خاطر آسیب دیدگی در مسابقات حضور نداشت، رنکینگش پایین آمده بود اما کلا شرایط خوبی داشت. البته از همان مسابقه اول، ناداوری ها آغاز شد. داور روس بود، حریف من اوکراینی، رئیس کمیته داوران فدراسیون جهانی که اوکراینی است در این مسابقه به داور گفت چرا ضربه ها را برنمی گردانی؟! اما من به نحوی مبارزه کردم که نتوانستند خیلی در نتیجه دست ببرند. دومین مسابقه ام با کره جنوبی بود که یک بار در بازی های آسیایی، پیش از نیمه نهایی به
بیش از هزار شمشیرباز در مسابقات کسب سهمیه حضور داشتند که 32 نفر به المپیک راه پیدا می کردند. هر کشوری که جزو 14 نفر برتر می شد می توانست دو سهمیه بگیرد که ایران جزو 6 کشوری بود که توانست با دو سهمیه در المپیک شرکت کند. فکر کنید فرانسه که مهد شمشیربازی دنیاست نتوانست دو سهمیه بگیرد و با یک سهمیه در المپیک شرکت کرد اما ما دو سهمیه گرفتیم که خود کار بزرگی بود
او باخته بودم.

** ظاهرا پرچمدار کاروان کره جنوبی در المپیک ریو هم بود؟
بله، او شانس اول مدال طلای کشورش بود و پرچمدار کشورش، طلای المپیک لندن در بخش تیمی را هم در کارنامه داشت. او در 10 مسابقه اخیرش، در چهار میدان موفق به کسب مدال شده بود. من این شمشیرباز را شکست دادم و به یک هشتم نهایی رسیدم.

** شمشیرباز فرانسه را هم با اقتدار شکست دادید و برای اولین بار در تاریخ به نیمه نهایی المپیک رسیدید.
او یک ماه قبل در کاپ اروپا مدال نقره گرفته بود، در کلاس آ مسکو هم به نقره رسیده بود. طلای تیمی 2008 پکن را در کارنامه داشت. او حریف خیلی قدرتمندی بود که رده پنجم المپیک را داشت. من او را شکست دادم و خوردم به شمشیرباز آمریکایی که نایب قهرمان سال گذشته جهان بود و نفر ششم رده بندی جهان.

** در این مسابقه ناداوری هم صورت گرفت؟
حریف اول من در این مسابقه داور بود. داور روس بود و مربی این حریفم هم روس بود. ناداوری کاملا واضح بود. بازی ما باید 15 بر 12 تمام می شد، حداقل باید سه کارت قرمز به او می دادند. سه تا ضربه واضح من را ندادند و امتیازش رسید به حریفم.

** اگر ریکاوری خوبی می شدید می توانستید حداقل مدال برنز را بگیرید؟
از مسابقه با حریف آمریکایی خیلی ضربه روحی خوردم، اما جدا از این حریف کره ای 40 دقیقه استراحت کرده بود و من 10 دقیقه. مشکل بزرگ من در مسابقه آخر همین ریکاوری بود. بعد از چهار پنج ضربه اول برگشتم به مسابقه و البته امتیاز چند ضربه مرا هم ندادند. باز هم ناداوری بود چون یکی از مسئولان فدراسیون جهانی کره ای هست، برای آنها شکست بزرگی بود که ما با دو نماینده در المپیک شرکت کرده باشیم و نمیتوانستند ببینند که نماینده ایران بیاید و مدال هم بگیرد. اصلا نمی خواستند به ایران مدال برسد.

** این شرایط برای خیلی از رشته ها وجود دارد، زمانی که استارت می زنی ناداوری زیادی می بینی اما رفته رفته که خودت را در جهان اثبات کردی شرایط بهتر می شود. مثلا در کشتی فرنگی زمانی که ما مدال نداشتیم، ناداوری زیاد بود اما امروز شرایط خیلی بهتر شده است.
شما ببینید کشتی ورزش اول ایران است و این ناداوری ها حداقل در آن دیده می شود. در سالی که من مدال نقره گرفتم خیلی بدتر از المپیک ناداوری بود اما کاری از دست مان برنمی آمد. آنها می خواستند ما یک سهمیه بیشتر نگیریم اما در آخرین میدان که فروردین امسال بود کار بزرگی کردیم. اما کلا در یک سال ناداوری بیداد کرد. در المپیک هم که داوران بیش از حد نفوذ داشتند. شما ببینید رئیس فدراسیون جهانی روس است، معاونینش از آمریکا، فرانسه، اوکراین و کره هستند و خیلی هم قدرت دارند. البته من از پیمان فخری تشکر ویژه ای باید بکنم چراکه او داور بین المللی است و سهمیه قضاوت در المپیک ریو را داشت ولی به خاطر عِرق و تعصبی که داشت و حس وطن دوستی اش، به خاطر شمشیربازی ایران گذشت کرد و کنار من قرار گرفت و هدایتم کرد چون ما عهد کرده بودیم که مدال بگیریم. بعد از مسابقات یکی پرسید شما در گوش هم چه می گفتید وقتی به نیمه نهایی رسیدید، که ما آن لحظه فقط حرف مدال طلا را می زدیم که باید بجنگیم برای طلا، حق ما این نبود، شمشیربازی که در ریو طلا گرفت در یک سال دو بار با من مسابقه داده و باخته بود.

** مردم که خیلی از این چهارمی راضی بودند، این مقام برای شما چطور تعریف می شود؟
ما تمام تلاش مان را کردیم که شمشیربازی ایران را به دنیا بشناسانیم و همچنین به مردم بگوییم که می توانیم در این رشته حرف برای گفتن داشته باشیم. از این بابت خیلی خوشحالم که نظر مردم جلب شده، البته اگر طلا را می گرفتیم که خیلی بهتر می شد اما امروز همه می گویند این موفقیت برای آنها اندازه طلا ارزش دارد. سیستم مسابقات ورزشی و بنای المپیک هم به طلاست اما در مورد رشته شمشیربازی، کسی فکر نمی کرد تا این مرحله بالا بیاییم.

** کارتان بین مردم چه بازخوردهایی داشت؟
مردم که از همان ریو ما را بسیار مورد لطف قرار داده اند و آنقدر کامنت و پیغام محبت آمیز از آنها دریافت کرده ام که حالم را اینها خیلی تغییر داده است.

** بهترین کامنت از نظرتان چه بود؟
بعد از طلای کیانوش رستمی یکی پیام داد که خدارا شکر بعد از طلای عابدینی، ورزش ما صاحب دومین مدال طلای المپیک شد. از حمایت و لطف مردم ممنونم. خواسته ما همین بود میخواستیم مردم متوجه شوند که ما هم حرف هایی برای گفتن داریم و به همین دلیل چراغ خاموش حرکت کردیم.

** مربی تان پیش از المپیک گفته بود که ما حرف مان را در مسابقه می زنیم و همینطور
بعد از آن همه شکست کاروان ایران، همه دوست داشتند می توانستیم مدال بگیریم. وقتی می رسی نزدیک فینال و بعد ضربه آخر را می خوری و می بازی انگار دنیا روی سرت خراب می شود یاد آن همه وزنه زدن در تمریناتت می افتی، یاد دوری از خانواده و همه سختی ها، خیلی لحظه بدی هست، خصوصا اینکه می دانی چشم میلیون ها ایرانی به تو بوده که مدال بیاوری، اینها برای من خیلی سخت بود
هم شد.
بله، او معتقد بود که ما نباید صحبت کنیم، کارمان را باید در المپیک انجام دهیم. ما سرباز وطن هستیم، اعتقاد من و فخری همین است. رفتیم و جنگیدیم، آنقدر که هنوز بیمار هستم.

** چرا؟
به خاطر استرس بالای مسابقات و فشار سنگین بازی ها، دچار بدن درد و پادرد شدید شده ام و همچنان با آن درگیرم. بدنم خیلی ضعیف شده بود و فشار عصبی زیادی را متحمل شدم.

** با وجودی که مردم خیلی از عملکرد شما راضی و خوشحال بودند، بعد از مسابقه اشک می ریختید و عذرخواهی می کردید.
به خاطر اینکه دوست داشتیم کارمان با مدال تمام شود. ما خودمان را مدیون مردم می دانیم، مردمی که دعای خیرشان را بدرقه راه مان کرده بودند. شما ببینید آنها تا پاسی از شب بیدار مانده بودند که مسابقه من را ببینند. یک نفر کامنت گذاشته بود که این همه فوتبال را دوست داریم به خاطرش تا 5 صبح بیدار نمانده بودیم. اینها برای ما خیلی ارزش داشت. ما انرژی خیلی خوبی از مردم دریافت کرده بودیم. بعد از آن همه شکست کاروان ایران، همه دوست داشتند می توانستیم مدال بگیریم. وقتی می رسی نزدیک فینال و بعد ضربه آخر را می خوری و می بازی انگار دنیا روی سرت خراب می شود یاد آن همه وزنه زدن در تمریناتت می افتی، یاد دوری از خانواده و همه سختی ها، خیلی لحظه بدی هست، خصوصا اینکه می دانی چشم میلیون ها ایرانی به تو بوده که مدال بیاوری، اینها برای من خیلی سخت بود.

** در این مدت حتما خیلی هم از دخترتان دور بودید.
پارمیس 2 خرداد 90 به دنیا آمد. درست همان روزی که از بیمارستان مرخص شد من شبش به مسابقات لهستان اعزام شدم برای مسابقات، درمجموع می توانم بگویم سه سال و نیم از بزرگ شدن دخترم را ندیدم و آن حس پدرانه غیرقابل وصف و شیرین را آنطور که باید و شاید تجربه نکردم. تایم های زیادی در اردوها و مسابقات بودم، اتفاقا پاقدم او برای من خوب بود.

** قبل از المپیک ریو چه می گفت؟
دائم تکرار می کرد که باید طلا بگیری، شب قبل از اعزام به ریو که به او گفتم می خواهم به مسافرت بروم، تا خود صبح در خواب گریه می کرد. به من چیزی نمی گوید اما خیلی اذیت می شود.

** بهترین حرف بعد از رسیدن به نیمه نهایی را از چه کسی شنیدید؟
وقتی حضورم در بین چهار نفر قطعی شد با ایران تماس گرفتم و با همسر و دخترم صحبت کردم. پارمیس جیغ می زد که بابا عالیه، صدا و تشویق او بهترین اتفاق و حرفی بود که شنیدم. او بابت بردهایم از خوشحالی گریه کرده بود.

** روز استقبال در فرودگاه چطور بود؟
از بین مسئولان که همه در ریو بودند و کسی در فرودگاه نبود. فقط دکتر مناف هاشمی در پرواز ما بود و همچنین نایب رئیس فدراسیون هم به فرودگاه آمده بود. تمام اقوام، فامیل و دوستانم به فرودگاه آمده بودند، خیلی عالی بود.

** این روزها در شبکه های مختلف و تحلیل های رسانه ای مردم و کارشناسان می گویند که باید با مجتبی عابدینی به خاطر کار بزرگش مانند یک مدال آور رفتار شود.
من در این خصوص هیچ حرفی نمی زنم. قضاوت با مردم است. آنها از نتایج کشتی فرنگی خیلی ناراحت شده اند، حذف شدن سوریان و بقیه فرنگی کاران پرامیدمان خیلی برای آنها ناراحت کننده بود، اما بابت نتیجه شمشیربازی خیلی خوشحال بودند.
** چقدر نسبت به بقیه نمایندگان ایران امیدوار هستید؟
امیدوارم آنهایی که مانده اند بهترین نتایج را بگیرند و مردم را خوشحال کنند. زمانی که ما از دهکده بازی ها برمی گشتیم تکواندوکاران تازه وارد ریو می شدند. وقتی آنها را دیدم برای شان آرزوی موفقیت کردم و گفتم که من به تهران می روم و امیدوار هستم که شما حق مرا بگیرید، مدال من در ریو جا مانده است.

** رشته ای که در المپیک اینقدر درخشان حاضر شده از نظر امکاناتی مثل سالن در چه وضعیتی قرار دارد؟
ما یک سالن بیشتر نداریم و آنهم سالن شهید کلاهدوز است که سالیان سال است در آنجا تمرین می کنیم و این واقعا در شأن رشته شمشیربازی نیست. امیدوارم در این خصوص اتفاقات خوبی بیفتد.

** این را هم می گویی که تا چه زمانی می خواهی مبارزه کنی، مثلا به المپیک بعدی هم فکر می کنی؟
شمشیربازان زیادی هستند که تا 36 یا 37 سالگی در المپیک حضور دارند. من هم صددرصد به المپیک بعدی فکر می کنم. بازی های آسیایی را هم دو سال دیگر در پیش داریم. در کامنت ها هم این پیام را از مردم گرفته ام که تو اگر خودت هم بخواهی بروی، ما نمی گذاریم. از چند روز دیگر که روحیه ام بهتر شد و وضعیت جسمانی ام اجازه داد استارت دوباره ام را می زنم و بالاخره حقم را از شمشیربازی و المپیک می گیرم.
گفت و گو : مرضیه دارابی
کد مطلب: 59719
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *